Total Reload یک بازی معمایی بسیار جذاب است که به نوبه خود، داستانی به قدمت خود بازیهای ویدیویی را روایت می کند – شخصیت اصلی ساکت شما به تنهایی در یک اتاق ناآشنا ظاهر میشود و تنها یک گوینده نامرئی شما را راهنمایی میکند. این گوینده که Hawking نام دارد، لحظات اولیه بازی را صرف راهنمایی شما در مورد یادگیری اصول اولیه (مانند حرکت، چمباتمه زدن و حل معما) میکند، اما او کمی بیشتر هم حرف میزند. اینجاست که اولین اشارات به معنا را دریافت میکنیم. در اصل، Total Reload یک بازی در مورد تنهایی، خلوت و تلاش برای عبور از آن است.
شما از همان ابتدای بازی میفهمید که هاوکینگ تنهاست. جهان اطراف او کاملا خالی است، اما هاوکینگ نقشهای دارد: جهان را از نو راهاندازی کنید. جزئیات این برنامه و گذشته هاوکینگ در لحظات اولیه زیاد توضیح داده نمیشوند، در عوض با پیشرفت شما در بازی از طریق نقاشیهای دیواری در کل بازی پخش میشوند.
اغلب، هاوکینگ فقط جزئیات مربوط به یک معما را به شما میگوید، اما در بسیاری از موارد باید با نگاه کردن به تصاویر مناسب به ترتیب خاص، سوال را مطرح کنید تا سوالی برای هاوکینگ ایجاد شود که به آن پاسخ دهد. این بهترین راه حل برای برقراری ارتباط نیست، زیرا اغلب اوقات به طور تصادفی به تصاویر نگاه میکنید یا جملهای را به گونهای میسازید که بازی پاسخی برای آن ندارد، اما تقریباً کار را انجام میدهد.
برای انجام این کار، باید با مجموعهای از معماها دست و پنجه نرم کنیم تا همه چیز را برای هاوکینگ به حالت آنلاین برگردانیم تا نقشه بزرگ خود را تکمیل کند. این معماها کاملاً ساده شروع میشوند و شامل سیمهایی هستند که باید به ترمینالها و سوئیچها متصل کنید تا جهت نیرو را تغییر دهید. اغلب، هدف اصلی هر منطقه مشخص، صرفاً هدایت تمام نیروی موجود به یک ترمینال واحد در یک منطقه است که سپس مسیرهایی را برای ادامه پیشروی شما باز میکند. با پیشرفت بازی، معماها پیچیدهتر میشوند و مکانیکها و اشیاء جدیدی را معرفی میکنند که باید برای انجام هر کار از آنها استفاده کنید.
سرعت حرکت پلتفرمها در بازی Total Reload واقعاً یک مشکل اساسی است. جابجایی و حرکت سکوها به طرز وحشتناکی کند است و این مشکل به این علت خیلی جدی می شود که آنها به طور برجستهای در گیمپلی و حل معماها نقش دارند. منتظر ماندن برای این پلتفرمها بیش از نیمی از کل زمان اجرای 10 ساعته بازی را تشکیل می دهد. هر بار که از یک پلتفرم میافتید، یا چیزی را قبل از موعد مقرر روشن میکنید، یا به طور تصادفی کاری را خارج از ترتیب انجام میدهید، باید راهی پیدا کنید تا آن پلتفرم را بدون ایجاد اختلال در جریان معما به خودتان برگردانید.

البته فکر میکنم گفتن این که باید یک معما را در همان بار اول درست انجام دهید، به اطراف نگاه کنید و مطمئن شوید که حرکت بعدی شما درست است، آسان است، اما دانستن قطعی بسیاری از تعاملات قبل از فشار دادن یک دکمه دشوار یا غیرممکن است. نحوه عملکرد هر سیستم در هر معما سفارشی است، به این معنی که ابتدا باید با آن درگیر شوید و قبل از اینکه بتوانید تصویر کامل را بدست آورید، آن را کاوش کنید.
و بنابراین باید صبر کنید. در اتاقهای بزرگ و عمدتاً بیحاصلی که Total Reload در آنها اتفاق میافتد، منتظر ماندم و مجبور شدم با چیزی غیرمنتظره – تنهایی – کنار بیایم. نه تنهایی شخصیتهای درون بازی، بلکه تنهایی خودم. نمیتوانستم جلوی احساس تنهاییام را بگیرم، چون هیچ کاری برای انجام دادن و هیچ کسی برای صحبت کردن در بازی وجود نداشت.
حتی بیرون از بازی هم انگار نمیتوانستم با دوستانم در مورد ناامیدیهایم صحبت کنم. مجبور شدم به اشتباهاتم و چالشهایی که Total Reload – خواسته یا ناخواسته – ایجاد کرده بود، فکر کنم. شاید به این ترتیب، گاهی اوقات انتظار خوشایند است، زیرا به شما لحظهای برای نفس کشیدن و جمع و جور کردن خودتان قبل از رفتن به سراغ راه حل بعدی میدهد.
به همین دلیل، خود معماها خیلی سخت نیستند و فکر میکنم این یک ویژگی خوب بازی Total Reload است. آنها شما را مجبور میکنند در مورد اعمالتان فکر کنید و مراحل بعدی خود را برنامهریزی کنید. آنها آنقدر جالب هستند که بین تقلا و انتظار، چند لحظه “آها!” به شما بدهند. و در تمام این کار و تلاش، هیچ پاداشی وجود ندارد – حداقل نه به معنای سنتی. راهحلها سکه یا تجهیزات تولید نمیکنند و هیچ دستاوردی یا چیزی از این قبیل وجود ندارد که واکنشهای شرطی شدن را که به آنها عادت کردهایم، برانگیزد.
من تعجب میکنم که آیا خود هاوکینگ هم همین حس را داشته است. آن لحظات بیشماری که صرف تمرکز روی کارش میشد، به امید اینکه آن را به سرانجام برساند – آیا ارزش این تلاش را داشت؟ فکر میکنم، حداقل با طرز فکر درست، چنین چیزی میسر می شود.
در کل، Total Reload برداشتی تقریباً آرامشبخش از یک بازی پازل-پلتفرمر ارائه میدهد که برای علاقمندان به عناوین علمی-تخیلی می تواند فوق العاده باشد. مطمئناً چالشهایی وجود دارد، اما تکمیل اکثر آنها مثل آب خوردن است، به جای اینکه معماهایی ارائه دهد که باعث سوت کشیدن مغز شما شوند. همراه با صدای آرام سکوها و صدای جرنگجرنگ جعبههایی که فضایی بیروح را پر میکنند، پس از مدتی تقریباً یک بازی مسحورکننده میشود. با این حال، کاش سرعت حرکت سکوها کمی بیشتر بود و سریعتر حرکت میکردند.
- معماها طراحی خلاقانه ای دارند.
- سطح دشواری بازی از یک روند منطقی پیروی می کند.
- روایت داستانی درگیر کننده ای دارد.
- سرعت حرکت و جابجایی سکوها واقعا آهسته است.
- چالش ها می توانستند دشوارتر باشند.
- دنیای بازی خالی به نظر می رسد.
IRG Review Iran Game Review



