در دنیای گسترده بازیهای مستقل، The Rangers In The South بهعنوان یک بازی روگ لایک اکشن و RPG که گرافیک جذاب، گیمپلی سریع و قیمتی مقرون به صرفه را نوید میدهد، قدم به قدم جلو میرود. اما سوال اصلی اینجاست که آیا این بازی ارزش وقت گذاشتن را دارد یا خیر؟
این یک بازی جدید است که احساسات متفاوتی را برمی انگیزد، با گرافیک پیکسلی 2.5 بعدی که توسط یک توسعه دهنده انفرادی ساخته شده، عناصر ژانر روگ لایک، پیشرفت غارت محور و مکانیک مرگ دائمی را در یک تجربه جذاب و در عین حال چالش برانگیز ترکیب می کند. با قیمت مقرون به صرفه خود، حجم شگفت انگیزی از محتوا و خلاقیت را ارائه می دهد که ارزش امتحان کردن را دارد. با این حال، علی رغم جاه طلبی هایش، بازی به دلیل گیم پلی تکراری و عدم وجود مکانیک های نوآورانه در تلاش برای برجسته شدن، تمام تلاش خود را می کند. با این حال، به اندازه کافی سرگرم کننده است که برای چند ساعت توجه شما را جلب کند.
برای افرادی که به بازیهای متمرکز بر روایت علاقمند هستند، فقدان یک خط داستانی واضح ممکن است یک اشکال باشد. با این حال، اکتشاف جهان باز این بازی برای کسانی که ترجیح می دهند ماجراجویی خود را بسازند، آزادی عمل زیادی را ارائه می دهد.
The Rangers In The South از نوعی گیم پلی پایه استفاه می کند که هر چه بیشتر بازی کنید، بیشتر متلاشی می شود. با این حال حلقه اصلی گیم پلی خوب است. دنیای بازی از پنج بیوم خطی با دشواری فزاینده تشکیل شده که شامل سیاه چال ها، مبارزه با دشمنان، صندوقچه های گنج و سنگ های جادویی است که پیشرفت محدودی را ارائه می دهند. ترکیب مکانیک جمع آوری آیتم ها به سبک Diablo و permadeath الهام گرفته از Rogue Legacy حس فوریت و پاداش را به شما میدهد. سیستم کاراکترسازی نیز خوب است که حول طیف گسترده ای از سلاح ها (اعم از فیزیکی و جادویی)، هم افزایی مهارت ها و ارتقاهای تصادفی می چرخد که هر بازی را متفاوت می کند.
متأسفانه مبارزه ضعیف ترین جنبه بازی است. این بازی به شدت به اعمال ضربات تکراری حملات متکی است، بدون گزینه نگهداشتن حمله که باعث میشود گیمپلی از نظر فیزیکی خستهکننده و یکنواخت باشد. وقتی کاراکتر شما می میرد، تمام آیتم هایی که دارد، از بین می روند، اگرچه آیتم های پنهان شده و پیشرفت تدریجی جهان برای اجراهای بعدی حفظ می شوند. متأسفانه، مکانیک نسلی بازی فاقد عمق است، زیرا تفاوت کمی بین کاراکترها فراتر از تفاوتهای جزئی ظاهری وجود دارد.
هر سلاح که می گیرید، دارای انیمیشن های منحصر به فرد و حملات ویژه است و به مبارزه تنوع می بخشد. با این حال در استفاده از کنترل ها ممکن است گاهی اوقات احساس ناخوشایندی داشته باشید. به عنوان مثال، در به کارگیری با دقت سلاحهایی مانند نیزه اغلب با چالش روبرو می شوید. جاخالی دادن یک استراتژی قابل اعتماد است، اما بدون مکانیک عمیق تر می تواند تکراری به نظر برسد. گنجاندن مهارتهای تصادفی در سطوح بالا یک لایه سرگرمکننده از غیرقابل پیشبینی بودن را معرفی میکند، اگرچه زمانی که مهارتهای ارائهشده تکمیل کننده ساخت مورد نظر شما نباشد، میتواند خستهکننده باشد.
شما با تجهیزات اولیه ای که از پایگاه ویران شده خودتان جمع آوری کرده اید، شروع می کنید و به تدریج با کشاورزی، ساخت تجهیزات و بهینه سازی کاراکتر خودتان قوی تر می شوید. متأسفانه، سیاه چالها – که به عنوان یک ویژگی اصلی و قابل پخش طراحی شدهاند، از چیدمانهای تکراری و چیدمانهای کسل کننده رنج میبرند. حتی باس فایت ها نیز اوضاع بهتری ندارند، آنها اغلب فقط نسخه های بزرگ شده از دشمنان معمولی با الگوهای حمله ساده هستند.
از نظر بصری، The Rangers In The South با گرافیکهای پیکسلی خیرهکننده که یادآور سبک 2.5 بعدی Octopath Traveler است به خوبی میدرخشد. محیطهای پرجنبوجوش و پرجزئیات، هر زیستبومی را از جنگلهای سرسبز گرفته تا قلههای برفی، با زیباییشناسی متمایز برای هر منطقه، واقعا زنده میکند. انیمیشنهای مربوط به استفاده از مهارتها نیز بهویژه رضایتبخش هستند و چاشنی زیادی به بازی میبخشند.
در حالی که سبک هنری این بازی واقعا برجسته است و مرا به یاد بازیهای دوران کنسول SNES می اندازد، جلوه های صوتی کمتر چشمگیر است. موسیقی متن دوست داشتنی است، اما فقدان صداهای محیطی، مانند غوطه ور شدن پرندگان، خش خش برگ ها، یا ترقه زدن آتش، از غوطه ور شدن آن می کاهد. علاوه بر این، انتقال روز به شب از نظر بصری ناگهانی احساس میشود و می توانست از سرعت نرمتر و طبیعیتر بهره ببرد.
به طور کلی، The Rangers In The South تلاش می کند تا به طور کامل از نقاط قوت پیشفرض ARPG و روگلایت خود استفاده کند. اما مبارزات تکراری، سیاه چال های ناخوشایند و عدم پیشرفت معنی دار آن باعث می شود که بعد از مدتی احساس کنید که بازی کردن آن یک کار طاقت فرسا است. گفتنی است، این نوعی از بازی است که پس از مدت کوتاهی، مخاطبان خود را پیدا می کند، مخصوصا کسانی که از سبک و مکانیک های گیم پلی آن لذت می برند. سه ساعت اول بهویژه رضایتبخش است و سیستم پیشرفت در آن بازه زمانی مفید است. با این حال، هنگامی که اهداف اصلی را تکمیل کردید و بیوم ها را کاوش کردید، بازی جذابیت خود را از دست می دهد.
برای طرفداران ARPG های روگ لایک، The Rangers In The South ممکن است لذت مختصری را ارائه دهد، اما فقدان نوآوری آن احتمالاً باعث می شود بسیاری از بازیکنان احساس ناراحتی کنند. مسئله اصلی در این است که چگونه پیشرفت در طول زمان خسته کننده می شود. با وجود ایراداتش، این عنوان هنوز هم یک بازی مستقل عالی است و با قیمت مقرون به صرفه ای که دارد، اگر آن را امتحان کنید، بعید است که احساس کمبود کنید.
- سیستم Permadeath یا مرگ دائم بازی یک افزونه عالی است
- بازی پایه گیم پلی سرگرم کننده ای دارد
- با توجه به محتوایی که ارائه می دهد، قیمت مقرون به صرفه ای دارد
- از گرافیک هنری زیبایی استفاده می کند
- اکثر نبردهای بازی، تکراری و کسل کننده اند
- سیاه چال ها طراحی ضعیفی دارند
- مبارزات ناخوشایند و از مد افتاده هستند
- فقدان جلوه های صوتی به خوبی در بازی احساس می شود