نقد و بررسی بازی Hazel Sky

پیروی از دستورات، دستورالعمل ها و لیست وظایف تعریفی چیزی است که بسیاری از بازیبازان هنگام بازی کردن بسیار به آن علاقه دارند. دلیل این امر، آن است که اینگونه بازی ها باعث میشوند تا مخاطب ساختارها را دنبال کند. بسیاری از گیمرها، پرتاب شدن ناگهانی به یک دنیای جهان باز را نمی پسندند و دوست دارند تا بازی با ساختارها و قوانینش، آنها را در درون دنیای خودش غرق کند. دلیل محکمی که میتوان برایش پیدا کرد، این است که چون زندگی واقعی بسیار تصادفی و بی‌ نظم است و ما گاهی اوقات به کمی نظم در دنیای خیالی بازی های خود نیاز داریم. Hazel Sky با مناطق جهان باز خود کمی از هر دو را دارد، و نیاز شما را به دنبال کردن مجموعه ای از طرح ها به معنای واقعی کلمه در این عنوان دیده میشوند. شما یک مهندس هستید و در حال آزمایش و کسب تجربه. در این قبول میشی یا شکست میخوری؟ در ادامه با نقد و بررسی بازی Hazel Sky توسط وبسایت IRG Reviews همراه باشید.

ممکن است عادت داشته باشیم که همشه بعد از پایان بازی‌ ها، رشته طولانی چند دقیقه ای از اسامی را تماشا کنیم که از قضا فهرست‌ هایی طولانی تر فهرست پایانی فیلم ‌های مارول هستند. اما این عنوان، توسط یک استودیوی برزیلی کوچک ساخته شده است. این استودیوی کوچک اما موفق به توسعه و تولید عنوانی شده اند که بسیار منحصر به فرد و خیره کننده است. یک بازی جدید و جالب که به تازگی توسعه داده شده است، پذیرش آن شاید گاهی اوقات کمی سخت باشد، اما بسیاری از افراد طرفدار استودیویی هایی هستند که ریسک کرده و ایده ‌های جدید را امتحان می ‌کنند. Hazel Sky عنوانی است که قطعا این ریسک را، آن هم به بهترین شکل ممکن انجام می دهد. داستان بازی شما را در نقش مرد جوانی به نام شین کیسی قرار می دهد که از شهر پرنده گیدئون می آید. گیدئون بیش از هر چیز در جامعه خود به مهندسان احترام می گذارد، افرادی که می توانند قبل از اینکه به آسمان بروند، صنایع دستی پرواز را از روی نقشه ها کنار هم بچینند. شین ماموریت دارد آزمایش‌هایی انجام دهد که او را به سه جزیره می ‌برد، از او خواسته می‌شود سه هواپیمای پرنده را کنار هم بگذارد و سپس به شهر بازگردد. زمانی که شین به جزایر سفر میکند، یادداشت ‌ها و کتاب ‌هایی را می‌ یابد که به گذشته خانواده مهندسش و همچنین جامعه در کل می‌ پردازد. رادیو ها اعلامیه‌های عجیبی پخش می ‌کنند که به جنگ اشاره دارند و چیزهایی را که آنطور که باید واضح نیستند، می ‌گویند. شین با یک مهندس دیگر – ارین – ارتباط واکی تاکی برقرار می کند – که اطلاعات و تردیدهای بیشتری در مورد مسیرهای شغلی آنها ارائه می دهد. شاید این چند خط شما را گیج کرده باشند اما نگران نباشید، روایت و جهان سازی بازی بسیار خوب و بدیع است. از همان ابتدای راه، عاشق کتاب ‌ها و اسنادی خواهید شد که در اطراف جزیره ها یافت می‌ شوند. این اسناد و کتاب ها از بهترین موارد قصه گویی در بازی به شمار می روند که چندین مرحله روایت اثر را به جلوتر میبرند. همچنین یکی دیگر از این موارد، گفتگو و نحوه رابطه بین شین و ارین است که از بعد شخصیت پردازی، بازی را بهتر می کنند. تنها نقد وارده به روایت این است که در بازی  خرده داستانکهایی وجود دارد که معرفی شده و همینطور به حال خود رها می شود و  هرگز پایانی پیدا نمی ‌کنند. این رهاشدگی باعث می شود تا پتانسیل کامل بخش داستانی پیاده سازی نشود هرچند که روایت اصلی به قدر کافی خوب است و دیگر نیازی نیست تا چنین مواردی را به عنوان ایراد در نظر بگیریم.

گیم پلی بازی (در واقع دوربین آن) به صورت سوم شخص روایت می شود. هر یک از این سه جزیره موجود در بازی، که شخصیت اصلی به آنها سفر میکند، دارای یک ماشین هوایی هستند که به قطعات خاصی نیاز دارد تا دوباره آنها را به هوا منتقل کند. جای این قطعات در بازی از طریق نقشه ها به بازیکن اطلاع داده می شوند بنابراین، برای مثال، ممکن است لازم باشد چندین قطعه برای تعمیر یک بالون هوای گرم یا برخی قطعات فلزی برای جوش دادن به بدنه هواپیما پیدا کنید. با پیشرفت در این جزایر، تعمیرات پیچیده تر می شود و اگر بخواهید هدف خود را کامل کنید، به مجموعه ای از وظایف مختلف نیاز خواهد بود. وجود چنین بخش اکتشافی در بازی، عمق بسیار خوبی را به بخش گیم پلی بازی بخشیده است و می توان گفت که بازی در بخش اکتشاف حرف های زیادی برای گفتن دارد. کنترل بازی نیز مشکل خاصی را برای بازی کردن ایجاد نمیکند، اما گاهی آنطور که باید و شاید روان نیستند. دکمه ‌های اکشن بازی، حس شهودی نداشته و کمی ناخوشایند به نظر می آیند به این معنی که حس درستی را درهنگام مبارزات منتقل نمیکنند. همچنین برخی از بخش ‌ها وجود دارد که باید از آن‌ها بالا بروید، همه این موارد در حالی که برخی از پلتفرم ‌ها را سوار می ‌کنید و روی طناب‌ ها تاب می ‌زنید. باز هم، خوب است، اما کنترل ها می توانند شما را کمی ناامید کنند. به صورت کلی، از گذراندن مدتی در دنیای Hazel Sky لذت خواهید برد و فعالیت ها و حل پازل ها در طول روند بازی، بسیار راضی کننده است. همچنین تعداد زیادی راز و کلکسیونی از چیزهای مختلف و جذاب برای شکار در نقشه بازی وجود دارد که تجربه گیم پلی را بیش از پیش لذت بخش میکنند.

جلوه های بصری چشم نواز هستند و در کل گرافیک بازی، بسیار فراتر از یک عنوان مستقل عمل می کند. استفاده عالی از نور و حس شگفتی در هر یک از مکان ها وجود دارد. همچنین اقلام کلکسیونی، به‌ ویژه طراحی کتاب ‌هایی که در اطراف جزیره، به شکل چشمگیری زیبا هستند و شما را حیرت زده خواهند کرد. استعداد های زیادی برای نشان دادن در بخش گرافیکی از تیم بسیار کوچک توسعه دهندگان این عنوان وجود دارد و آنها در Hazel Sky، با ارائه و ساخت چنین عنوانی از لحاظ گرافیکی، کار بزرگی انجام داده اند. همین امر در مورد صدای موسیقی با موسیقی بسیار عالی و برخی از آهنگ های شگفت انگیز اصلی که آنها تهیه کرده اند نیز صدق می کند و در کل باید اذعان داشت که بازی، در زمینه فنی دست کمی از یک شاهکار AAA ندارد.

Hazel Sky تجربه ای کاملاً کوتاه است. به پایان رساندن بخش داستانی بازی فقط حدود چهار ساعت یا بیشتر طول می ‌کشد، اما به این معنا نیست که بازی شما را ناامید میکند. به نظر می رسد که این عنوان شروع یک روایت بزرگتر است. در حالی که کنترل ها عجیب و گاهی اوقات کمی خسته کننده به نظر می رسند ام، مفهوم اصلی، تصاویر و تنوع گیم پلی، Hazel Sky را به تجربه ای ارزشمند تبدیل می کند.