نقد و برسی The Dark Eye: Memoria

سری دارک آی شاید نسبت به دیکر دنیا های فانتزی مثل ارباب حلقه ها و بازی تاج و تخت کمتر شناخته شده باشد ولی طرفداران خاص خود را دارد. اگر نسخه Chains of Satinav را بازی کرده باشید حتما منتظر ادامه ی این بازی بوده اید و این شما و این The Dark Eye: Memoria که ادامه ی ماجرا های جرون پرنده گیر رو روایت میکند. آیا این بازی توانسته است تا موفقیت های نسخه ی قبل را ادامه دهد؟ با نقد بازی The Dark Eye: Memoria همراه تیم نقد و برسی بازی های ویدیویی irgreview باشید.

خب اول بریم سراغ داستان بازی. اگر نسخه ی قبلی رو بازی کرده باشید به یاد دارید تا شخصیت اصلی بازی یعنی جرون از طرف پادشاه برای ماموریتی انتخاب شد و حالا در شهر به عنوان قهرمان شناخته می شود. در این قسمت اما قرار است تا اتفاق شوم جدیدی در شهر بیفتند که خیلی آن را برایتان اسپویل نمی کنم تا بازی را انجام بدید و خودتان شاهد آن باشید.

خلاصه این که تنها راه حلی که می توان جلوی رخ دادن این اتفاق و مقابله کردن با آن را بگیرد حل کردن معمای کهنی هست که تا به حال به جز یک نفر نتوانسته است تا آن را حل کند. جرون برای حل کردن این معما احتیاج به کمک دارد و آن کمک مطالعه کردن خاطرات اولین کسی هست که توانسته تا این معما را حل کند و او کسی نیست جز شاهزاده سدجا که مدت ها قبل ، زمانی که سحر و جادو و موجودات افسانه ای بیشتر در جهان حضور داشتند زندگی می کرد.

داستان بازی این بار خیلی جدی تر از نسخه ی قبل است و نویسندگان بازی تمام هنر خودشان را در این بازی نشان داده اند. داستان بازی آنقدر خوب هست که شما را تا آخر بازی منتظر نگه می دارد و هیچ ایرادی به این بخش از بازی وارد نیست

. البته یک اشکال کوچیک وجود دارد که در نسخه ی قبل هم بود و نمی توان آن را تقصیر داستان بازی انداخت و بیشتر مترجمان بازی رو باید مقصر دانست. برخی از دیالوگ های بازی اصلا خوب ترجمه نشدند و گاهی شاهد جملاتی بی معنی و یا اشتباه هستیم که خیلی در روند بازی تاثیر گذار نخواهد بود ولی وجود دارد!

بد نیست نگاهی هم به صداگذاری بازی بیندازیم. صدا گذاری بازی به دو بخش شخصیت های اصلی و فرعی تفکیک می شود. صدا گذاری شخصیت های اصلی خوب و قابل قبول است ولی صدای شخصیت های فرعی گاهی به دل نمی شیند و ایراد دارد که باز هم این اتفاق رو در نسخه ی قبلی بازی هم شاهد بوده ایم!

گیم پلی بازی مثل نسخه ی قبل است ولی با این تفاوت که هنگامی که زندگی شاهزاده سدجا رو مطالعه می کنید بازی به گذشته فلش بک می زند و شما باید در نقش او به ماجراجویی و حل پازل های گذشته بپردازید. این اتفاق به خوبی صورت می گیرد و روندی خسته کننده ندارد و اتفاقا باعث جذاب تر شدن بازی نیز شده است چرا که دنیای گذشته ی بازی هم جذابیت ها خاص خودش را دارد و دیدنشان خالی از لطف نیست.

در بازی شما باید دنبال اشیاء مختلف بگردید و یا پازل ها را حل کنید. پازل های بازی متنوع هستند و اکثرا از کیفیت خوبی برخوردارند. از نظر درجه سختی هم می توان آن ها را متوسط رو به بالا دانست و حل کردنشان گاهی چالش پذیر است و اگر از حل کردن معما ها و پازل ها لذت می برید حتما از این بخش از بازی خوشتان می آید.

گرافیک بازی نیز مثل نسخه ی قبل زیباست. چه همگامی که در زمان حال بازی می کتید و چه در زمانی که به گذشته سفر کرده اید تمامی بک گراند های بازی شما را جذب خودشان میکنند. بیشتر قسمت های محیط ساکن هستند و فقط بخشی از آنها انیمیت شده اند که این اتفاق نه تنها بد نیست ، بلکه محیط های بازی را چشم نواز تر نیز کرده است. موسیقی بازی نیز مثل نسخه ی قبل کیفیت خوبی دارد و در بازی کفایت می کند ولی آنقدر هم فوق العاده نیست تا شما را جادو کند و جذب خود کند.

The Dark Eye: Memoria مانند نسخه ی قبلی تمامی نقاط مثبت و منفی خود را همراه دارد. گیم پلی بازی بهبود یافته و گیم پلیش با وجود شاهزاده سدجا حس و حال تازه ای دارد. اگر نسخه ی قبل این مجموعه را بازی نکرده اید ابتدا آن را بازی کنید و بعد به سراغ این نسخه بیایید ولی اگر از طرفداران این سری بازی باشید باید بگویم که این نسخه دقیقا همان چیزی هست که منتظرش بودید و حتما از این نسخه هم لذت خواهید برد.

با تشکر از شما که با نقد و برسی این بازی همراه وبسایت آی آر جی ریویو بودید. امیدوارم که از نقد و برسی این بازی استفاده کرده باشید.