نقد و بررسی بازی Howl

من عاشق بازی های پازل هستم، حتی اگر در آنها مهارت خاصی نداشته باشم. چرا که چیزی فوق‌العاده رضایت‌بخش در مورد انجام آخرین حرکت در برخی مراحل پیچیده آن وجود دارد. Howl همان احساس بازی‌های پازل را دارد و عناصر RPG تاکتیکی را برای ایجاد یک گیم‌پلی انعطاف‌پذیرتر و خلاقانه‌تر اضافه می‌کند، بدون اینکه تجربه کلی خود را ساده‌تر کند. این بازی که توسط Mi’pu’mi Games GmbH توسعه یافته و توسط astragon Entertainment منتشر شده است، ترکیبی از عناصیر تاکتیکی نوبتی، دنیایی جذاب و چند باس فایت پیچیده است که مطمئنم در چند سال اخیر مشابه آن را تجربه نکرده اید.

Howl در شیوه روایت داستان خود واقعا می درخشد،. شما در نقش شخصی به نام Prophet هستید، یک زن ناشنوا و آخرین نفر در صف افرادی که توانایی مقابله با زوزه معروف را دارند، نفرینی وحشتناک که هر کسی که صدای آن را بشنود به هیولای وحشی گرگ مانند تبدیل می کند. او برای یافتن برادر گمشده خود، ماجراجویی را آغاز می کند تا هر بی گناهی را که توسط گرگینه ها تهدید می شود، نجات دهد. این یک داستان تاریک اما امیدوار کننده است که به طرز شگفت انگیزی در طول بازی روایت می شود. یک راوی با صداگذاری عالی او را همراهی می‌کند که با کاوش بیشتر در جهان، اطلاعات و اطلاعات شخصی بیشتری را ارائه می‌دهد.

این پیش فرض داستان تحسین برانگیز بازی کاملاً با سبک گرافیکی زیبای آن هماهنگ است: ترکیب کاغذ روغنی، جوهر و آبرنگ جلوه های بصری اصلی را تشکیل می دهند و از تصاویر زیبای دوبعدی دستی برای به تصویر کشیدن شخصیت ها و دشمنان استفاده می شود. خوشبختانه Howl یک بازی طولانی نیست و در کل چهار فصل دارد و هر فصل تقریباً 15 یا 20 مرحله دارد.

در روند این بازی به شما یک نقشه کلی پر از گره ها ارائه می شود که اکثر آنها حاوی یک نبرد هستند. هدف از این نبردها رسیدن به نقطه خروجی هر مرحله است، اما اهداف مختلفی در این راه وجود دارد: کشتن همه جانوران، نجات روستاییان و غیره. اگر این کار را در تعداد نوبت مشخص شده انجام دهید، مطمئن می شوید که می توان از آن برای ارتقاء توانایی های خودتان استفاده کنید.

از لحاظ گیم پلی، مکانیک اصلی Howl از ساختار نوبتی استفاده می کند و روی برنامه ریزی دقیق و استفاده عاقلانه از توانایی های ویژه تمرکز زیادی دارد. همه چیز به سادگی شروع می شود: شما می توانید سه کار یا عمل را در یک نوبت انجام دهید: حرکت، با فشار دشمنان را عقب راندن و شلیک یک پیکان. اگر در محدوده دید یک هیولا قرار گیرید، آن ها به ازای هر اقدامی که انجام می دهید به طور متقابل یک کار را پاسخ می دهند.

شما باید راهی برای دور زدن این هیولاها یا راهی برای از بین بردن آنها بیابید، اما وقتی فقط چند پیکان برای استفاده دارید، انجام این کار آسان نیست. چرا که بازی برای پیچیده تر کردن گیم پلی، تعداد مشخصی نوبت در اختیار شما قرار داده است. ساختار مبتنی بر نوبت به این معنی است که وقتی با حرکت شما، دشمنان نیز حرکت می کنند. در ابتدا، تنها چند ابزار برای مقابله با آن‌ها ارائه می‌شود، اما با پیشرفت در بازی، قفل توانایی های ویژه بیشتری باز می شوند.

پیچ و تاب جالب این بازی از جایی نشات می گیرد که اگرچه حرکات خود را (حداکثر شش تا) از قبل برنامه ریزی می کنید، اما دشمنان یک مرحله در یک زمان واکنش نشان می دهند. بنابراین، باید پیش‌بینی کنید که آنها با هر قدمی که برمی‌دارید چه خواهند کرد و بر اساس آن آماده شوید. این می تواند بسیار چالش برانگیز باشد، اما در عین حال کاملاً ناعادلانه نیست. اگر دشمنان شما را ببینند، به طور قابل پیش بینی حرکت می کنند و در مجموع هدف نهایی شما این است که تا حد امکان بر هوش مصنوعی غلبه کنید.

از آنجایی که تنها یک راه حل واقعی برای هر چالش در بازی وجود دارد، Howl بیشتر شبیه یک بازی پازلی است تا یک بازی تاکتیکی. شما مجبور می شوید مراحل را بارها و بارها بازی کنید تا زمانی که مسیری را پیدا کنید که شما را به خروجی با تعداد نوبت های مشخص شده می رساند. در واقع بازی از شما می‌خواهد که بیشتر مراحل را چندین بار انجام دهید – یک بار برای بدست آوردن امتیاز Confidence، یک بار برای جمع آوری تمام جمجمه‌های دشمن که برای باز کردن قفل مسیرهای مختلف روی نقشه نیاز دارید و یک بار برای نجات همه روستاییان.

در پایان لازم است اندکی راجع به جلوه های صوتی و بصری این عنوان مستقل شاهکار صحبت کنم. سبک گرافیکی Howl با استفاده از چیزی که توسعه دهندگان آن را رویکرد جوهر زنده می نامند کاملا برجسته است. نقشه‌های جنگی و دنیای این بازی به نظر می‌رسد که متعلق به نقاش اوایل قرن بیستم است که در حال خلق یک بوم نقاشی می باشد که دائماً بر اساس اقدامات بازیکن در حال تکامل است.

قهرمان ما و دشمنانش از انیمیشن‌های زیادی استفاده نمی‌کنند، اما هر کدام جزئیاتی در مورد شخصیت و مقاصد خود را به خوبی منتقل می‌کنند. نگاه کردن به کل بازی زیبا است و در صورت فعال کردن حالت Assist به بازیکنان اطلاعات بصری زیادی می دهد تا فهم همه چیز کمی آسان تر شود. طراحی صدا از نظر کیفیت با گرافیک برابری می کند. صداپیگشی راوی داستان که صدایش دائما پخش می شود، عالی است و در عین حال باعث برانگیختن احساسات مخاطب می‌شود. صداهایی که در حین مبارزات پخش می شوند، مناسب هستند و موسیقی متن نیز بر افزایش تنش هر یک از انتخاب ها در طول مبارزه تأکید می کند.

به عنوان نتیجه گیری می توان گفت بازی Howl ترکیبی لذت بخش از عناصر پازل و تاکتیکی RPG است که شروع آسانی دارد، اما تسلط بر آن دشوار است. این عنوان بدون اینکه خیلی پیچیده باشد، گیم پلی تاکتیکی مبتنی بر نوبت آن عمق زیادی دارد که برای جلب رضایت طرفداران این سبک طراحی شده است، اما برای تازه واردان می تواند ناامیدکننده باشد. البته عناصر داستان سرایی بازی به اندازه کافی قوی هستند تا هر دو گروه مخاطب را درگیر نگه دارند، به هر حال در مجموع Howl یک تجربه عالی است زیرا روایت قوی و مبارزات جذاب را به روش‌های جالبی ترکیب می‌کند.