نقد و بررسی Heroland

این پست از سری مقاله های تیم IRG Review را به بازی Heroland اختصاص داده ایم. این بازی برای پلتفرم های نینتندو سوئیچ و همچنین رایانه های شخصی و پلی اسیتشن 4 به بازار عرضه شده است. در ادامه تا به انتهای این بررسی با ما همراه باشید.

بدون شک ، اولین چیزی که بیشتر گیمرها باید به آن فکر کنند ، استفاده از جلوه های بصری قدرتمند ، استفاده از گرافیک های سبک  است که زمینه های صاف و رنگی با پیش زمینه هایی زیبا و چشم نواز و مدل های شخصیت پردازی قوی داشته باشند می باشد. برای تقویت این طرز دید ، حرکات  شخصیت شبیه به خود ما می باید باشد ، در صورت ضعف این امر مخاطب را از بازی دلسرد می نماید.

بطور کلی و خلاصه داستان بازی به این صورت می باشد که در بازی شما به مکان های تاریخی مختلف و متفاوت رجوع می کنید و به مبارزه با دشمنان می پردازید و هم چنین با این کار به جمع آوری امتیاز برای شخصیتی که در نقش وی به ایفای نقش می پردازید همت می گمارید.

در ابتدای هر بخش ، شخصیت اصلی بازی می تواند تا چهار عضو را تکمیل کند ، اگرچه بیشتر کارها حداقل به یک نقش اجباری نیاز دارند.  اگرچه در تئوری هر نقشی می تواند هر نقشی داشته باشد ، اما نقش هر مسافر کلاس خاص خود را دارد که نقش ترجیحی آنها را تعیین می کند اما تأثیر آن رضایت بخش نیست. هر فردی نقش خاص خد را با توجه به سلیقه اش انتخاب می کند و این امر بر نارضایتی برخی ممکن است تاثیر بگذارد

بطور کلی می توان گفت که در بازی و در بخش گیم پلی آن 4 دسته بندی وجود دارد مانند رزمندگان، شفابخشان و … که هر کدام نقش خاصی را در گروه خودشان بازی می کنند و از اهمیت بسزایی در جایگاه خود برخوردار هستند. رزمندگان باید با دشمن مبارزه نمایند این در حالی است که مثلا فردی که نقش شفابخش را دارد باید به مراقبت از جنگجوی تیم بپردازد و اگر وی ضربه دید سریع به ترمیم آن بپردازد.

صحبت از نقش های بازی در اینجا به میان آمد باید گفت که  آنها در حقیقت جذابیت اصلی بازی هستند. با پیشرفت مبارزات انتخاباتی ، در نهایت با دوستان زیادی دیدار خواهید کرد. هر دوست یکی از شخصیت های منحصر به فرد خود را دارد اما همه آنها جاه طلبی خاص خود را دارند زیرا برای پیشرفت در بازی و ارتقا به این مسئله نیاز پیدا خواهید کرد.

درباره ی گرافیک بازی باید گفت که ، گرافیک ها برای لحظات کودکانه و ساده مناسب هستند زیرا شخصیت ها برش هایی از مقوا و به صورت پیکسلی و دشمنان هیولاهایی کلیشه ای هستند که بسیاری از آنها قدرت حمله جالبی دارند. اما برخی نیز از چندان قدرتی برخوردار نیستند و به سادگی شکست می خورند.

شما حتی می توانید دشمنان تان را بدون زحمت خاصی شکست دهید اگر با همه ی اعضای تیم رابطه ی خوبی داشته باشید و هر کس وظیفه ی خود را به نحو احسنت انجام دهد. در عین حال ، صدا بسیار جذاب است زیرا چیزهای بی نظیری را برای هر شخصیت فراهم می کند ، و موسیقی دلربا عالی به نظر می رسد ، و هر بار که در نبرد پیشرفت می کنید سرعت می یابد. 

مانند اکثر این بازی های در این ژانر ، محوریت اصلی بازی شامل ساختن تیم ها و سپس ورود به سیاه چال با هدف پیشرفت است. یک سیاه چال در اصل یک خط مستقیم با اهداف شروع و پایان است ، و در طول مسیر یک یا دو مسیر  مشاهده خواهید کرد که در واقع نژادهای متفاوتی از دشمنان شما را در خود محفوظ دارند.  سرانجام ، این طرح سیاه چال خطی بسیار خسته کننده می شود.

در حقیقت راه اندازی یک گروه عمدتاً برای تجهیز افراد به سلاح و انتخاب موارد است تا بتوانند در مواقع اضطراری به گروه کمک کنند.  در نبرد ، می توانید با تغییر استراتژی کلی ، استفاده از موارد و دستور دادن به اعضا برای انجام اقدامات خاص ، به گروه خود کمک کنید.

بنابراین توضیحات پس از قرار دادن هر دستور در حقیقت ، اگر نتوانید کاری انجام دهید ، بیشتر نبردها به خوبی پیش نمی روند. اساساً استراتژی در این بازی یک بخش بسیار مهم و اساسی در آن می باشد که جذابیت بازی را نیز از آن خود می کند. چرا که موفقیت های شما را در بازی در واقع قدرت مدیریت شما و توانایی شما برای درک استراتژی های جنگی تعیین می کند.

سیاه چال در یک نقشه نقطه به نقطه قرار دارد که می توانید دقیقاً بین رویدادها و نبردها حرکت کنید و گاها یک مسیر را انتخاب کنید. وقایع فقط یک دنباله کوتاه از مکالمات هستند و نبردها معمولاً نبردهای مبتنی بر نوبت هستند اما با پیچ و تاب و یکنواخت. چهار شخصیتی که جمع می کنید بطور خودکار می جنگند. شما می توانید با انتخاب توانایی های خاص شخصیت ، تعیین استراتژی برای کل تیم یا راه اندازی اشیاء مفید ، مشاوره ارائه دهید ، اما همه نبردها زمان زیادی را برای خود طلب می کنند.

در عین حال که نبردها زمان بر و خالی از رنگ و لعاب هستند، ارتباط شما نیز با آن ها بسیار کم است بطوریکه همه چیز در زمان نبرد به صورت خودکار انجام می گیرد و تمام کارهای شما به زمان پیش از شروع جنگ و در زمانی خلاصه می شود که باید استراتژی مدیریتی خود را برای آن نبرد در نظر بگیرید در غیر اینصورت و در مواقع دیگر چندان کاری برای انجام دادن ندارید و بازی برای خودش کار خود را انجام می دهد.

به صورت کلی اگر بخواهیم جمع بندی ای از بازی ارائه بدهیم می توانیم بگوییم که Heroland در زمینه ی بازی هایی در ژانر نوبتی تقریبا موفق عملکرده است و از نظر استراتژیک نیست دست شما را باز می گذارد تا به انتخاب های خود دست بزنید اما در نهایت شما چندان نقشی در نبردها ندارید و در عین حال این نبردها بسیار طولانی و خسته کننده هستند و جذابیتی برای مخاطب ندارند.