به کارگیری تعداد زیادی از قوانین جالب که در یک زیباییشناسی مینیمالیستی ظریف پیچیده شدهاند، Cipher Zero را به یک پیشنهاد آسان برای طرفداران پازلهای منطقی تبدیل میکند. مضامین ارتباطی آن بیعیب و نقص نیست، اما خالصترین شکل پازل آن با چند ورودی، همچنان چشمگیر است. این یک بازی پازل جدید مبتنی بر کشف قانون است که مفاهیم مینیمالیسم را به نهایت خود میرساند. معماهای زیبا و در عین حال چالشبرانگیز آن، حتی زمانی که احساس گیر افتادن میکردم، مرا به بازی برمیگرداند. احساس نمیکنم تم بازی کمکی به گیمپلی کرده باشد، اما این مانع از قدردانی من از هر کاری که به خوبی انجام میدهد، نشد.
بخشی از لذت رسیدن به ترکیب درهمریخته راهحلها و در نهایت عبور از آن، با هر قدمی که برداشته میشود، دیدن آن مسیر اجتنابناپذیر رو به جلو است که به صورت تصاعدی افزایش یا کاهش مییابد. کافیست فقط یک عدد/حرف/نماد را کشف کنید و ناگهان احتمالات پیشرفت افزایش مییابد. به همین ترتیب، به آن نقطه اجتنابناپذیر مشابه برسید که در آن همه احتمالات به جز یک مورد رد میشوند و ناگهان آن هزارتوی گیجکننده مسیرهای احتمالی برای پیروزی، بسیار کمتر مبهم و بسیار سرراستتر میشود.
با پیشروی در فصلهای متعدد شبکهای Cipher Zero برای رمزگشایی و حل معماها، آن افزایش و کاهش تصاعدی همزمان را به یاد میآورم. در تمام این مدت، واقعیت عجیب و غریب بازی، در معمای صدم، به همان اندازه که در ابتدا آشکار بود، جذاب نیز هست. رابط کاربری همچنان یکسان است؛ روش تعامل آن محدود به یک اسکرول ساده و کلیک ماوس است؛ زیبایی شناسی همچنان بر روی آن سوسو زدنهای نیمه انتزاعی بافتها، متمرکز مانده است. به طوری که در یک لحظه منظرهای دلانگیز و زیبا را مشاهده می کنیم، اما لحظهای دیگر خلأیی وارونه با چیزی بیش از یک شبکه و تعداد انگشتشماری نماد برای رمزگشایی را شاهد هستیم.
جلوه های بصری بازی کاملاً واضح و در کل قابل فهم هستند و انیمیشنها همچنین به وضوح به شما نشان میدهند که در کجای پازل اشتباه کردهاید. از آنجایی که هیچ آموزشی وجود ندارد، لازم است که به درستی حل شود. از یک طرف، این واقعیت که هیچ آموزشی وجود ندارد میتواند برای برخی از بازیکنان آزاردهنده باشد، اما در کل پیشرفت در این بازی بسیار خوب انجام شده است… بنابراین، این اصلاً مشکل بزرگی نیست.
در حالی که چیز زیادی برای توضیح و بحث در مورد پسزمینههای بصری بازی وجود ندارد، Cipher Zero نیازی به آن ندارد. رویکرد توسعهدهندهی Zapdot، اگرچه از نظر روایی/احساسی سرد است، اما به طور ذاتی تا جایی که میتوانید برای یک بازی پازل در این سطح در نظر بگیرید، مکانیکمحور است.
در اینجا یک شبکه وجود دارد و یکسری قوانین ناگفته (یا مهمتر از آن، غیرقابل توضیح) که شبکه باید رعایت کند، آمده است. اما این به اعتبار بازی است که بدون دیالوگ و حتی یک متن واحد – به جز یک یا دو نکته کوتاه – Cipher Zero این رویکرد را به خوبی انجام میدهد. پس از چند مرحله آموزشی مانند آشنایی با کنترلهای اولیه – فعال/غیرفعال کردن یک خانه، زدن دکمه ارسال و منتظر ماندن برای مشاهده رعایت قوانین/شرایط پنهان – غیرمعمول نیست که بازیکنان به سرعت و با اعتماد به نفس در کاری که بازی اکنون به شما محول کرده است، قرار بگیرند.
روشن کردن تعداد مشخصی از سلولها در یک ردیف/ستون مشخص، ایجاد یک مسیر دقیق بین دو سلول بدون انشعاب در هیچ جهتی، به طوری که یک نماد خاص (چه در خارج و چه حتی در داخل فضای شبکه) توسط تعداد x سلول فعال احاطه شده باشد. برای طرحی که عمداً بخش قابل توجهی از تنوع فضایی یا ساختاری بالقوه را از بین میبرد، Cipher Zero موفق میشود در مدت زمان بسیار کوتاهی، به تعداد انگشتشماری از ایدهها تنوع ببخشد. ایجاد چنین سکونی، باعث میشود که این سکون و بیتحرکی، کمتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسد، بیتحرک و بیروح به نظر برسد.
چیزی که اغلب در مورد این نوع بازیهای پازلی اتفاق میافتد و واقعا جای اشاره دارد، زمانی است که اتفاق اجتنابناپذیر رخ میدهد و بازی با ارائه بیش از یک مجموعه قانون، دشواری را افزایش میدهد. و نه فقط بر اساس پیچیدگی محض راهحلها، بلکه در کنار هم، از طریق این ایده که یک شبکه/جدول از سلولها میتواند از انتخاب مناطق مناسب برای برجسته کردن، یا ایجاد یک مسیر، یا قرار دادن اشکال فرضی در صفحه … به گونهای تغییر کند که هر سه سناریو به طور همزمان اتفاق بیفتند. برای اینکه یک شبکه نه تنها از یک قانون، بلکه از هر قانونی که دیکته میشود، پیروی کند.
در واقع، بهترین لحظات بازی Cipher Zero را میتوان در کشف این راهحلهای در ابتدا ساده که ظاهراً «غیرممکن» به نظر میرسند، یافت. این فرض که اگر موارد زیادی از اعلانهای «باید» و «نباید» برای رعایت وجود داشته باشد، نمیتوان «مسیری» ایجاد کرد. وقتی بازی بار دیگر این قرارداد را در نمایش شبکههایی با شکل نسبتاً غیرمتعارفتر به چالش میکشد، گیجکنندهتر میشود. یا حداقل، استفاده از مربعها را به عنوان شکلهای سلولی خود کنار میگذارد و چیز دیگری را جایگزین میکند.
متأسفانه به این دلیل که بازی Cipher Zero یک نوع پیشرفت کاملاً خطی است – برای دسترسی به مراحل بعدی، باید مرحله فعلی را تمام کنید – این نوع نقصها در طراحی، به یک غفلت نسبتاً بزرگ از جانب توسعهدهنده تبدیل میشوند. ضمنا در بخش بزرگی از زمان بازی، مقدار چالش و پیچیدگی نسبتاً خوب مدیریت میشود. معنای ناگفته و مبهم اولیه پشت نمادهای آن، تنها به اندازه کافی اشاره یا پیشنهاد ارائه میدهد تا بازیکنان به نتیجهگیری برسند.
در پایان، علیرغم یک نقص تأسفبار در زمینه برقراری نادرست ارتباط، نقصهای این بازی را میتوان تا حد زیادی نادیده گرفت و در درجه اول به این بستگی دارد که Cipher Zero چقدر خوب از مینیمالیسم و قدرت نمادشناسی در ساخت یک بازی پازل با ایدهها و تغییرات فراوان در چنین مواردی استفاده میکند. به خصوص در طول سکانسهای دلهرهآورتر قوانین درهمتنیده، با نمادهای زیادی که درون و پیرامون یک شبکه را به طور یکسان نقطهگذاری کردهاند.
تمرکز توسعه دهنده Zapdot بر هرگونه شباهت به روایت یا معنای گستردهتر ممکن است غیرقابلوجود به نظر برسد، اما Cipher Zero به بهترین شکل ممکن به مکانیکهای گیم پلی خود متعهد است. انجام این کار با یک وسیله تعامل عمداً محدود در بالا، تنها به میزان چشمگیر بودن درک مخاطب از میزان منطق بازی میافزاید. در کل، من با Cipher Zero اوقات بسیار لذتبخشی داشتم و از صمیم قلب آن را توصیه میکنم.
- کنترلها به خوبی طراحی شدهاند، اما در عین حال در حین حل کردن، مزاحم شما نیز میشوند
- بیشتر راه حل معماها از نظر بصری دلپذیر هستند. آنها اغلب متقارن یا زیبا هستند، که من واقعاً دوست داشتم
- اغلب معماها خلاقانه بوده و چالشبرانگیز هستند
- گرافیک هنری منحصر به فرد است
- معماها سبک بصری جالبی دارد، اما هیچ ارتباطی با مناظر پس زمینه ندارد
- ای کاش توضیحات بیشتری برای یادگیری بازی وجود داشت