Henry Halfhead بازیای است که به سختی میتوان آن را به عنوان یک ایده مشخص کرد. این بازی ترکیبی از معما و داستان سرایی است، کمی اکتشاف دارد و خلاقیت زیادی در آن به کار رفته است. کمی بینظمی، کمی هرج و مرج و مقدار شگفتآوری القای احساسات را هم باید به آن اضافه کرد. اما صرف نظر از اینکه میخواهید روی چه چیزی تمرکز کنید، اینبازی اوقات خوشی را برایتان رقم میزند. برای مطالعه مقاله نقد و بررسی این بازی که توسط تیم تحریریه IRG Review تهیه شده، در ادامه با ما همراه باشید.
در این بازی شما نقش شخصیت اصلی را ایفا میکنید که همانطور که از نام بازی مشخص است، به معنای واقعی کلمه نیمه بالایی سر یک شخص است (باور کنید این یک ایده دوستداشتنی است و نه وحشتناک). شما یک راوی دارید که لحظات مختلفی از زندگی شخصیت هنری را که شما از طریق اعمال خود به نمایش میگذارید، ارائه میدهد. این دیدگاه سوم شخص رویکرد جالبی بود که به تجربه بازی اجازه میداد بیشتر شبیه داستانی باشد که من از طریق اعمال خودتان در بازی خلق کردهاید.
داستان Henry Halfhead با شخصیت هنری به عنوان یک نوزاد شروع میشود، سپس تا سن مدرسه و بزرگسالی ادامه مییابد. من کمی کنجکاو بودم که داستان چگونه، یا بهتر بگویم چه چیزی، در بازی خودش را نشان میدهد. آیا یک درگیری اساسی وجود خواهد داشت؟ شاید یک شر بزرگ؟ نه. در عوض، لحظاتی از حماقت، شگفتی کودکانه و کاملاً پیش پا افتاده و نه چندان متفاوت با زندگی ما وجود داشت که به من اجازه میداد با هنری و تجربیاتش ارتباط برقرار کنم. اگرچه هر دوره از زندگی هنری در بازی بر اساس مرحله ای است، اما از اینکه داستان در نهایت به یک لحظه پایانی عالی، صمیمانه و عمیق ختم شد، شگفتزده شدم.
همانطور که تمام این لحظات را در زندگی هنری تجربه میکنید، برای انجام وظایف مختلف در هر منطقه شبیه به یک بازی سندباکس به چالش کشیده میشوید. به این منظور شما توانایی تبدیل شدن به هر شیء در دسترسی را دارید. همین که به طرز دوستداشتنی به آن اشیاء تبدیل میشوید، اغلب تواناییهای مختلفی برای انجام وظایف ارائه شده به دست میآورید (به عنوان مثال: به عنوان یک مداد میتوانید نقاشی کنید، به عنوان یک قیچی میتوانید اشیاء را ببرید، به عنوان یک کبریت میتوانید روشن کنید و غیره).
این تبدیلها هر بار لحظهای سرگرمکننده خلق می کردند زیرا چشمان هنری به طرز دوستداشتنی روی اشیاء ثابت میشد و من را به این خیالپردازی میکشاند. حرکت برای هر شیء نیز ویژگیهای خاص خود را دارد. عبور از پیچهای تند با اشیاء استوانهایتر، مانند باتریها، دشوار خواهد بود، اما توانایی پریدن به عنوان هر شیء، اکثر محدودیتهای حرکتی روی اشیاء را برطرف میکند.

در هر مرحله، داستان خاصی از زندگی هنری پدیدار میشد. در اوایل بازی، شما در نقش هنری نوزاد بازی میکنید، جایی که او در نهایت کلی کار کثیف و بینظم انجام میدهد. با این حال، رسیدن به آن لحظه خاص، کمی بیشتر به من فرصت داد تا بازی کنم و ببینم دقیقاً چه نوع شیطنتی میتوانم انجام دهم. این آزادی خلاقانه، فرصتی سرگرمکننده بود تا ببینم المان های سندباکس بازی چه چیزی میتواند ارائه دهد و چگونه میتوانم به بهترین شکل ممکن با آن به شیوهای شوخطبعانه و فراتر از مرزها تعامل داشته باشم.
همانطور که بیشتر با آیتمهای هر مرحله درگیر میشدم، متوجه شدم که راوی نیز در مورد هرج و مرج ایجاد شده نظر میدهد و از آن لذت میبرد. من واقعاً از اینکه او نه تنها در مورد بخشهای خاص داستان، بلکه در مورد تمام محتوای جانبی برای تبدیل بازی به یک تجربه کامل نظر میدهد، قدردانی میکنم. این موضوع با تمام Easter Eggها و اشارات به فرهنگ عامه به طور کلی، بیشتر تقویت میشد. هر بار که آیتمی پیدا میکردم یا راوی را در مورد عملی به روشی که انتظار نداشتم، میشنیدم، میخندیدم!
Henry Halfhead همچنین راهنمایی هایی را برای اقدامات مختلفی که میتواند در هر مرحله اتفاق بیفتد، ارائه میدهد. با این حال، من متوجه شدم که اینها کمتر از راهنما، بلکه بیشتر اقداماتی هستند که باید انجام شوند. برخی از این اقدامات بسیار سرراست بودند، در حالی که برخی دیگر مرا گیجتر از احساسی که در زیر با نگاه به این نکات داشتم، باقی گذاشتند. از طرف دیگر، با کنترلها مشکل داشتم. شما را تشویق میکنند که با یک کنترلر بازی کنید، و من موافقم که این احتمالاً آسانتر است. با این حال، مدام در مورد اینکه کدام دکمه قرار است اشیاء را در خود جای دهد و کدام یک میپرد، گیج میشدم. من دائماً چیزی را که قصد داشتم در آن ساکن شوم، رها میکردم، در حالی که میخواستم بپرم.
در کل، بازی Henry Halfhead یک ماجراجویی سندباکس فوق العاده است که در آن شما اشیاء را در اختیار دارید و وظایف را انجام میدهید، در حالی که داستان Henry را در مراحل مختلف زندگیاش دنبال میکنید. برای من، قضاوت در مورد این بازی دشوار بود زیرا هیچ مشکلی در بازی وجود ندارد، اما چیزی به نظرم کم بود. نمیدانم سرعت بازی است یا تکرار انجام کارهای مشابه در طول بازی. با این حال، Henry Halfhead یک بازی لذتبخش برای اوقات فراغت است که پر از شیطنتهای احمقانه و معماهای بازیگوشانه می باشد. با رویکرد مینیمالیستی به سبک هنری، بازی کاملاً سرگرمکننده و بدون هیچ گونه پیچیدگی است.
- کلی دستاورد برای جمعآوری وجود دارد.
- میتوانید با سرعت دلخواه خود پیش بروید.
- یک حالت همکاری دونفره وجود دارد.
- یادآوری بازی با این مضمون که سرگرمی میتواند ساده و آسان باشد، به خوبی ارائه شده است.
- کنترل های بازی کمی گیج کننده هستند.
- گیم پلی برای همه مخاطبین جذاب نخواهد بود.
IRG Review Iran Game Review



