در طول جنگ جهانی دوم، سربازان آلمانی میلیون ها نفر را از اروپای مرکزی و شرقی جمع آوری کرده و آنها را مجبور به کار در اردوگاه های کار اجباری کردند. به این افراد که تحت ظلم واقع شدند، نشان هایی با علامت “OST” (برگرفته از کلمه آلمانی “east”) و “Ostarbeiter” یا “کارگران شرقی” داده شد. طبق اطاعات درج شده در ویکی پدیا، تا سال 1944 اکثر این کارگران از کودکان بودند، زیرا اکثر بزرگسالان برای خدمت در جنگ برای آلمان به طور اجباری داوطلب شده بودند. بازی Torn Away داستان یکی از این کودکان Ostarbeiter، دختری جوان به نام Asya از استالینگراد در اتحاد جماهیر شوروی را دنبال می کند.
در ابتدای بازی قبل از اینکه آلمانی ها او را به اردوگاه کار ببرند، او را در خانه اش می بینیم که روال عادی زندگی را می گذارند. او عاشق اسباببازیهایش است، نقاشی میکشد تا به والدینش بدهد و دفتر خاطراتی پر از افکار و یادگارهای خود را همواره در پیش خود نگه داری می کند. هنگامی که او و مادرش از خانه شان بیرون می شوند که به طور ناگهانی و دلهره آوری اتفاق می افتد، زندگی آن ها تا آنجا که می توانید تصور کنید به شدت تغییر می کند و شرایط زندگی پیش روی آنها به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.
Torn Away از به نمایش گذاشتن تمام وحشت های جنگ از منظر یک کودک، ابایی ندارد و از هیچ چیز خودداری نمی کند و در نشان دادن این که چقدر اوضاع برای کسی که در موقعیت آسیا قرار دارد تا چه حد تلخ است، بسیار تلاش می کند و این واقعیت که او فقط یک بچه است، این تاریکی را کاهش نمی دهد. این یک داستان خشن و بی رحم است و در عین حال یک داستان تأثیرگذار و زیبا نیز است. در سراسر تم تاریک داستان، لحظاتی آرام و لطیف وجود دارد که به آسیا و بازیکن یادآوری می کند که زندگی ارزش زیستن دارد. آسیا مبارزه می کند و بر شانس های به ظاهر غیرقابل غلبه بر آن غلبه می کند و نتیج زحمات او با اندکی مهلت پاداش داده می شود که در حین بازی اغلب متوجه شوید که در طول بخش های پرتنش، نفس خود را حبس کرده اید.
در جریان داستان، شما نقش Asya را بر عهده می گیرید که از اردوگاه کار فرار می کند و ناامیدانه سعی می کند راه خود را برای بازگشت به وطن پیدا کند، جایی که معتقد است دیگر اعضای خانواده اش در انتظار او هستند. تنها همراه او یک دستکش به نام Comrade Mitten است که توانایی صحبت کردن دارد و آسیا به حرف های آن گوش می دهد. رفیق میتن کمی پرحرف است و اغلب به عنوان راوی و همچنین توصیه و تشویق در زمانی که آسیا راه خود را در میدان های جنگ، شهرهای آلمان و بیابان برفی به امید بازگشت به خانه می گذراند، عمل می کند.
تفکری در مورد گیم پلی Torn Away وجود دارد که ماهیت متفکرانه طرح داستان را منعکس می کند. تقریباً تمام کارهایی که در بازی انجام می دهید آهسته و متفکرانه انجام می شود. به همین علت در این بازی، هیچ گیم پلی اکشن گرا وجود ندارد – در عوض، شما بیشتر وقت خود را صرف مخفی شدن از دید دشمنان می گذرانید و برخی از بخش هاس پلتفرمینگ را انجام می دهید، مانند سکانسی که یادآور بازی The Long Dark است که در آن باید هیزم و کبریت را برای درست کردن یک فنجان قهوه روی اجاق هیزمی پیدا کنید.
متاسفانه بخش های از دید اول شخص و همچنین پلتفرمینگ بازی چندان جالب نیستند و اغلب یک چالش برای بازیکنان به وجود می آورند. فرک می کنم تمرکز اصلی سازندگان روی بخش داستانی بوده تا گیم پلی و به همین علت است که می گویم بازی از نظر گیم پلی بسیار کم عمق است. با این حال من تیم توسعه دهنده این بازی را برای تلاش در زمینه خلق چیزی متفاوت تشویق میکنم.
گرافیک بازی کاملاً عالی و قابل تحسین بوده و به سبک جذابی ارائه شده که یادآور نقاشی های خود Asya در دفتر خاطرات / دفترچه خاطرات او است. این دفترچه خاطرات به خودی خود یک افزودنی خوشایند است که پیشینه و بینشی از وضعیت اسفناک آسیا ارائه می دهد. او افکار خود را به زبان روسی می نویسد، اما شما می توانید با تغییر دادن آن به انگلیسی به طور دقیق تری آن را بررسی کنید. صداگذاری بازی نیز به زبان روسی و با زیرنویس به زبان دلخواه شما می باشد و تمام نت های احساسی مناسب را به نمایش می گذارد. من بویژه از شنیدن تشویق های شادی آور همراه دوست داشتنی شما یعنی همان Comrade Mitten، لذت بردم و همچنین صدای آرامش بخش مادر آسیا به شدت بر من تأثیر گذاشت، به خصوص وقتی او به آرامی برای آسیا آواز می خواند.
موسیقی متن بازی نیز زیباست مواقعی وجود دارد که شما به سادگی در یک میدان برفی یا میدان جنگ بیثمر قدم میزنید و دوربین از صفحه کمی فاصله می گیرد و در این لحظات، آهنگی غمگین پخش میشود و به شما این فرصت را میدهد تا در مورد تمام اتفاقات رخ داده فکر کنید. صدای ترق ترق برف، شلیک گلوله و زوزه گرگ ها احساس خطر را تشدید می کند، در حالی که صداهایی مانند غژغژ کتری یا جوشاندن سیب زمینی در صورت نیاز باعث آرامش می شود.
در پایان، Torn Away موفق می شود داستانی احساسی و جذاب درباره دختر بچه ای را تعریف کند که زیر سایه وحشت جنگ زندگی می کند و پیوسته خودش را در تاریکی به نور می رساند. در حالی که گیم پلی بازی نوآوری زیادی انجام نمی دهد و البته مثل اینکه قرار هم نبوده اینچنین باشد، اما در اکثر موارد خوب کار می کند که در میان بخش های مختلف آن می توان سکانس های ماجراجویی به سبک اشاره و کلیک را به عنوان برجسته ترین مورد حساب کرد. سبک بصری جالب و منحصر به فرد، صداگذاری قوی و موسیقی متن با کیفیت بالا، همه دست به دست هم داده اند تا Torn Away به یک ماجراجویی کوتاه و جذاب تبدیل شود که با واقعیت بی رحمانه روایت خود، مخاطبین را شگفت زده خواهد شد.
- روایت داستانی تحسین برانگیز و تاثیرگذار
- سکانس های مرتبط با سبک اشاره و کلیک، برجسته ترین لحظات گیم پلی هستند
- سبک هنری منحصر به فرد و زیبا
- موسیقی رضایت بخش و احساسی
- گیم پلی چیزی زیادی برای ارائه ندارد
- بخش های پلتفرمر و مخفی کاری خیلی خوب نیستند