بالاخره ubisoft توانست رویای خیلی از گیمر ها رو برآورده کند، وقتی برای اولین بار For Honor معرفی شد رویای خیلی از گیمر ها را زنده کرد. یک بازی اکشن با سلاح های سرد که تمرکز روی بخش مولتی پلیر یا چند نفره داشت, اگر شما هم مانند ما بی صبرانه منتظر منتشر شدن این بازی بودید و حالا که این بازی منتشر شده است بی صبرانه منتظر این هستید که ببینید این بازی همان بازی هست که منتظرش بودید و یا خیر، با نقد و بررسی بازی For Honor از سایت IRG Review همراه باشید.
فور آنر از جمله بازی های هیرو محور است، یعنی شخصیت های قابل بازی اش، در حقیقت هیرو هایی هستند با ویژگی ها و مشخصه های خاص و کاملا منحصر به فرد. این ویژگی هم ریشه در ذات فور آنر دارد، زیرا همان طور که گفتیم، فور آنر عنوانی است فایتینگ و به همین دلیل باید مانند تمامی بازی های این ژانر، فهرستی از شخصیت های متنوع داشته باشد، فور آنر با این که هم بخش داستانی و هم بخش رقابتی دارد، اما تاکید بیشترش روی بخش رقابتی است. در واقع بخش داستانی، صرفا مکانیزم های کلی گیم پلی و قابلیت های خاص هر شخصیت ها را به بازیکن معرفی می کند تا وی هنگام به دست گرفتن کنترل شخصیتی در بخش رقابتی، شناخت کافی را از او داشته باشد، در بعد گیم پلی، فور آنر را می توان عنوانی سخت و چالش برانگیز دانست. مانند تمامی بازی های فایتینگ، این ذهنیت شکل می گیرد که می توان بدون هیچ تفکری و صرف با فشردن یک سری کلید تصادفی، حریف را از پیش روی برداشت، اما اگر بخواهیم رو راست باشیم، این روش بازی فقط به مرگ زود هنگام بازیکن در مبارزات منجر خواهد شد.
در واقع گیم پلی فور آنر بر پایه تفکر و تصمیم گیری بنا شده. بازیکن باید بتواند حرکات حریف را پیشبینی کند و فکر او را بخواند تا بلکه بتواند در هر لحظه، منطقی ترین و بهترین تصمیم را بگیرد. شاید آن چه که در تصویر ببینید، مبارزه بین دو جنگ جو باشد، اما فور انر باطنا مبارزه ی ذهن هایی است که می خواهند بر هم غلبه کنند، اصلی ترین مکانیزم گیم پلی فور آنر، سیستمی است به نام Stance که طرز ایستادن هیرو را در سه جهت بالا، راست و چپ مشخص می کند. طرز ایستادن هر هیرو، نشان دهنده جهتی است که وی سلاحش را نگه داشته. وی در همان جهت ضربه می زند و در همان جهت از خود دفاع می کند. بازیکن باید هنگام حمله، به جهتی مخالف جهت ایستادن حریف ضربه بزندو هنگام دفاع، باید جهت ایستادن خود را با جهت حمله حریف یکی کند. برای راهنمایی، جهت ایستادن حریف همواره مشخص است. به منظور حمله و دفاع، بازیکن وقت محدودی دارد و باید حالت ایستادن خود را با توجه به جهت گیری حریفش تنظیم کند، به همین دلیلسرعت واکنش وی باید بالا باشد. دیگر مکانیزمی که به مبارزات عمق بیشتری بخشیده، سیستم استامینا است. در واقع تمامی حرکات و اعمال هیرو واحدی به نام استامینا مصرف می کنند. در صورتی که استامینا هیرو به اتمام برسد، آسیب پذیر تر خواهد شد. پس بازیکنان باید به درستی استامینا خود را کنترل کرده و از به اتمام رسیدن آن جلوگیری کنند.
به طور کلی گیم پلی فور آنر، ترکیبی است از تفکر، سرعت عکس العمل و حتی مدیریت منابع. البته مکانیزم های بازی صرفا محدود به همین ها نمی شوند و سیستم های بسیار دیگری به مبارزات فور آنر، عمق و تنوع بیشتری بخشیده اند. به همین دلیل هم هست که بازیکنان باید برای تسلط بر گیم پلی بازی، وقت و زمان زیادی را صرف کنند. سیستمی که یوبی سافت برای گیم پلی این بازی پیاده کرده، در اوایل دشوار و سخت به نظر می رسد و بازیکن باید برای یاد گیری آن، باید زمان زیادی صرف کند. اما بازیکنانی که با صبر و حوصله تلاش خود را برای مسلط شدن به مکانیزم بازی به کار می گیرند، در نهایت به تجربه بهتر و شیرین تری دست خواهند یافت. از مکانیزم های کلی گیم پلی که بگذریم، هر یک از هیرو ها حرکات، ویژگی ها و قابلیت های خاص خود را دارند. این مکانیزم ها به حدی منحصر به فرد و یکتا اند که هیچ دو شخصیتی مشابه به هم به نظر نمی رسند. حتی شیوه بازی با هر یک از این شخصیت ها هم کاملا خاص است و هر کدام به طریق مشخصی مبارزه می کنند. درست مانند تمامی بازی های فایتینگ، می توان با ترکیب حرکات پایه ای هر هیرو، کمبو های مختلفی را پیاده کرد. اجرای کمبو، نیاز به خلاقیت، دقت البته تجربه دارد. بنابراین بازیکنان هرچه که بیشتر با شخصیتی بازی می کنند، بیشتر بر او مسلط می شوند و وابستگی شان به آن شخصیت هم بیشتر می شود، به طوری که در بیشتر بازی ها از هیرو بهره خواهند برد. بازیکن می تواند شخصیت های خود را به طرق مختلف شخصی سازی کند. برای مثال می تواند ظاهر زره وی را تغییر دهد و یا تجهیزات او را به کل عوض کند. برخی از این شخصی سازی ها صرفا جنبه ظاهری دارند، اما برخی دیگر روی گیم پلی هم تاثیر می گذارند و خصلت های مشخصی از شخصیت را تقویت می کنند.
قسمت داستانی بازی روایتگر سه خط داستانی است؛ بخش اول در مورد شوالیهها، بخش دوم در مورد وایکینگها و آخرین بخش هم در مورد ساموراییها است. این وسط بازی یک شخصیت منفی به اسم آپولئون نیز دارد که نقش اساسی در وقایع آن ایفا میکند. قسمت داستانی بازی را نه میتوان عالی دانست و نه خیلی بد. دلیل آن هم این است که هدف اصلی این قسمت بیشتر از اینکه ارائه یک تجربه داستانی خیلی خوب باشد، آشنا کردن گیمر با هیروهای هر جناح و یاد دادن اصول اولیه مبارزه با آنها است. البته نباید از این موضوع نیز غافل شد که یک سری از مرحلههای بازی واقعا خوشساخت و لذتبخش هستند. مثلا کافی است به مرحله حمله شوالیهها به مناطق وایکینگها اشاره کنیم که در آن باید از یک دژکوب دفاع کنید تا به دروازههای دشمن رسیده و آن را بشکند. این وسط سازندگان یک سری صحنههای سینمایی و حماسی خیلی خوب مثل صحنه مبارزه با فرمانده واکینیگها روی دژکوب تدارک دیدهاند که نفس را در سینه حبس میکند. یا در مثالی دیگر مرحله حمله وایکینگها به قلعه ساموراییها واقعا تجربهای حماسی و شبیه به فیلمهای بزرگ هالیوودی است که حتی چندین بار تجربه کردن آن نیز تکراری نمیشود.
پس میتوان گفت که بخش داستانی بازی، در خلق صحنههای خوب عملکرد خوبی دارد. ولی وقتی بخواهیم آن را به صورت یک فرم واحد بررسی کنیم، ضعف و حفرههای زیادی در داستان بازی ایجاد میشوند که هم از ضعف خود داستان و هم از ضعف نحوه روایت آن نشات میگیرند و این مشکلات باعث میشود تا بخش داستانی بازی خیلی فوقالعاده نباشد. با این حال این قسمت قادر به ارائه یک تجربه سرگرمکننده تقریبا ۶–۷ ساعته است که ارزش تکرار نسبتا خوبی هم دارد؛ چرا که بازی کردن آن در درجه سختیهای بالاتر جوایز خوبی را نصیبتان خواهد کرد. همچنین برخلاف شخصیتپردازی متوسط هیروهای حاضر در این بخش، آپولئون شخصیت پردازی نسبتا خوبی به عنوان یک آنتاگونیست دارد و مبارزه پایانی با وی یکی از بهترین باس فایتهایی است که طی چند وقت اخیر در یک بازی ویدیویی تجربه کردهام.
حال که موارد مربوط به گیمپلی بازی را بررسی کردیم، وقت آن رسیده که سراغ جلوههای صوتی و بصری بازی برویم. For Honor گرافیک واقعا خوب و حتی میتوان گفت عالیای دارد و استفاده از این صفات به هیچ وجه اغراقآمیز نیست. از همان ثانیههای اولی که بازی را شروع میکنید، کیفیت بافتهای مربوط به عوامل محیطی یا سربازها شما را به تحسین وادار میکند. این مساله در مورد طراحی کلی محیطهای بازی و در کل هرچیزی که در آن میبینید نیز صدق میکند و طراحان بازی دقت زیادی به جزییات ریز و درشت داشتهاند. همه اینها دست به دست هم داده و باعث شده که چه زمانی که در محیطهای برفی محل زندگی وایکینگها قدم میزنید و چه زمانی که در نقش یک وایکینگ وارد قلعه ساموراییها در هوایی بارانی میشوید، از کیفیت بالای گرافیکی بازی لذت ببرید. بهعلاوه محیطهای دور دست با کیفیت نیز یکی دیگر از ویژگیهای مثبت بخش گرافیکی بازی است. همچنین جالب اینکه با چنین جزییات گرافیکی خوبی و شلوغ بودن صحنهها، شاهد افت فریم محسوسی در بازی نیستیم و بازی تجربه بسیار روانی ارائه میکند.
چنین وسواسی در مورد جلوههای صوتی بازی نیز صدق میکند و صدای برخورد سلاحها یا صدای داد و فریاد سربازها در میدان نبرد، به بهترین شکل ممکن کار شده و این حس را به شما منتقل میکنند که انگار دقیقا در وسط یک میدان نبرد واقعی حضور دارید. بهعلاوه صداپیشگان نسبتا خوبی نیز برای بخش داستانی بازی استفاده شدهاند و مخصوصا صدای شخصیت آپولئون بسیار خوب و عالی است و دیالوگهای او با محوریت جنگ تا مدتها در ذهنتان باقی میماند. موسیقیهای بازی نیز همین سطح کیفیت را دارند و هر حزبی در بازی موسیقیهای مختص به خودش را دارد.
گستردگی و تنوع این شخصیت ها به گیم پلی فور آنر عمق بسیاری بخشیده. بازیکن برای یاد گرفتن خصوصیات کلی این هیرو ها باید وقت زیادی صرف کند، چه برسد به مسلط شدن بر یکایک آن ها! اما در عین حال، هر کدام از این شخصیت ها آن قدر جذاب اند که بازیکن مشتاق می شود که با آن ها بازی کند و شیوه بازی با آن ها را بیاموزد. پس از سمتی، بازیکن هم دوست دارد همه ی شخصیت ها را امتحان کند و هم تمایل دارد که بر آن ها تسلط یابد و به طور تمام و کمال نحوه بازی با آن ها را بیاموزد. در واقع همین هیرو ها ارزش تکرار بازی را بالا می برند و بازیکن را مجاب می کنند که وقت زیادی را پای این عنوان سپری کند. مکانیزم های متنوع که همگی به بهترین شکل ممکن پیاده سازی شده اند، کلاس های متنوع که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند و همچنین نیاز به تفکر و افزایش سرعت عمل، باعث شده که گیم پلی فور آنر بسیار منسجم، حرفه ای و عمیق باشد. هیچ بعید نیست که روزی فور آنر جای خود را میان عناوین حرفه ای رقابتی باز کند.
- گیم پلی تاکتیکی و حرفه ای
- گرافیک و جلوه هنری عالی
- صداگذاری عالی و بی نقص
- شخصیت پردازی بسیار قوی
- ضعف در ارائه داستان
- مشکلات مربوط به اتصال به سرور و قعطی بالا