نقد و بررسی LUXAR

سلام به تمامی دوستان و همراهان همییشگی و خوب وب سایت IRG Review امروز با نقد و بررسی بازی بسیار جذاب و دوست داشتنی و هم چنین بسیار عجیب LUXAR در خدمت شما عزیزان هستیم پس در این نقد و بررسی مانند همیشه همراه ما باشید.

این بازی در تاریخ 8 ژانویه ی 2020 به دست شرکت Koalabs نوشته و ساخته و سپس به دست همین شرکت منتشر و وارد بازار شد و میتوان گفت مورد استقبال خوبی قرار گرفته است. این بازی برای پلتفرم های Nintendo switch و PC در دسترس است و تا کنون از طرف شرکت Koalabs خبری منتشر نشده است که آیا این بازی برای پلتفرم های دیگر منتشر میشود و یا خیر.

در ابتدا بگویم که این بازی در سبک Platformig ساخته شده و بر این اساس مانند خیلی از بازی هایی که در این سبک ساخته شده اند داستان قویی ندارد و بازی حول محور گیم پلی می چرخد. در بازی شما موجود گرد له ای هستید که رنگتان آبی است. بازی به صورت کاملا نا گهانی آغاز می شود. شروع بازی اینگونه است که شما در بین چندین دیوار که در بازی قطور هم به نظر می رسند گیر افتاده اید و سعی دارید حرکت کنید نا گهان چیزی شبیه به ستاره ی دنباله دار که به رن طلایی است ظاهر می شود.

در بازی چیزی که بسیار عجیب است این است که شما باید با بعد ها و همراه با خطا های دید بازی پیش ببرید و این گونه است که می توانیدراهتان را پیدا کنید اما سازندگان به خار این که بازی زیاد پیچیده نشود از این ستاره ی دنباله دار که من به دلیل شباهتش با تینکیبل ، تینکیبل صدایش می کنم ، استفاده کرده اند ، در بازی گیم پلی به گونه ای پیش می رود که انگار این ستاره ی دنباله دار به خوبی تمیمی راه ها را بلد است و تنها کاری که شما باید انجام دهید دنبال کردن او است. چیزی که بازی را برای من بسیار راز آلود عجیب کرده بود این است که اکثر بازی در تاریکی برگذار می شود و شما باید در تاریکی به راهتان ادامه دهید. تنها نور هایی که در بازی وجود دارد نور های درخشان و هاله ای دور شما و ستاره ی دنباله دار است.

در بازی موانعی وجود دارد که کمک مب کرد بازی یک نواخت و یک دست نباشد و در نتیجه شما را خسته نکند. این موانع توچ هایی معلق د هوا بودند که بر سر راه شما قرار دارند. این توپ ها در دو رنگ های آبی و قرمز هستند و مشخصا معلوم است که کدام توپ ها برای شما خوب و کدام یک بد هستند . در بازی شما با برخورد با توپ های آبی درخشان تر و بزرگ تر می شوید و فضا را روشن تر می کنید هم چنین سرعت شما بیشتر می شود و می توانید در زمان کمتر مسافت بیشتری را طی کنید. اما توپ های قرمز در بازی برای شما خوب نیستند و به محض برخورد با آن ها اندازیتان کوچک تر می شود نور وجودتان کمتر می شود و اگر خودتان را سریع به یک توپ آبی نرسانید ممکن است که بمیرید.

من با بازی کردن در مراحل گاهی احساس می کردم که در یک خواب بسیار عجیب و جالب هست چرا که در بازی همه چیز به صورت جالبی معلق است رنگ ها از مسافت ها دور به شکل هاله مشخص هستند و به گونه ای است که شما هرچه بیشتر در گیم پلی پیش بروید بیشتر در گیر این توهم خواهید شد با این که گاهی گیم پلی بازی کمی تکرای به نظر می امد اما بسیار اعتیاد آور و جالب بود و من نمی توانستم از بازی کردن ان دست بکشم. دوربین در بازی به صورت چرخشی دائما در حال حرکت است و همین چخش باعث می شود که خطا های دید بسیاری در طول بازی برای شما به وجود بیاید و شاید یکی از دلایلی که بازی کمی چالش برانگیز می شد این است که ابعاد به خوبی در بازی مشخص نیستند و خطا های دید نیز در بازی زیاد هستند با این حال با نگاه اول به بازی با خودتان فکر می کنید چه ساده و پیش پا افتاده اما به شما اطمینان می دهم که بازی گیم پلی بسیار جالب و چالش برانگیزی دارد.

گرافیک بازی به صورت انیمیشنی است در بازی بیشتر از رنگ های تیره و سرد استفاده شده است که با حالت هاله ای حس جالبی را در تصاویر ایجاد می کند مراحل بازی کمی به دیل ساختار بازی به یک دیگر شباهت دارند و همینموضوع باث میشود بازی کمی تکراری و خسته کننده شود . در موسیقی بازی از فرکانس و نویز هایی استفاده شده است که حس جالبی به بازیکن القا می کند.

ممنون که در این نقد و بررسی با ما همراه بودید.