نقد و بررسی بازی Strayed Lights

بازیهای ماجراجویی‌ متمرکز بر محیط و اتمسفری که عمدتاً روی ارائه مفاهیم عاطفی و احساسی تمرکز دارند، می‌توانند بسیار قابل توجه و قابل تحسین باشند. با این حال برای اینکه بازی های مورد نظر بتوانند واقعاً به یاد ماندنی باشند، باید عناصر گیم پلی نیز آن جنبه های گفته شده را همراهی کنند. بازی Strayed Lights توسعه یافته توسط شرکت Embers یکی از مواردی است که من امیدوار بودم این مفهوم را بپذیرد. از زمان معرفی اولیه و بازی کردن دموی مختصر آن، هیجان من برای این عنوان و اعتقاد به پتانسیل بالای آن برای موفقیت افزایش یافت. اکنون پس از تجربه نسخه کامل و نهایی آن، از اینکه توانست با ارائه یک ماجراجویی فشرده و در عین حال پرارزش که به سرعت مرا مجذوب خود کرد و در واقعا فراتر از انتظارات من ظاهر شود، هیجان زده هستم.
بازی Strayed Lights یکی از منحصربه‌فردترین تجربه‌ها در زمینه بازیهای ویدئویی محسوب می شود که تا به حال داشته‌ام، عمدتاً به این دلیل که چگونه پیش‌فرض و روایت ارائه‌شده آن نه تنها از طریق دیالوگ، بلکه از طریق سکانس های اکشن و سینماتیک منتقل می‌شود. البته چندین عنوان دیگر نیز قبلاً این عمل را انجام داده بودند، بنابراین تلاشی که این بازی ارائه می دهد، به هیچ وجه تازگی ندارد.

من با اینگونه عناوین که گشت و گذار در محیط جزو ارکان اصلی گیم پلی آنهاست، رابطه خوبی ندارم. با این حال، چیزی در مورد این بازی وجود داشت که علیرغم میل باطنی ام، مرا به آن جذب می کرد و به همین علت من از همان ابتدای بازی در مورد وابستگی‌ام مطمئن نبودم، با این حال این بازی در چندین بخش خود مرا واقعا تحت تاثیر قرار داد و حتی لحظاتی پیش آمد که مرا به گریه کردن وا می داشت.
زمانی که در یک بازی هیچ گونه پیش فرض داستانی ارائه نشده است، توضیح جزییات آن دشوار است، اما از آنچه که من می‌توانم در مورد Strayed Lights استنباط کنم، این است که در این بازی شما به‌عنوان موجودی از جنس نور بازی می‌کنید که به دنبال نوعی روشنگری است. با این حال، این موجود با شخصیت دوگانه در نهایت با یک شیطان درونی روبرو می شود و نیاز به بازگرداندن اشخاصی دارند که با تسلیم شدن در برابر اصول و روش های منفی به هیولاهایی عجیب تبدیل شده اند. این یک مفهوم نسبتاً اساسی و در عین حال قوی است که در بازی به طور مختصر به آن پرداخته می شود، با هر شخصیتی که ملاقات می کنید دارای ویژگی های شخصیتی برجسته ای است که از طریق موضع گیری ها و حرکات خود دریافت می شوند. اگر بخواهم ایرادی در این زمینه به بازی بگیرم، این است که برخی از این سکانس ها بی جهت طولانی به نظر می رسید، اگرچه این می توانست فقط بی صبری و آشنایی من با کات سین های معمولی با صداپیشگی باشد.

خوشبختانه بخش گیم پلی همان چیزی است که Strayed Lights در درجه اول در آن برتری دارد و می درخشد. شما خود را در نبردهای متعددی خواهید یافت، هم در برابر دشمنان و هم در برابر باس‌های استاندارد ضعیف‌تر و ترفند اصلی شما برای مبارزه با آنها استفاده از حفاظت است که همان معنای دفع ضربه را می رساند. هر دشمن در حالی که با دو رنگ قرمز یا آبی پوشیده شده است، به شما حمله می‌کند و شما همچنین می‌توانید بلافاصله بین آن دو حالت رنگی تغییر حالت دهید. نکته حیاتی این است که محافظت با رنگ منطبق با دشمن، نه تنها آسیب را به طور کامل خنثی می کند، بلکه به طور متوسط ​​شما را التیام می بخشد و سلامتی شما را افزایش می دهد. این معادل همان مکانیزم Parry در سری بازیهای Dark Souls است که عملکرد مشابهی دارد.

علاوه بر این، دشمنان گاهی اوقات با هاله ای ارغوانی رنگ به شما حمله می کنند و بیان کننده این واقعیت است که در این لحظات نمی توانید حملات آنها را دفع کنید و باید سریعا از تیررس آنها خارج شوید. در واقعا این مواقع بیش از هر چیز بر فرار تأکید می کنند. هر مبارزه ای که در این بازی انجام می دهید، این مکانیک رزمی را شامل می شود و همه آن به طور مداوم انجام می شود. دشمنانی که با آنها روبرو می شوید، رفتارهای منحصر به فردی دارند. به‌علاوه، هر اکشن شما به‌صورت کاملاً کوتاه انجام می شود و یادگیری کاربردی نهایی شما را بیش از پیش جذاب‌تر می‌کند. من مشتاق این سبک خاص هستم زیرا این مکانیزم اساساً به یادگیری رفتارهای باس ها خلاصه می شود. البته، Strayed Lights در مقایسه با عناوین هم سبک خود بسیار ساده‌تر است، اما این اصلاً مضر نیست و نقطه ضعف محسوب نمی شود.

مانورهای حرکتی شما در این بازی ساده است و شامل یک مجموعه کمبوهای اولیه، انجام حرکات Dash، جاخالی دادن و یک مانور خاص می شوند که واقعا روان و نرم انجام می شوند. سرعت انجام کمبوها متوسط است، هرچند که بدون شک هدفمند طراحی شده اند، زیرا در اینجا مهم‌تر از هر چیز، حفاظت و دفع ضربات دشمن در اولویت قرار دارند. این جمله را به این خاطر گفتم که ضربات فیزیکی معمولی که می توانید انجام دهید در واقع فقط برای کاهش چند درجه سلامتی مفید هستند و اعمال ضربات عادی کمک به شما نمی کنند. راستش را بخواهید، وقتی که امتیاز کافی را در درخت مهارت بازی سرمایه گذاری کنید، شرایط مبارزات کاملا تغییر می کند. در حالی که مقیاس آن کوچک است، این منو دارای توانایی های ابزاری برای متنوع کردن رویکردهای رزمی، مانند افزایش قدرت فیزیکی می شود. در این بازی امتیاز مهارت (Skill Point) در دو نوع به دست می آید: یک مورد کمتر و رایج‌تر این است که همیشه پس از کشتن دشمنان معمولی به دست می آیند و دیگری از باس فایت ها جمع آوری می شوند. این دو نوع، امتیاز اختصاصی خود را در بخش Skill Tree بازی نیز دارند، به این معنی که به خوبی سازماندهی شده است. شایان ذکر است که گیم پلی Strayed Lights چندان عمیق یا پیچیده نیست، بنابراین حین انجام این بازی منتظر ظهور زمان بسیار پیچیده نباشید و سیستم ارتقاء بازی باید این موضوع را تقویت کند.

یکی از انتقادهای من نسبت به بازی این است که فاقد نقشه است. کلکسیونی ها در سراسر داستان اصلی وجود دارند که در جهان بازی پراکنده شده اند و فقدان ردیابی آنها می تواند یافتن آنچه که از دست داده اید را ناامیدکننده کند. اگر این کار برای دادن احساس مینیمالیستی به بازی انجام شده باشد، من را شگفت‌زده نمی‌کند، اما از منظر تکمیل‌گرایی نوعی نادیده‌انگاری محسوب می شود که زمان پخش را کاهش می‌دهد. مشکل دیگر این بازی عدم عواقب پایدار است. این جمله به آن معناست که در کنار بازیابی سلامتی از طریق دفع موفق حملات دشمنان با رنگ‌های همسان، کل نوار سلامتی شما پس از پایان هر رویارویی رزمی دوباره پر می‌شود. این تصمیم طراحی بازی برای من بیش از حد سخاوتمندانه به نظر می‌رسد که از میزان چالش بازی می کاهد.

در پایان باید گفت Strayed Lights یک عنوان اکشن ماجراجویی با طراحی گرافیکی و مکانیزم های گیم پلی قوی محسوب می شود که با فضایی مالیخولیایی و غمگین همراه است که به راحتی می توانید خود را محو در دنیای آن در نظر بگیرید. علاوه بر این، نبردهای عالی با باس ها، سبک هنری خیره کننده و گرافیک زیبا و روایت تفسیری و در عین حال احساسی آن نشان می دهند که سازندگان تا چه اندازه در خلق این اثر منحصر به فرد، عشق و علاقه خود را صرف کرده اند. حتی با در نظر گرفتن برخی ایرادهای جزئی و مشکلات احتمالی مانند سطح دشواری پایین، اوقات خوشی را با این بازی خواهید گذراند. Strayed Lights برای اولین سفر خود واقعا استثنایی عمل کرده است و من مشتاقم ببینم استودیوی Embers در آینده روی چه عناوینی کار می کند.