امکان ندارد که گیمر باشید و وقتی صحبت از جنگ جهانی می شود به یاد بازی فوق العاده محبوب و دوست داشتنی و معروف Battlefield نیافتید، با شاهکار هایی که در این سری وجود دارد همه ما منتظر نسخه جدید این بازی بودیم تا ببینیم که در رقابت با حریف چندین و چند ساله خودش چه میکند و ظاهرا بسیار هم خوب عمل کرده است البته این چیزی است که از نمایش های آن پیداست اما برای یافتن حقیقت واقعی باید به سراغ نقد و بررسی این بازی برویم، پس شما عزیزان میتوانید ادامه این نقد و بررسی را یعنی نقد و بررسی بازی تازه منتشر شده ی Battlefield V از تیم IRG Review را بخوانید و از آن لذت ببرید.
به مانند نسخههای قبلی خود بازی Battlefield V نیز قصد دارد تا تجربه یک شوترنظامی تمامعیار و در ابعاد بزرگ را به بازیکن ارائه دهد. به لطف طراحی مپهای جدید حالا بالانس بین دوم تیم بهتر شده است و شاهد کلاسهای بالانستری نیز در بازی هستیم و در نهایت مچ میکینگ بازی نیز نسبت به پیشینیان خود خیلی بهتر عمل میکند. همچنین ناشر بازی از فاجعه Star Wars Battlefront درس گرفته است و در بازی شاهد هیچگونه لوتباکسی و موارد مشابهی نیستیم، مطمئنا بازی Battlefield V همان عنوانی است که هم طرفداران این سری و هم عشاقان سبک شوتر منتظر آن بودهاند. بدون شک این عنوان یکی از بهترین بازیهایی است که در زمینه گرافیک فنی در چند وقت اخیر منتشر شدهاند. جزئیاتی که در انفجارهای بزرگ دیده میشود خارقالعاده است و تنوع آب و هوایی و بارانهای بازی حرفی را برای گفتن باقی نمیگذارند. کافی است با ماشین از روی جاده و یا چمن تردد کنید تا رد تایرها را از زمان حرکت مشاهده کنید حتی انیمیشن راه رفتن شخصیتها درون گل نیز متفاوت است. توجه به جزئیات در بازی Battlefield V قابل ستایش است، گیمپلی بازی Battlefield V نیز به شدت روان است. گانپلی بازی سریع است و سیستم کاورگیری نیز بهتر از بازیهای گذشته این عنوان کار میکند. کنترلی که بر روی کارکتر خود دارید به شدت گسترده است، میتوانید از درون هر پنجرهای شیرجه بزنید و یا هر دری را با لگد باز کنید، اگر هم کسی ناگهان یک نارنجک جلوی شما انداخت با یک شیرجه به عقب خود را نجات دهید و ببینید که انیمشین حرکت کارکتر در این حالت چه جزئیاتی دارد. بازی Battlefield V به قدری خوب است که دیگر شوترهای بزرگ در برابر آن قدیمی به نظر میرسند.
برخلاف بخش تکنفره، مدهای چندنفرهی BFV عالی از آب درآمدهاند. شاید کمتر بازی ویدئویی را بتوان پیدا کرد که قادر باشد نبردهایی به این پویایی را در حالت مولتیپلیر پیاده کند. حملهی تانکها و سربازها برای تصرف یک نقطه بر روی نقشه، تلاش همتیمیها برای زندهکردن یکدیگر، بمبهایی که از هوا بر سرتان فرو میریزد و ساختمانهایی که جلوی چشمتان نابود میشوند تنها بخشی از جهان زنده و پویای بازی هستند. همهی اینها دست در دست هم میدهند تا حس بودن در یک میدان نبرد واقعی را به گیمر منتقل کنند. شاید بتوان گل سرسبد مدهای بازی را Grand Operation دانست که ترکیبی از چندین مد مختلف است. در این مد شما به عنوان مدافع یا مهاجم در یک نبرد 4 روزه شرکت میکنید. هر کدام از روزهای نبرد هدف مشخصی مانند نابودی توپخانهی دشمن، تصرف نقاط و پیشروی در خاک دشمن و یا کشتن تمام نیروهای رقیب دارد. تنوع این ماموریتها و همچنین ویژگیهای متفاوت هر کدام از کلاسهای قابل بازی باعث میشوند تا بتوانید ساعتها بدون خسته شدن به تجربه آن ادامه دهید.
در BFV هشت نقشهی قابل بازی وجود دارد که از تنوع بالایی برخوردارند. برای مثال نبرد در کوهستانهای پربرف، بیابانهای سوزان و شهرهای نابودشده بخشی از چیزیست که در بازی انتظار شما را میکشد. از طرف دیگر سازندگان سعی کردهاند با طراحی درست نقشهها تا حد ممکن بین کلاسهای مختلف تعادل ایجاد کنند تا برتری کامل یک کلاس در یک نقشهی خاص باعث تلخ شدن تجربهی بازی نشود. هر چند تلاش سازندگان تا مقدار زیادی جواب داده است اما هنوز برتری نسبی کلاس Scout در برخی نقشههای برفی و بیابانی به چشم میآید.
بخش داستانی Battlefield V همان چیزیست که به طور معمول در شمارههای مختلف بتلفیلد شاهد آن هستیم: مدت زمان بسیار کوتاه و داستانی کلیشهای که مجموعهای از فیلمها، بازیها و سریالهای مشابه را یادآوری میکند و این بار بخشهای به ظاهر سینمایی هم به این پکیج اضافه شده تا از نظر من کیفیت حتی کمی پایینتر از چیزی باشد که از یک بازی با نام بتلفیلد انتظار داریم. کمپین بازی از 4 بخش اصلی و یک مقدمه تشکیل شده که یکی از بخشهای اصلی فعلاً در درسترس نیست و با وجود تأخیر یک ماهه در عرضه بازی قرار است 2 هفته بعد از عرضه رسمی بازی در دسترس باشد! شاید کمی ناعادلانه باشد اما بهترین قسمت بخش داستانی بازی مقدمه کوتاهیست که به سرعت گیمر را با فضای جنگ جهانی دوم و بخشهای اصلی داستانی آشنا میکند. این مقدمه با پخش سخنرانی رادیویی «نویل چمبرلین»، نخست وزیر بریتانیا در زمان شروع جنگ جهانی دوم، شروع میشود و در برشهای کوتاهی از سالها و جبهههای مختلف در قالب پیاده نظام و سواره نظام، در زمین و در آسمان، بخشهای مختلف Battlefield V را معرفی میکند. اولین بخش داستانی بازی با نام «Under No Flag» شروع خوبی دارد، بعد از شکست تمام عیار در جبهه فرانسه و عقبنشینی از ساحل دانکرک، دولت بریتانیا تصمیم به استفاده از افراد خلافکار اما خلاقی گرفت تا گردان ویژهای را تشکیل دهد و در عملیات تخریب در پشت خطوط دشمن از افراد این گردان استفاده کند. «Billy Bridger» سارق بانک و متخصص ساخت بمبهای دستساز نقش اصلی این بخش و یکی از افراد این گردان است. وظیفه بیلی در مدت کوتاهی که کنترل او را بدست میگیریم تخریب بمبافکنهای آلمانی با بمبهای ساخت خودش است و در این راه «George Mason»، مافوق و کسی که بیلی را به عضویت در گردان ترغیب کرده هم او را همراهی میکند. داستان این بخش بیشتر یادآور بازیهای قدیمیتر جنگ جهانیست که معمولاً خبری از صحنههای بزرگ جنگ در آنها نبود و بیشتر در دسته بازیهای مخفیکاری قرار میگرفتند اما با پیشروی در داستان، نقشهای که مأموریت در آن اتفاق میافتد بزرگتر شده و امکان بازی به سبک Run & Gun هم فراهم میشود. داستان این بخش چیز چندانی برای ارائه ندارد و بازی بازیگرها هم کمکی به نزدیک شدن مخاطب به دو شخصیت اصلی ماجرا نمیکند.
هر کدام از این داستانها هم با وجود آنکه به سراغ وقایع و جبهههایی متفاوت و کمتر شنیده شده از جنگ جهانی دوم میروند، خود در ساختار و طراحی روندی تکراری دارند، هر مرحله با مقدمهای حماسی و هیجانانگیز آغاز میشود، به نقطهای میرسد که فکر میکنید به پایان رسیده اما با یک پیچش داستانی نیمه دوم داستان کلید میخورد، حالا باید به تنهایی چند آبجکت(از کامیون گرفته تا ایستگاههای رادیویی) را منفجر کنید و در آخر به میان پرده انتهایی برسید. در مرحله بعدی این سیر دوباره عینا تکرار میشود، بر خلاف بتلفیلد 1 که هر کدام از مراحل داستانی آن روی جنبههای مختلف گیمپلی چون وسایل نقلیه تمرکز داشت، Battlefield V به سبک نسخه چهارم محیطهای بزرگی را در اختیار مخاطب قرار میدهد که برای رفتن از نقطهای به نقطه دیگر میتوانید از وسایل نقلیه موجود استفاده کنید.
انیمیشن نسبتا طولانی ریوایو کردن و لزوم قرار گرفتن در حالت نیمه نشسته هم باعث میشود که همتیمیهایتان بسیاری از اوقات برای نجات دادن شما خود در معرض آتش دشمن قرار بگیرند و برای همین ترجیح دهند شما را در همان وضعیت به حال خودتان رها کنند، مقدار زمان Time To Kill یا همان مقدار زمانی که طول میکشد تا دیگران را از پا در آورید، از نظر من حالا در ایدهآلترین حالت ممکن قرار دارد که با گانپلی روان و سریعتر این نسخه هماهنگ بیشتری دارد اما خبرهایی شنیده میشود که دایس قرار است به زودی این زمان را افزایش دهد، یکی دیگر از ایرادات نسخه بتا، طراحی ضعیف دو نقشه آن به خصوص روتردام بود. در نسخه اصلی هم روتردام همچنان تقریبا به همان اندازه احمقانه است و تنها به خاطر نورپردازی بهتر و راحتتر دیده شدن سربازها، ایرادات آن کمتر به چشم میآید. اما خبر خوب این است که تمامی نقشههای دیگر بازی حتی از بتلفیلد 1 هم بهتر هستند و هر کدام چون نسخههای قبلتر این سری چالشها و محدودیتهای خاصی را برای بازیکنها ایجاد میکنند.
البته با وجود همه این مشکلات، دایس خلاقیتهای جدیدی را هم در بخش داستانی بازی ارائه کرده است. برای مثال در برخی از مراحل بازی، خبری از روند خطی آشنا و همیشگی مراحل سری بتلفیلد نیست و آزادیعمل بیشتری به بازیکن داده میشود. در این مراحل بازی چند ماموریت مختلف برایتان در نظر میگیرد و این شما هستید که میتوانید به ترتیب دلخواه آنها را به سرانجام برسانید و حتی از وسائلی مثل ماشینها یا هواپیماهایی که شاید در نقشه موجود باشند برای پیشبرد مراحل به شکل دلخواهتان استفاده کنید. این شاید اصلیترین نقطه قوت بخش داستانی بازی باشد که میتواند آن را تا حدودی از یکنواختی خارج کند؛ چرا که به جز در این نوع مراحل، روند بخش داستانی صرفا به رفتن از نقطه A به B و نهایتا منفجر کردن یک قسمت خاص یا دفاع کردن از آن خلاصه میشود و اتفاق جدید یا ماموریتی خیلی متفاوت را در بازی شاهد نیستیم. به اینها باید باگهای متعدد موجود را هم اضافه کنیم؛ باگهایی مثل گیر کردن اسلحه روی حالت ریلود کردن یا به هم ریختن فیزیک جسد سربازان و پرشهای عجیب و غریب آنها! همچنین هوش مصنوعی بازی هم خیلی تعریفی ندارد و اصلیترین مشکل آن، الگوریتمهای بسیار محدودی است که دایس برای سربازان تعریف کرده است؛ الگوریتمهایی که بهموجب آنها، گاهی شاهد هستیم که سربازان پس از مشاهده شما، صرفا در یک منطقه خاص رژه میروند یا به موجب این محدودیتها، امکان پیشروی از یک نقطه به بعد را ندارند و در نتیجه میتوانید از آنها فاصله بگیرید و بدون اینکه مزاحمتی برایتان داشته باشند، یک به یکشان را از پا دربیاورید.
بخش آنلاین همیشه گل سر سبد بازیهای بتلفیلد بوده و Battlefield V هم از این قاعده مستثنی نیست. تغییرات زیادی نسبت به Battlefield 1 اتفاق نیفتاده اما این بار سلاحها کشندهتر هستند و سریعتر میتوانید رقبای خود را از پا در بیاوریم و از آن طرف تخریب وسایل نقلیه و ادوات جنگی سختتر شده که این مسئله با تغییر زمان از جنگ جهانی اول به دوم و پیشرفتهای تکنولوژی کاملاً سازگار است. فعلاً 8 نقشه کاملاً متفاوت در اختیار ما قرار دارد و بخشهای آنلاین تقریباً همان بخشهاییست که در قسمت قبلی شاهد آنها بودیم. جذابترین بخش موجود در حال حاضر همان بخش Operations قسمت قبلیست که اینجا با نام Grand Operations در بازی حضور دارد و شما بخشی از یک عملیات بزرگ و چند روزه هستید که در هر روز باید اهداف متفاوتی را به انجام برسانید و موفقیتهای هر روز در روزهای بعدی به کمک شما و ارتشی که بخشی از آن هستید میآید. نبردهای Grand Operations براساس عملکرد روزانه تیمی نفسگیرتر میشوند و این بخش با وجود اینکه مدت زمان زیادی طول میکشد تا به پایان برسد به دلیل اینکه در انتفال حس و حال حضور در میانه میدان نبرد و بخشی از یک ارتش بودن کاملاً موفق عمل میکند، به هیچ وجه خسته کننده نمیشود. یک سوپرایز خاص هم به این بخش اضافه شده که بعد از برابری عملکرد دو ارتش در پایان روز سوم اتفاق میافتد و بهتر است که خود شما با آن رو به رو شوید. تقریباً بخشهای کلاسیک و همیشگی بازیهای آنلاین مثل Capture the Flag، Team Death Match و … همه در بازی وجود دارند ولی به هر کدام از این بخشها ایدههای خاص دایس هم اضافه شده، مثلاً در بخش فتح پرچم با نام Conquest امکان سنگرسازی برای چیدن استراتژی بهتر برای دفاع از مواضع وجود دارد. شاید مشکل اصلی بخش آنلاین در عدم هماهنگی بعضی نقشهها با بعضی از حالتهای قابل بازی باشد که ممکن است باعث برتری موقعیتی ناعادلانه گروهی از بازیکنان بر گروه دیگر شود. مشکل دیگر بخش آنلاین که ارتباط مستقیمی به خود بازی ندارد، خود بازیکنان هستند که با وجود تلاش سازندگان برای ایجاد حس همدلی بین رزمندگان یک ارتش، در زمانی که نیاز به کمک داشته باشید حتی 3 هم جوخهای دیگر شما هم توجهی به شما ندارند و بارها پیش میآید که با وجود تقاضاهای عاجزانه سرباز نیمه جانی که شما کنترل او را برعهده دارید، کاملاً بی تفاوت از کنار شما عبور میکنند و کمتر کسی وظیفهای که در ابتدا برعهده گرفته را انجام میدهد و اکثریت به دنبال داشتن بالاترین آمار کشتار هستند. بخش آنلاین در ماههای آتی با فعال شدن «Tides of War» و اضافه شدن بخش بتل رویال که قرار توسط «Criterion Games» ساخته شود کاملتر خواهد شد.
به بیان دیگر، گردن آپریشن حس و حالی شبیه به مراحل فراموشنشدنی بازیهایی مثل Call of Duty 2 یا نسخههای قدیمیتر Medal of Honor دارد؛ مراحلی که در آنها نقش یک قهرمان را در نبردهای جنگ جهانی دوم ایفا میکردیم و خب تفاوت واضح گرند آپریشن با این مراحل، در این است که همتیمیها و دشمنان شما را بازیکنانی واقعی تشکیل میدهند و در نتیجه خبری از مشکلات هوش مصنوعی هم نیست و میتوان یک جنگ تمامعیار را تجربه کرد. دایس هرچقدر که در بخش داستانی در ارائه کردن تصویری جذاب از جنگ جهانی دوم بازمانده، در گرند آپریشن این نقص را جبران کرده و توانسته چند نمونه از نبردهای این جنگ بزرگ را به شکلی عالی و تمامکمال در بازیاش شبیهسازی کند. در نظر داشته باشید که قرار است در آینده نقشهها و در نتیجه گرند آپریشنهای بیشتری هم به بازی اضافه شوند و طبیعتا این قسمت تا پایان عمر بتلفیلد V محبوب و جذاب باقی خواهد ماند.
اما اگر یه مقدار از بخش چند نفره فاصله بگیریم، به War Storyها یا همان بخش تکنفرهی داستانی میرسیم که شامل سه کمپین داستانی متفاوت میشود. روایات داستانی که گمان میرفت دایس از نسخهی قبل درس گرفته باشه و تلاش کند تا چنین بخش پرطرفداری را عمیقتر، باشخصیتتر و جذابتر کند، اما چیزی که تحویل گرفتهایم، یک مشت ایدهی خوب هدر رفته است. دو بخش ابتدایی داستانی بیشتر حال و هوای مخفی کاری دارند. از شخصیتی به نام بیلی بریجر که در واقع سارق و خلافکار است و توسط یک مقام نظامی استعدادیابی میشود، تا خط داستانی Nordlys که روایتگر قصهی شخصیت زنی از نیروهای مقاومت نروژ، هر دوی آنها به قدری کوتاه و مختصر هستند و روندی گاها حوصلهسربر دارند که نمیتوانید ارتباط عمیقی با آنها برقرار کنید. داستان شخصیت سولوگ حتی در تریلرهای پیش از انتشار، نشان میداد که بار احساسی زیادی داشته باشد و البته، این بار احساسی و پیچش داستانی تا حدی وجود دارد، ولی آن طور نیست که تاثیر شگرفی در بازیکن بگذارد و لحظات بیادماندنی برایمان رقم بزند.
در مجموع هرچقدر که بخش داستانی بتلفیلد V سطحی و مشکلدار است، بخش چندنفره آن تجربهای بینهایت رقابتی و هیجانانگیز ارائه میدهد. بله درست است که هنوز باید آپدیتهای بیشتری برای بالانس شدن هرچه بیشتر این بخش منتشر و برخی سلاحهای بازی کمی ضعیفتر شوند یا شاهد رفع شدن باگهای جزئی موجود باشیم، اما به عنوان یک تجربه کلی بازی کردن بخش چندنفره بازی واقعا لذتبخش است و آنقدر میتواند دقایقی پیشبینینشده و غیرمنتظره برایتان رقم بزند که حس کنید واقعا مشغول جنگیدن در یکی از جبهههای جنگ جهانی دوم هستید و هر لحظه ممکن است اتفاق جدیدی برایتان رخ بدهد. یک اقدام قابل تحسین دیگر از جانب دایس، این است که اولا به بازخوردهای دریافتی از بازیکنان پس از نسخه بتا احترام زیادی گذاشته و مشکلات موجود را در تا حد زیادی حل کرده و ثانیا، روی نقشههایی از جنگ جهانی دوم تمرکز داشته که قبلا نمونهشان را در بازی دیگری ندیدهایم و در نتیجه بتلفیلد V به تجربهای جدید در بین بازیهای جنگ جهانی دوم محور تبدیل شده است. اینها در ترکیب با گانپلی نرم و روان بازی و تنوع بالای سلاحهای موجود برای هر کلاس در مجموع به اثری ختم شدهاند که وقت گذراندن، کشتن دشمنان و تصرف نقاط مختلف نقشه در آن همگی لذتبخش هستند.
به مانند سلاحهای بازی Battlefield V هر کلاس نیز درخت مهارتهای که با پیشرفت در بازی میتواند به سلاحهای بیشتر و موارد بیشتری برای شخصیسازی دست پیدا کند. چه بخواهید یک اسکین جدید برای اسلحه خود بخرید و یا بخواهید سک لباس جدید برای سرباز خود بخرید تنها از طریق پول درون بازی قابل خریداری خواهد بود که البته با توجه به پاداشی که در قبال بازی کردن و کال کردن مراحل دریافت میکنید قیمت زیادی دارند. بازی هنوز هم یک فروشگاه دارد که با پول واقعی میتوانید از آن خرید کنید اما موارد آن فقط محدود به آیتمهای تزئینی است ولی این تعدادی از این آیتمها انحصارا در این فروشگاه قرار دارد.
در مجموع بتلفیلد V، با اینکه اصلا و ابدا تجربه بینقصی نیست اما تجربه بسیار ارزشمندی بهشمار میرود؛ تجربهای که کافی است بتوانید تیمی هماهنگ دست و پا کنید و در قالب اسکوادی یکدست به سراغش بروید تا حس و حال یک نبرد رقابتی را به بهترین شکل ممکن در بازی بچشید. اجازه بدهید دیگر اشارهای به بخش داستانی بازی نداشته باشم چرا که به حد کافی از آن صحبت کردهایم اما در بخش چندنفره، با اینکه ساخته جدید دایس به اندازه نسخه پیشین انقلابی نیست، اما هنوز هم تجربه لذتبخشی است که از این مهمتر، پتانسیل بالایی هم برای بهتر شدن در آینده دارد و قطعا با انتشار محتویات جدید و آپدیتها به یک بازی شوتر بینقص تبدیل خواهد شد.
- فریم ریت خوب بازی
- بخش داستانی جالب
- چند نفره قوی و خوب
- مود های جالب مثل همیشه
- گیم پلی نرم و جالب بازی
- سرور های بسیار قوی بازی
- نبودن مسایل مالی بد
- گرافیک جای کار دارد
- برخی از نقاط داستان بد است
- سیستم گیم پلی ممکن است برای همه جالب نباشد