نقد و برسی Embracelet

افسانه های هر کشور نمادی از باور ها و فرهنگ های قدیمی ملت آن هستند و هر کشوری سعی دارد تا این فرهنگش را با باقی دنیا به اشتراک بگذارد و چه وسیله ای بهتر از رسانه ها. برخی فیلم کتاب می نویسند و برخی فیلم می سازند ولی عده ای دیگر هم هستند که با استفاده از بازی های ویدیویی این کار را انجام می دهند. بازی ای که امروز قصد داریم برای شما برسی کنیم در باره ی اسطوره های نروژی هست و استودیوی بازی سازی Mattis Folkestad می باشد و یک عنوان مسقل به شمار می رود.

با برسی بازی Embracelet همراه تیم نقد و برسی بازی های ویدیویی irg review‌ باشید تا با حال و هوای این بازی آشنا بشویم و در آخر ببینیم که آیا سازندگان این بازی توانسته اند که به وعده های خود در مورد این بازی عمل کنند و یا این که در این راه شکست خورده اند و با اثر ضعیفی طرف هستیم و بهتر هست به سراغ عناوین مستقل دیگری برویم.

ماجرا از این قرار است که پسری ۱۷ ساله به نام جسپر در نروژ زندگی می کند و  متاسفنه او پدرش را از دست داده است. جسپر به همین دلیل با مادر و پدربزرگش زندگی می کند و باز هم یک بدشانسی دیگر باعث می شود که  پدربزگ جسپر نیز بیمار شود و همین امر موجب می شود که مادرش هم اوضاع روحی خوبی نداشته باشد. در یکی از روز های تابستان که از قضا مدارس هم تعطیل هستند پدربزرگ جسپر را به یک ماموریت می فرستد.

پدر بزرگ از شما می خواهد که یک دستبند اسرارآمیز را که به صاحبانش قدرت جادویی می بخشد را به یک روستای جزیره ای کوچک که در شمال کشور واقع شده است تحویل دهید. در این بین یک باز هم مشکلات عجیب تر و  تراژدیک تری پیش می آید که داستان را از چیزی که هست مرموز می کند. اصل داستان بازی به خودی خود خوب و شنیدنی است و مخصوصا اگر از طرفداران رمان های خارجی و افسانه های دیگر ملت ها باشید از آن لذت خواهید برد، البته این به این علت نیست که داستان بازی بی نقص است. در بازی قسمت هایی دیده می شود که ریتم داستان کند می شود و شاهد کات سین هایی حوصله سربر و کم کیفیت هستیم که تا حدودی به روند روان داستان بازی لطمه می زند.

گیم پلی بازی بسیار ساده است و لذا در کل چیز چندان عجیبی را ارائه نمی دهد. اکثر فعالیت های شما در بازی به صحبت کردن با مردم شهر خلاصه می شود و باید از آن ها کوئست بگیرید. بعد به محل مورد نظر می رید و باید از دست بند جادوییتون برای حل مشکل استفاده کنید. بیشتر مسائل بازی هم پازل هایی هستند که با یک سری مینیگیم حل می شوند و نه آنقدر چالش برانگیزند که کسی نتواند حلشان کند و نه آنقدر بی کیفیت که خسته کننده به نظر برسند.

دوربین بازی غیر قابل تحمل است و شما را با مشکل مواجه می کند. از طرفی اگر بازی را با کنترلر تجربه می کنید مشکلی تحدیدتان نخواهد کرد ولی اوضاع وقتی خراب می شود که با ماوس و کیبورد بازی کنید و اینجاست که کنترل های بازی یک کابوس بی پایان می شوند و کنترل بازی دیگر کار آسانی نیست. بازی بر روی سیستم عامل ios موبایل های هوشمند اما عرضه شده است و کنترل آن کیفیت مطلوب تری نسبت به نسخه ی کامپیوتری بازی دارد که در نوع خود عجیب است.

یکی دیگر از مشکلات گیم پلی بازی بالانس نبودن یکی دو مورد از پازل هاست که حتی گاهی با شانس هم حل می شوند و کافیست تا بر روی کل صفحه یک بار کلیک کنید تا معما حل شود و بهتر بود جلوی این گونه تقلب ها گرفته می شد تا این پازل ها چالش برانگیز تر ظاهر شوند.بازی از نظر بصری فوق العاده زیباست و مناطق نروژی بازی بسیار خوب طراحی شده اند و اما از طرفی از نظر فنی با مشکلات زیادی از جمله باگ و گلیچ طرف هستیم. موسیقی بازی نیز کیفیت بسیار خوبی دارد و بسیار آرامش بخش است و در طول بازی حسابی به دل می نشیند.

در کل این بازی تجربه ی متوسطی است که اگر از طرفداران این چنین بازی ها باشید شاید از آن لذت ببرید و از طرفی اگر با مشکلات فنی بازی کنار نمی آیید تهیه ی آن توصیه نمی شود. امیدواریم که از نقد و برسی این بازی لذت برده باشید و از این که این نقد و برسی رو تا به اینجا مطالعه کردید سپاس گزاریم.