با یک غوقا ی دیگر در خدمت شما هستیم، با بازی دیگری که قرار است هیجان و آدرنالین را به خون شما بیاورد و احتمالا خستگی شما را از بین ببرد، حتما با سری محبوب و معروف Just Cause آشنا هستید، بگذارید با اسم این سری شروع کنیم که واقعا اسم جالبی دارد، Just Cause به معنای همینطوری و بی دلیل و بی جهت می باشد که خب واقعا به استایل و نوع این بازی می خورد و این بازی در همین جهت نیز قرار دارد که بدون هیچ دلیلی و بی جهت به سراغ بازی کردن این بازی بروید و شهر را از بین ببرید و لذت ببرید و همین! اگر مشتاق هستید با ادامه نقد و بررسی بازی تازه منتشر شده ی Just Cause 3 از تیم نقد و بررسی IRG Review همراه ما باشد.
همانطور که مشاهده میکنید داستان بازی هیچ نکتهای برای عرضه ندارد و جای شکرش باقی است که سازندگان بازی هم قبل از انتشار بیهوده از داستان بازیشان تعریف نکردند و وعده و وعید به ما ندادند. داستان در این عنوان تنها برای دستیابی به اکشن بازی و توجیه کردن اتفاقاتی که در بازی انجام میدهید استفاده شده است و بار روایی و عمق زیاد که چه عرض کنم، حتی عمق کمی هم ندارد. در زمینه روایت داستان هم این عنوان چندان جالب عمل نمیکند و موفق نمیشود تا همین داستان کلیشهای را نیز به نحوی رنگ و لعاب داده شده به ما تحویل دهد و داستانسرایان بازی نتوانسته اند تا مثل مادربزرگها که یک داستان ساده را برای ما جوری تعریف میکردند که فکر میکردیم بهترین داستان دنیاست، عمل کنند و ما را با تعریف کردن بسیار عالی داستان هیجانزده کنند، در مجموع داستان و روایت آن در بازی Just Cause 3 موفق به دریافت نمره قبولی نمیشوند و امتیاز بازی را به طرز قابل توجهی کاهش میدهند. چه بسا با دیگر مواردی که در بازی شاهد هستیم، اگر بازی داستان و روایت عالی داشت امتیاز بسیار بالاتری میگرفت و تبدیل به یکی از بهترین بازیها میشد اما متاسفانه اینگونه نشده است و البته ذکر این نکته نیز لازم است که طرفداران این سری و کسانی که این بازی را میخرند حتما به این مسئله واقفند و منتظر یک داستان زیبا نیستند و تنها اکشن بازی است که آنها را جذب این سری و این بازی کرده است.
باید اذعا داشت افکتهای آتش و انفجاری را که در این بازی می بینید تاکنون هیچ جای دیگر به این زیبایی و عظمت ندیده اید و واقعا عالی کار شده اند اما فقط در نسخه رایانههای شخصی فرصت لذت بردن از آنها را دارید چون در نسخههای کنسولی وقتی یک انفجار عظیم اطرافتان رخ می دهد چنان افت فریمی اتفاق می افتد که ممکن است باعث شود کاملا بازی کردن شما به هم بریزد و حتی کشته شوید اما در نسخه رایانههای شخصی اینگونه نیست و میتوانید شاهد این انفجارهای عظم و زیبا که باعث و بانیش خودتان هستید باشید و با انواع روشهای پرتعداد و مختلف که بازی در اختیارتان قرار داده همه جا را منفجر کنید و آشوب را به معنای واقعی به پا کنید، به طور کلی اگر گرافیک بازی را بر روی هر 3 پلتفرم در نظر بگیریم باید گفت مجموعا گرافیک بازی نمره قبولی را می گرد، به خصوص در نسخه PC. بازی دارای گرافیک هنری عالی و گرافیک فنی خوب در نسخه رایانهای و متوسط در نسخههای کنسولی است که اگر ضعفهای فنی و باگ و افت فریمهای شدید را در نسخه های کنسولی نداشت واقعا بهتر میشد و بیشتر فرصت لذت بردن از مناظر بی نظیر و انفجارهای مهیب بازی را داشتیم.
در Just Cause 3 کسی با ماشین و موتور به سمت مقصدش نمیرود، چون آنقدر راههای هیجانانگیزتری وجود دارد که رانندگی طولانی یک کار کسلکننده به نظر میرسد. با این حال، سازندگان در طراحی اتومبیلهای مختلف کم نگذاشتهاند و چندین و چند مدل جدید و قدیمی ماشین در بازی وجود دارد که میتوانید با آنها دوری بزنید. غیر از وسایل نقلیهی زمینی، انواع و اقسام هلیکوپتر، هواپیما و قایق و کشتی هم در بازی وجود دارد که هرکدام کاربرد خودشان را دارند و بنا به نیازتان میتوانید از آنها استفاده کنید. اگر میخواهید سریع به جایی برسید، یک جنگنده انتخاب کنید و نگران فرود آمدن هم نباشید، چون همیشه میتوانید در هوا بیرون بپرید و هواپیمای چند میلیون دلاری را به کوه بکوبید. اگر هم میخواهید یک پایگاه نظامی بزرگ را با خاک یکسان کنید، هلیکوپتری انتخاب کنید که سیستم دفاعی داشته باشد تا بتوانید مدت بیشتری روی پایگاه پرواز کنید و ضدهواییها صدمهای بهتان نزنند. جدا از همهی اینها، چتر نجات دائمالستفاده و لباس بالدار قرار دارد که مسئولیت پرواز دادن ریکو را به عهده دارند. به دست آوردن قلق کنترل آنها کمی وقت میخواهد اما هنگامی که حرفهای شدید، میتوانید خیلی سریع در نقشه گشت و گذار کنید و دیگر نیازی هم به مرسولات دوستانتان نخواهید داشت. علاوه بر چتر و لباس بالدار، قلابها هم از تجهیزات بسیار جذاب و کاربردی ریکو هستند که بار بخش زیادی از سرگرمکننده بودن بازی را به دوش میکشند. با این قلابها هرچیزی را میتوانید به هم وصل کنید، هیچ محدودیتی هم در کار نیست. میتواند یک ماشین را به پرههای توربین بادی وصل کنید یا NPCهای نگونبخت را از در و دیوار شهر آویزان کنید. علاوه بر اینها این قلاب به پرواز دقیقتر هنگام سقوط آزاد با لباس بالدار هم کمک میکند. این قلابها آنقدر تأثیرگذار و نوین هستند که تصویرشان روی لوگوی بازی هم میآید و در تبلیغات آن هم نقش پررنگی دارند.
نقد و بررسی بازی Just Cause 3 : بازیهای سبک Open-World در چند سال اخیر بسیار مورد استقبال بازی سازان قرار گرفته است.موضوعی که تا پیش از این کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشت چراکه یک غول بزرگ همانند Rockstar با داشتن سری GTA عملا راه را برای تولید چنین بازیهایی سد کرده بود.فقدان جسارت برای ساخت بازی در سبک جهان باز ، بیشتر حول مقایسه شدن با سری Grand Theft Auto و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات ساخت یک محیط بسیار وسیع و پر جزئیات میچرخید.اما در همین فاصله تیم Avalanche که تا آن زمان یک استدیو گمنام بود ، دست به قماری بزرگ زد و آن هم ساخت عنوانی با نام جاست کاز و به شکل و شمایل جی تی ای بود.بازی Just Cause اگرچه از لحاظ گرافیکی و حتی گیم پلی در زمان خود حرفهای بسیاری برای گفتن داشت اما از نظر حرکات و هوش مصنوعی و خصوصا داستان نمیتوانست قدرت نمایی کند و رقیبی سرسخت برای ساختهی Rockstar شود.
جدا از المان های گیم پلی، طراحی مراحل نیز پیشرفت چشمگیری را تجربه کرده است. اگرچه برخی از مراحل کمی خسته کننده دنبال می شوند، اما مابقی مراحل، به خوبی هر گیمری را به چالش می کشند و مطمئنا از تجربه آن ها پیشمان نخواهید شد. برای توصیف این موضوع تنها می توان به مرحله اول بازی بسنده کرد که در آن، در حالی که روی یک هواپیما ایستاده اید، وظیفه دارید که با سلاح RPG، پلی را ویران کنید، نکته بسیار دوست داشتنی، میزان آزادی عملی است که در جاست کاز 3 به چشم می خورد. در اوایل بخش داستانی بازی، شخصیت های جانبی درباره پایگاه بمب های اتمی ژنرال صحبت می کنند. برای نابود کردن این پایگاه، نیازی نیست که در بخش داستانی پیش روید تا از حالت قفل در بیاید، بلکه می توانید در هر زمان به آن جا حمله ور شوید.
همونطور که گفتم گرافیک بازی برای Just Cause خوبه و کم و کاستی زیادی به چشم نمیخوره . با وجود نقشه ی نسبتا بزرگ بازی ، برای جذابیت بیشتر جزیره از پوشش گیاهی انبوه استفاده شده که هم بعضی جزئیاتی که وجود ندارند رو از دید پنهان کرده و هم باعث میشه با دیدن صحنه های سبز و پوشش گیاهی چشمانتون خسته نشه . شاید داستان پردازی بازی ساده باشه و پیچیدگی های عنوانی مثل GTA رو نداشته باشه اما Just Cause هم ویژگی های خودش رو داره . یکی از مهمترین این ویژگی ها تخریب پذیری هست . همه چیز همونطور که گفتم نابود میشه . میتونید با ماشین به درختی به قطر 1 متر ضربه بزنید و مطمئن باشید که درخت به زمین میوفته . میتونید روی هر ساختمونی که داخل بازی میبینید بمب بذارید و اون رو تخریب کنید . میتونید ماشین ها رو از ارتفاع پرت کنید و روی هوا با تفنگ اونها رو بترکونید میتونید با سرعت با یک ماشین داخل دره بپرید و در همین حین از ماشین پیاده بشید و با بالهاتون یک مقدار به جلو پرواز کنید و بعد چترتون رو باز کنید و روی هوا ماشین رو بترکونید ( هیجاااان ) و کلا هر کاری که به ذهنتون میرسه میتونید انجام بدید تا Chaos پوینت یا امتیاز هرج و مرج دریافت کنید .
مشکلات فنی آن مانند افت نرخ فریم و صفحات لودینگ بسیار طولانی گله کرده بودند، اما در تجربهی ما از بازی این مشکلات در حدی نبودند که تأثیر ناخوشیاندی روی لذت بازی کردن بگذارند. فقط مسئلهای که محسوس بود، زمان همان لودینگهای بازی بود که گاهی اوقات به یک دقیقه میرسید. این مسئله زمانی مشکلساز میشود که دقیقاً قبل و بعد از هر کاتسین یا بعد از کشته شدن ریکو، باید شاهد یک صفحهی بارگذاری باشید. در زمان نگارش این بررسی، بروزرسانی نسخهی ۱.۰۳ منتشر شده که زمان لودینگها را به شکل محسوسی کاهش میدهد و توصیه میشود که قبل از شروع بازی حتماً آخرین بروزرسانیها را دریافت و نصب کنید. اگر بخواهیم مته به خشخاش بگذاریم و بازی را گوشهی رینگ ببریم، باید به باگهای آن اشاره کنیم. وجود باگ در یک بازی جهانباز به این وسعت غیرمنتظره نیست و خوشبختانه شدت آنها آنقدری نیست که به خاطرشان مجبور باشید مرحلهای را دوباره تکرار کنید یا بازی را ببندید و دوباره اجرا کنید. فقط گاهی ممکن است هنگام بازی با قلابها، با واکنشهای غیرطبیعی مواجه شوید یا شخصی را ببینید که درون دیواری گیر کرده. در کل Just Cause 3 از لحاظ فنی چندان بازی خوشساختی نیست اما حداقل نرخ فریماش به صفر نزول پیدا نمیکند و باگهایش هم بیشتر از اینکه اعصابخرد کن باشند، خندهدارند.
Just Cause 3 جایزهی بهترین گرافیک فنی سال را نمیبرد اما از لحاظ هنری حرفهای زیادی برای گفتن دارد. چند دقیقه پرواز بر فراز مدیچی کافیست تا ببینید با چه بازی زیبایی طرف هستید. به علت موقعیت کشور خیالی بازی که در جنوب اروپا و در دریای مدیترانه واقع شده، سرتاسر کوهستانها و دشتهای بازی پوشیده از انواع مختلف درخت و بوته و گیاهان مختلف هستند و واقعاً هم از چندین نمونهی گیاهی مختلف برای فرش کردن سطوح اراضی بازی استفاده شده. اطراف بعضی شهرکها چند زمین زراعی وجود دارد که البته محصول مفیدی تولید نمیکنند اما کشاورزهای خوش ذوقشان گلهای آفتابگردان و لاله و سنبل در آنها کاشتهاند و رنگینکمانی زمینی خلق کردهاند. بعضی موقعها دشتها و تپهها آنقدر چشمنوازند که دلتان نمیآید با ماشین وارد آنها شوید، چون گیاهان واقعاً زیر چرخهای ماشین له میشوند و اگر هم یک هلیکوپتر وسط گلها فرود بیاورید، گلها به باد بالها واکنش نشان میدهند و به عقب رانده میشوند. شاید شصت تا هفتاد درصد نقشه را جنگلها و مناطق سبز تشکیل داده باشند که گاهی باعث میشود حس کنید یک منظره را چند بار در نقاط مختلف دیدهاید. اما مناطق مختلف نقشه ویژگیهای محیطی خاص خودشان را دارند، مثلاً در مناطق شمالی کوهستانهای بسیار بلندی وجود دارد که برف هم آن را پوشانده و یک تروفی یا اچیومنت هم برای قدم گذاشتن روی بالاترین نقطهی بازی تعبیه شده است.
اما نکته شوکه کننده، سرعت بارگذاری مراحل است که معمولا بین 30 الی 60 ثانیه به طول می انجامد. اما عجیب تر اینجاست که این زمان برای بارگذاری برخی از چالش ها به 2 و حتی 3 دقیقه نیز می رسد. در همین حال به نظر می رسد که هرچه مدت زمان بیش تری در بازی سپری کنید، به مرور مدت زمان بارگذاری ها نیز افزایش خواهد یافت؛ بنابراین بهتر است که هر چند ساعت یک بار، از بازی خارج شوید و دوباره به آن بازگردید.این همه را گفتیم که بگوییم Just Cause 3 بازی بدی نیست، سرگرمتان میکند و ارزش امتحان کردنش را دارد. در بازی آزادید که هرکاری میخواهید بکنید، هر وسیلهای میخواهید سوار شوید و هرجایی را که میخواهید منفجر کنید. بازی حتی سیستم کد تقلب سرخود هم دارد که کارتان را راحت کرده باشد و هر موقع که اراده کنید بتوانید یک هلیکوپتر و آرپیجی از آسمان احضار کنید. با اینکه که گفتیم داستان بازی مهم نیست و نقش اصلیاش یاد دادن مکانسیمهای گیمپلی به گیمر است، اما باز هم میتوانست پختهتر باشد یا حداقل همین سه چهار شخصیتاش عمق بیشتری داشته باشند. در عوض، Just Cause 3 بسیار زیباست و از پرواز کردن بالای دشتها و چمنزارها سیر نخواهید شد. این وسط هم چند باگ و یک سری لودینگها طولانی وجود دارد که شاید بعضیها جا به روند سریع بازی ضربه بزند، اما استودیوی آوالانچ چند بروزرسانی برای حل این مشکلات عرضه که تا حدود خوبی آنها را رفع میکنند. Just Cause 3 شاید مجموعهی متعادلی از داستان، گیمپلی، گرافیک و صداگذاری نباشد اما باز هم همهچیز برمیگردد به همان هدف اول و آخرش؛ یعنی سرگرمکننده بودن. هدفی که به دست آمده ولی بازی فراتر از آن نرفته و روی هم رفته تجربهای ارائه میکند که لذتبخش است و هیجانانگیز، ولی ماندگار نیست و شاید، اصلاً مهم هم نباشد که یک بازی باید ماندگار باشد یا نه. شاید فقط باید لذتش را ببریم و انقدر جدی نگیریم.
- Open بودن بازی
- طراحی خوب گیم پلی
- گرافیک خوب و زیبای بازی
- سرگرم کننده بودن بازی
- گیم پلی ضعیف
- صفحات بارگذاری زیاد و طولانی
- هوش مصنوعی نامتعادل