نقد و بررسی Blood Waves

با نقد و بررسی بازی ای در خدمت شما هستیم که به صورت بسیار جسورانه و جالب به سراغ ما آمده است و قرار است که در این بازی به یک سبک بسیار پر طرفدار یعنی بازی های اکشن و تیر اندازی برویم که تقریبا میتوان گفت یکی از پر طرفدار ترین سبک های بازی های رایانه ای می باشد یا شاید پر طرفدار ترین سبک بازی های رایانه ای همین سبک باشد و این بازی به صورت جسورانه به سراغ این سبک آمده تا با بازی های بزرگی که در این سبک وجود دارد مقایسه شود و رقابت کند، اما آیا در این رقابت موفق می شود؟ آیا میتواند مانند یک بازی بزرگ عمل کند و برای خودش طرفداران زیادی دست و پا کند؟ با نقد و بررسی بازی تازه منتشر شده ی Blood Waves از تیم نقد و بررسی بازی های رایانه ای IRG Review همراه ما باشید.

اولین چیزی که در این بازی به چشم می خورد، زیبایی گرافیک بازی می باشد، گرافیک این بازی واقعا خوب کار شده است و چشم نواز است و شما میتوانید به راحتی از بخش گرافیکی این بازی لذت ببرید، اما این انتهای ماجرا نیست و در بحت گرافیکی این بازی با نورپردازی بی نظیر این بازی و هم چنین رنگ بندی خوب بازی همراه می شویم که البته با توجه به سخت افزار نسبتا ضعیف کنسول Nintendo Switch واقعا گرافیک خوبی به ما ارایه داده است و نکته جالب تر این است که با وجود چنین گرافیک خوبی واقعا با فریم ریت بالا و خوبی نیز همراه هستیم که میتواند شما را راضی نگاه دارد که این خودش از نکات مثبت و بسیار خوب در این بازی است که در کمتر بازی ای بر روی یک کنسول دستی و کوچک و نسبتا ضعیف دیده شده است.

اما اگر از این قضایا بگذریم، باید به گرافیک بازی بپردازیم تا ببینیم که تیم تقریبا کوچک سازنده این بازی در زمینه گرافیک چه کرده اند و آیا خوب عمل کرده اند و یا نه، در این بازی شما شاهد یک تم خاکستری خاص و Unique در گرافیک بازی هستید که خب واقعا خوب و رضایت بخش استو این تم تاریک و خاکستری واقعا به گرافیک هنری بازی کمک کرده است و به نوعی با کمک این تم است که در بازی شاهد گرافیک هنری بی نظیری هستیم، البته در این بازی به هیچ وجه دنبال گرافیک واقع گرایانه نگردید چرا که در بازی همه چیز فانتزی و ساده طراحی شده است و در این میان گرافیک هنری است که میدرخشد و میتوانید از آن لذت کامل ببرید.

در این بازی شاهد هیچ چیز پیچیده ای در سیستم گیم پلی بازی نمی باشیم که ما را به یاد بازی های بزرگ با گیم پلی های پیچیده بیاندازد و همه چیز ساده طراحی شده است تا شما بدون کوچکترین توجهی به مسایل پیچیده به سراغ لذت بردن از بازی بروید و بتوانید از خود بازی و پازل های مهیج آن لذت ببرید و نه چیز دیگری.

در این بازی گرافیک درسته که فانتری طراحی شده است اما واقعا خوب و زیبا و یا بهتر است بگوییم چشم نواز است، این بازی گیم پلی بسیار ساده ای دارد که در عین ساده بودن میتواند شما را یه خوبی سرگرم کند که این از نکات بسیار خوب این بازی میباشد، در این بازی شما به هیچ عنوان شاهد باگ های فنی نخواهید بود که این قدرت بالای تیم سازنده بازی و تسلط آنها به ساخت بازی های رایانه ای را نشان میدهد که باید بابت این از آنها تشکر کنیم مخصوصا در این زمان و این نسل که همه بازی ها پر از باگ های متفاوت هستند، همچنین موسیقی های بازی نیز در سطح خودش راضی کننده و خوب هستند و این هم یکی دیگر از نکات مثبت بازی به شمار میرود.

از دیگر نکات مثبت بازی، میتوان به کیفیت گرافیکی آن اشاره کرد، اگرچه بازی مقداری نسبت به نمایش های اولیه خود پسرفت داشته اما همچنان زیبا به نظر می رسد، طبیعت متفاوت و مناظر خارق العاده، افکت های تصویری، نورپردازی و همه و همه در سطح‌ بالایی قرار دارد، با این حال اما گاهی اوقات شاهد کاهش افت فریم در صحنه های شلوغ، هستیم که به طور قطع در بروزرسانی های پیش رو برطرف خواهند شد، گرافیک هنری نیز همانند یک کتاب هنری فوق العاده زیبا به نظر میرسد، طراحی دقیق دشمنان و به طور کلی جهان بازی، یک نوع کاملا جدید به نظر می رسد که قطعا در آینده بیشتر از آن در میان عناوین مختلف، خواهیم دید.

روایت داستان و پرداخته نشدن درست دنیای بازی در نهایت باعث شده است که شخصیت‌پردازی بازی نیز ضربه بخورد. شخصیت‌های اصلی به خوبی پرداخت شده‌اند و احساسات انگیزه‌هایی دارند که اگر بازی بیشتر به آن‌ها مهلت می‌داد شاهد همذا‌پنداری بیشتری از طرف مخاطب بودیم. دو نفر از اعضای تیم شما به خاطر مرحله اول بازی از شما کینه به دل دارند و در عین حال شما اصلا نمی‌دانید واقعا چه اتفاقی در آن مرحله افتاده است! و روابط احساسی و لحظاتی که در واقع قرار بوده‌اند اشک شما را در بیاورند به دلیل روایت ضعیف بازی هیچ احساس خاصی درون شما بیدار نمی‌کنند.

در ابتدای امر چیزی که ذهن شما را درگیر خود میکند، سادگی بیش از حد بازی است، به نحوی که به راحتی میتوانید از سادگی آن لذت ببرید و هیچ پیچیدگی در این بازی احساس نمی شود، همه چیز آماده است تا شما از این بازی لذت ببرید اما اصلا این بازی درباره چیست و چگونه باید آن را بازی کرد؟ در این بازی خبری از کنترل کاراکتر نیست و بیشتر شبیه به یک کارت بازی است تا بازی کردن با کاراکتر ها و مسایل از این قبیل و خب این مساله هم این بازی را کمی تفننی کرده است، یعنی بازی ای نیست که صبح تا شب به پای آن بنشینید و بهتر است بگوییم که بازی مناسبی برای گیمر های حرفه ای نیست و این بازی بیشتر بازی ای است که در اوقات فراغت به سراغ آن خواهید رفت و البته از پلتفرم آن هم مشخص است این قضیه.

همچنین بازی واقعا در زمینه های گرافیکی حرف هایی برای گفتن دارد، در این بازی شاهد گرافیک هنری بسیار خوبی هستیم که در یک تم فانتزی و واقعا جذاب و خوب طراحی شده است که باعث میشود که شما هرچه بیشتر از آن لذت ببرید همچنین جدای بحث گرافیک باید بگوییم که بازی در بحث موسیقی هم حرف هایی برای گفتن دارد، نمیتوان گفت موسیقی های شاهکاری در بازی وجود دارند اما موسیقی های بازی واقعا خوب هستند و به جو بازی می آیند و همچنین راضی کننده هستند و به لذت شما می افزایند، اما از محیط های بازی که بگذریم، بگذارید راجع به چیز دیگری صحبت کنیم، بگذارید راجع به جنگ ها و درگیری ها در بازی صحبت کنیم، در این بازی ما شاهد جنگ ها و درگیری های زیادی خواهیم بود که از همان اول بازی هم شما در یک جنگ و درگیری قرار میگیرید اما نکته جالب و مهم در درگیری های این بازی این است که آنها به شدت ساده و آسان هستند که این از نظر اینکه گیم پلی ساده تر میشود یک نکته مثبت به حساب می آید.

البته وقت گذارندن در همیشه هم بد نیست. بازی Blood Waves شخصیت‌های جالبی دارد که شاید به خاطر روایت داستان به پتانسیلی که لیاقت آن را دارند نرسند ولی هنوز هم به اندازه کافی جذاب هستند. به عنوان مثال دختری وجود دارد که عاشق حیوانات است و اگر از او سوالی بپرسید می‌توانید درباره موجودات جهان بازی اطلاعاتی پیدا کنید، و یا پیرمردی که از همه افراد حاضر پیرتر است و یا پیرزنی که سالیان زیادی است که دختر خود را گم کرده است و فقط یک نفر را می‌خواهد تا به حرف‌هایش گوش بدهد. شاید وقت گذاشتن برای تمام NPCها طول بکشد ولی مطمئن باشید که از نتیجه کار راضی خواهید شد.