بازیهای سبک مترویدوانیا همیشه بخشی از ژانرهایی بوده اند که من از سنین جوانی علاقه زیادی به آنها داشتم. این انگیزه در وجود من از بازی Castlevania: Symphony of the Night در کودکی شروع شد و پس از لذت بردن از آن، متوجه شدم دیگر پلتفرمهای دو بعدی اخیر که شامل مبارزات هستند، مانند Shovel Knight: Treasure Trove، Bloodstained: Ritual of the Night و Dead Cells جزو سرگرمی های جذاب من قرار گرفتند.
با توجه به اینکه این ژانر امروزه تا چقدر بالغ شده است، تجربیات کاملی وجود دارد که توسط شرکت های بزرگ بازی و توسعه دهندگان مستقل ساخته شده است. به عنوان مثال، بازی Nine Sols که اخیراً منتشر شده است، یک تجربه 2 بعدی سولزلایک را برای گیمرها به ارمغان آورد که واقعا ارزشمند بود.
Noreya: The Gold Project احساساتی را که من در اولین بازی خود با Metroidvania داشتم، فرا می خواند. Noreya که توسط Dreamirl توسعه یافته و توسط PixelHeart منتشر شده است، به نظر می رسد اولین بازی پولی ساخته شده توسط این توسعه دهنده باشد و می توانم بگویم که آنها دنیای شگفت انگیزی را ایجاد کرده اند که از کاوش در آن لذت خواهید برد. داستان این بازی در مکانی به نام Noreya می گذرد، جایی که شما رد پای Kali که یک مبارز است را دنبال می کنید. هنگامی که بازی را شروع می کنید، با یک انیمیشن دستی زیبا از شخصیت خود که با همراهانش در جنگل قدم می زنند، استقبال می شوید تا زمانی که در کمین این موجودات سایه ای قرار می گیرید که از چند بوته ظاهر می شوند.
هنگامی که Kali توسط یکی از این موجودات چاقو می خورد، رنگ بدنش به سیاهی محو می شود و او به شخصیت کلاهدار قرمز تبدیل می شود که تصویرش روی جلد Noreya: The Gold Project نشان داده شده است. پس از خروج این موجودات از صحنه، کالی بلند می شود و کنترل او به شما داده می شود. همانطور که زیبایی هنر پیکسلی منطقه اول بازی توجه شما به خود جلب می کنید، همراهان شما که به موجودات تیره کج تغییر شکل داده اند، یکی یکی از شما دور می شوند. در ادامه شما با سیاهپوستانی مبارزه میکنید و به این نکته اشاره میکنید که چیزهایی که میکشید زمانی افرادی بودند که مطمئناً احساسات متفاوتی به شما میدادند.
از آنجایی که یک طرفدار سرسخت مترویدوانیا بودم، انتظار داشتم در این بازی مکانیکی وجود داشته باشد که بتواند با پیشرفتم توانایی های بیشتری به دست بیاورم، بنابراین این برای من تعجب آور نبود. در حالی که من عاشق موسیقی و جلوه های بصری بودم که Noreya: The Gold Project برای من به ارمغان آورد، بلافاصله از سختی آن غافلگیر شدم. وقتی در حالت عادی شروع کردم، انتظار نداشتم تا این حد درگیر باشم.
من متوجه شدم که بهترین راه برای نزدیک شدن به دشمنان در ابتدا این بود که آنها را به هم بزنیم و سپس در هنگام حمله از آنها فرار کنیم یا از آنها دور شویم زیرا بازی هایی مانند این معمولاً راهی برای طفره رفتن ندارند. همانطور که پیشرفت کردم، خودم را در مجسمه ای از خدای حرص و طمع دیدم، جایی که می توانستم از طلایی که از کشتن دشمنان به دست آورده بودم برای به دست آوردن مهارت های جدیدی استفاده کنم که توانایی های رزمی من را بهبود می بخشد.
اگرچه مراحل اولیه Noreya: The Gold Project کاملاً غیرقابل بخشش بود، به خصوص به دلیل عدم وجود گزینههای دفاعی، ولی سیستم مبارزه با پیشرفت قابل توجهی تغییر میکند. نداشتن هیچ مهارتی در ابتدا کار سختی بود و من میتوانم ببینم که چگونه بازیکنان ممکن است مکانیک التیام را به اشتباه درک کنند و به جای کسب مهارتهای جدید، امتیازات زیادی را برای بازیابی HP از دست رفته صرف کنند.
حتی لزوماً مشخص نیست که مرگ در این بازی آنقدرها هم جدی باشد، زیرا وقتی می میرید فقط به ابتدای مرحله ای که وارد شده اید بازگردانده می شوید و هرگز لازم نیست خیلی به عقب بدوید. به طور کلی با کسب مهارت های بیشتر، مبارزات بازی بیشتر و بیشتر سرگرم کننده می شود. فکر میکنم پایان بازی تقریباً عالی انجام شد، اما شروع آن کمی سخت بود.
به طور خلاصه، Noreya: The Gold Project یک مترویدوانیا زیبا با پایان بی عیب و نقص است و پلتفرمینگ و چالش های پازلی سرگرم کننده را در بین مبارزات خود ارائه می دهد، اگرچه اوایل بازی می تواند بسیار طاقت فرسا باشد. اگر از تجربه عناوین metroidvania با تاکید بر پلتفرمینگ لذت می برید، این بازی را از دست ندهید. این بازی با مکانیک های جالب، ایده های جالب، جلوه های بصری زیبا و یک بازی پایانی که باعث می شود احساس بدی کنید، یک مترویدوانیا عالی است که من را به یاد روزهای اولیه بازی کردنم انداخت و بازی ای است که نباید از آن غافل شد.
- گرافیک هنری پیکسلی با ارائه 5 بیوم منحصر به فرد برای کاوش واقعا زیباست
- سیستم حرکتی فشرده بازی، چالش های پلتفرمینگ و معماهای موجود در آن را به خوبی تکمیل می کند
- در اواخر بازی، وقتی که تمام تواناییها را باز میکنید، باعث میشوند احساس کنید که یک آدم سرسخت و مقاوم هستید
- کنترل های آسانی دارد که البته تسلط روی آنها سخت است
- طراحی دشمنان و باس ها واقعا به یاد ماندنی هستند
- اوایل بازی بسیار چالش برانگیز است و ممکن است شما را از ادامه دادن منصرف کند
- مکانیزم تلپورت بیشتر از اینکه ویژگی اصلی گیم پلی باشد، شما را وادار به استفاده از خود می کند
- پویایی جذاب بازی بیشتر به عنوان پسزمینه استفاده میشود و تاکید کمی روی داستان دارد