در ابتدا تنها چیزی که درباره بازی Molly Medusa: Queen of Spit نظر من را به خودش جلب کرد، ظاهرش بود. زیرا اسکرینشاتهای آن حالتی کاملاً شبیه به بازی موفق The Legend of Zelda: The Wind Waker را تداعی میکند و با فهمیدن این موضوع و اینکه به طور کلی از طرفداران سری محبوب زلدا هستم، برای علاقهمند شدن من نسبت به این بازی کافی بود. اما متاسفانه پس از اولین ورودم بازی ناامید شدم . حدود پنج ثانیه طول کشید تا بازی به شدت از علاقه من نسبت به خودش بکاهد. چند لحظه پس از راهاندازی آن، با صداهای ناجوری مواجه میشوید و در حالی که هر از چند گاهی کمی کاهش مییابند و گهگاه با موسیقیهای فانتزی عمومیتر ترکیب میشود، ولی هنوز هم در بیشتر قسمت های بازیها کاملاً وجود دارند. استفاده از موسیقی به سبک متال با صدای بلند به عنوان موسیقی متن یک بازی ذاتاً مشکلی ندارد، اما در مورد مولی مدوسا، به نظر می رسد ناهماهنگی عجیبی ایجاد شده است، به خصوص وقتی که در حال موج سواری در بیابان هستید که ناگهان صدا به طرز عجیبی افزایش می یابد.
بدیهی است که انتقاد یک موضوع سلیقه ای شخصی است – شاید کسی عاشق شنیدن صدای انفجار متال برای مدت طولانی باشد، ولی اگر طیف وسیع بازیکنان را در نظر بگیریم، اغلب آنها تمایلی به چنین موردی نخواهند داشت. با این حال، مشکل بزرگتر بازی این است که کنترلهای دوربین آن وحشتناک هستند و فقط این نیست که این یک بازی با گرافیک سه بعدی است که گاهی اوقات می توانید دوربین را کنترل کنید و گاهی اوقات نمی توانید. این آزاردهنده خواهد بود، اما مشکلی برای نادیده گرفتن بازی نیست.
قهرمان داستان بازی Molly Medusa: Queen of Spit دختری به نام Molly است که به مدوسای با موهای مار نفرین شده است و بنابراین هر موجود زنده ای که او به آن نزدیک می شود بلافاصله به یک مجسمه سنگی تبدیل می شود. مدوسا در افسانه های یونان شخصی بوده که روی سر آن به جای مو، مار روییده بوده است و به هر چیزی که نزدیک می شده، آن را به سنگ تبدیل می کرده است. قهرمان داستان ما یعنی مولی نیز با نزدیک شدن به هر موجود زنده ای اعم از دشمنان و دوستان، باس ها و مغازه داران، هیولاها و متحدان، حتی حیوانات و حشرات کوچک، باعث تبدیل شدن همه آنها به سنگ می شود.
نفرینی که مولی به او دچار شده، قابلیت جالبی را به او داده است. او اکنون می تواند در دنیای بازی روی دیوارها و سقف ها به صورت وارونه راه برود و از این طریق پیچیدگی هایی را در گیم پلی خود ایجاد کند. او به کمک این ویژگی منحصر به فرد می تواند انواع معماهای بازی را حل کند که اغلب در قسمت هایی به نام مقبره و معابد وجود دارند.
در اولین بازی که مشغول انجام بازی Molly Medusa شدم، نمیتوانستم آن را با سری بازیهای The Legend of Zelda مخصوصا The Legend of Zelda: Wind Waker مقایسه نکنم. تأثیر بازیهای زلدا در سراسر مولی مدوزا، از سیاهچال ها گرفته و پازلها تا سبک و چیدمان مناطقی که مولی از آن بازدید میکند، مشهود است. علاوه بر این، با کاوش در معابد، عناصر جدیدی به گیم پلی بازی اضافه می شوند و دوباره، این ویژگی یادآور سری زلدا است، به خصوص برخی از آیتم هایی که مولی استفاده می کند.
از دیگر ایرادهای بازی این است که به سختی می توانید دوربین را کنترل کنید که در آن مولی می تواند جاذبه را تغییر دهد و از این طریق روی دیوارها و سقف ها راه برود. هر چه که بازی از این موضوع بهدست میآورد و شما را وادار به تفکر خلاقانه برای حل معما میکند، این واقعیت را جبران نمیکند که نیمی از زمان را نمیتوانید ببینید به کجا میروید، زیرا دوربین به این شکل کار نمیکند و با این مکانیزم به خوبی مطابقت داده نشده است.
این عنوان سعی میکند با ارائه گزینه جابجایی بین دیدگاههای اول و سوم شخص، بر این مشکل غلبه کند، اما این کار فقط به این معنی است که شما دو راه متفاوت دارید تا نتوانید ببینید مولی به کجا میرود. مشکل دیگر این است که بازی واقعاً هیچوقت به شما جهت نمیدهد و دقیقا مشخص نمی کند باید به کجا بروید و چه کاری را انجام دهید. اغلب پازل های بازی نیز الهام گرفته شده از سری زلدا می باشند و شامل جابجایی جعبه ها یا چرخاندن سوئیچ های می شود. برای تعامل با محیط از سلاح ها و تجهیزات مختلفی استفاده می کنید که در قسمت موجودی آیتم ها به نمایش در می آیند.
بازی Molly Medusa: Queen of Spit یکی از عناوین منحصر به فرد و جذاب در سبک ماجرایی و معمایی محسوب می شود که اگر برخی ایرادها و مشکلات اساسی را نداشت، می توانست به یک اثر قابل تحسین و فوق العاده خوب تبدیل شود که از بازی کردن آن خسته نشوید. واقعیت این است که کنترلهای دوربین به قدری وحشتناک بازی را تحت تأثیر قرار میدهند که لذت بردن از هر چیز دیگر بازی را غیرممکن میکنند. با برخی بهینهسازیهای اساسی در این کنترلها، تصور اینکه این عنوان در میان بازیهای مستقل کاملا نادیده گرفته شود، آسان است، اما در حال حاضر، مطمئن نیستم که بتوانم تجربه آن را به همه شما توصیه کنم.
- ارائه پازل های خلاقانه و جذاب
- موسیقی متن ملایم و ترکیبی از چند سبک پرطرفدار
- طراحی عالی و باجزئیات مراحل
- اکتشاف در دنیای بازی نسبتا لذت بخش است
- کنترل های دوربین عملکرد ضعیفی دارند
- فاقد برخی بهینهسازیهای اساسی است
- به ندرت ماموریت های شما را کاملاً واضح بیان میکند
- شخصیت های محدودی در دنیای بازی حضور دارند