در این مقاله به بررسی بازی Rack N Ruin می پردازیم. با ما همراه باشید.اینکه گاهاً آدم بد بازی باشید باحاله مگه نه؟ و منظورم از اون آدم بدایی نیست که روشنایی رو می بینن و یه دفعه متحول می شن و در آخر به شخصیت خوب تبدیل می شن. ما خیلی از این موارد در جهان داریم که بیانگر یک نابرابری در جهبه شخصیت های منفی است. به جهنم! گاهی آدم ها بد هستند و آن ها عاشق شخصیت بد بوده و باور ندارند که جبهه آن ها واقعاً جبهه خوب است بلکه آن ها می دادند که بد بوده و به هر حال عاشقش هستند. پیدا کردن بازی ای که این دیدگاه را داشته باشد سخت بوده اما با تشکر از Lifespark Entertainment ، این جنبه از بازی نیز برای ما ارائه شده است. بعضی وقت ها شما Silver Surfer بوده و مخفیانه می خواهید کار خوب انجام دهید و یعضی وقت ها Heralds بوده و اهمیتی به بقیه نمی دهید.
در Rack N Ruin شما به عنوان Rack ، یک شیطان کوچولوی دوستداشتنی ، کسی که چیزی جز گسترش هرج و مرج و نابودی به نام اربابش Ruin ، را نمی پسندد.توانایی Rack برای نابود کردن همه چیز به نحوی اربابش را با مشکل روبرو می کند: او نمیتواند کل سیاره را تحت فرمان خود درآورد اگر Rack لعنتی آن را منفجر کند. بنابراین اربارش به او یک شانس می دهد: به آن سیاره برو ، رهبرش را شکست بده و بیشتر مردم را زنده بگذار تا در ترس از خدای جدیدشان زندگی کنند. بدون اینکه چیزی بگوییم معلوم است که Rack اطلاعات نخواهد کرد. با این حال بگذارید بر این باور داشته باشیم که او این کار را می کند.
توسعه دهندگان این بازی را به عنوان شوتری به سبک کنترل از بالا همراه با عناصر ماجراجویی و یک گلوله جهنم توصیف می کنند اما من فکر میکنم که این توصیف خوبی نیست. قطعاً این بازی حال و هوای Zelda را دارد ، به خصوص به روشی که بازی آشکار میشود. شما تقریباً می دانید باید چه بکنید ولی تا زمانیکه به بن بست بخورید ، هیچ مسیریابی دقیق یا راهی برای اینکه بفهمید کدام مسیر بهتر است ندارید. شما باید در حین اینکه دشمنان را می کشید ، غنائم لازم برای ارتقاء خود و طلسم های لازم برای جنگیدن با دشمنان را فراهم کنید. در ها و راه هایی وجود دارند که تنها زمانی باز می شوند که آیتم های حمله مشخص را داشته باشید یا برخی از در ها زمانی باز می شوند که حسش را داشته باشند.
شما با یکی از stick ها حرکت کرده و با دیگری هدف گیری می کنید و با دو نوع اسحله شلیک می کنید ، بعلاوه یک مهارت تلپاتی که برای حل برخی پازل ها لازم است. اسلحه اصلی یک طلسم همه کاره بوده که هر بار چیزی پیدا کنید یا بخرید تغییر می کند ، از موشک دوربرد تا حرکات رزمی و سایر شکل ها.اسلحه ثانویه تعداد برداشت های محدود داشته و به شکل های مختلفی در می آید ، از جمه اینکه اصلا اسلحه نباشد. برج حمله اوربیتال را احظار کنید ، معجون شفادهنده درست کنید ، بمب بگذارید و هر کاری می خواهید بکنید چرا که تعداد pickup ها بسیار است.
در مورد حل کردن پازل ها ، این بازی تا زمانی که به مراحل آخر نزدیک نشوید ، پیچیدگی خاصی نداشته و جذاب نیست. برای بیشتر مراحل ، تا زمانی که بتوانید علائم را تشخیص بدهید و جفت ها را مچ کنید ، حل کردن پازل ها مثل آب خوردن خواهد بود. یک موردی که من دوست داشتم این بود که می توانستید بلوک ها را بدون اینکه توسط دشمن آسیب ببینید، در حالی که وسط آشوب میدان نبرد هستید ، از نقطه ای امن جابجا کنید. جنبه های طراحی خوب که برخی از آن ها سورپرایز خوبی را به همراه دارد ، مثلاً می توانید به هر جایی که بخواهید پس از جابجایی بلوک تلپورت شوید یا می توانید زنجیره ای از انفجار ها را با قرار دادن بلوک در جای درست قبل از حمله ، ایجاد کنید. این جنبه بازی تا حدودی مرا شگفت زده کرد: نوین اما کشف بزرگی در هیچ سبکی نیست ، بنابراین نظر مرا در مورد گیم پلی چه مثبت و چه منفی تغییر ندارد.
شاید فکر کنید که من به این بازی سخت می گیرم اما چیز های دوست داشتنی زیادی نیز راجب این بازی وجود دارد. در ابتدا ، طراحی و مفهوم بازی با گونه ای است که من از بازی کردن لذت بردم. همه چیز حس خوب کارتونی داشته و چیز ها خیلی گرد و خیلی تیزگوشه نیستند. تاریکی عنصر اصلی بازی بود. بازی شروعی ساده داشته و در طی چند ساعت اولیه بازی شما زرادخانه قابل توجهی از آیتم ها و طلسم ها جمع آوری کرده و به دکمه ها عادت می کنید تا از Rack یک ارتش تک نفره بسازید. همپنین عنصر جهنمی این بازی به طور شگفت آوری خوب از آب درآمده است. من گاهی فکر میکنم که تلاش برای گنجاندن danmaku در بازیهایی که به آن تعلق ندارد پایانی فاجعه بار دارد ، اما در واقع هم دشمنان عادی و هم باس های شرورتر ، با این کار عملکرد بهتری داشتند.
- گیم پلی روان و دوست داشتنی
- ظاهری زیبا و قابل تحسین و کاراکترهای جذاب
- بازی بدلیل اشاره های کم گاهاً سردرگم کننده است
- بیشتر پازل ها ساده می باشند