نقد و بررسی Save Koch

در سایت IRG Review با ما باشید تا نقد و بررسی بازی Save Koch را برای شما نقد بکنیم. اگر شما در یک خانه امن با یک تبلت و نلفن زندانی شده بودید، می توانستید نقشه ی قتل را کشف کنید و زندگی خود را نجات دهید؟ این هدف بازی شبیه ساز معمایی از شرکت Wooden Monkeys به نام Save Koch می باشد – این بازی شما را سردرگم و کمی عصبانی می کند اما در انتها بارها و بارها تلاش می کنید تا بهترین خروجی را بدست بیاورید.

به عنوان Koch، رئیس مافیای محلی که شهر New Kandinski را درر دست دارد، بازی می کنید. شما توسط متحدانتان در نصفه شب به خانه امنتان برده شده اید، جایی که به شما هشدار داده شد جانتان در خطر است. از اینجا شما باید فردی که پشت این ماجراست را پیدا کرده، همکاری را که به عنوان جاسوس در حال فعالیت برای سرنگونی شماست کشف کرده و جان خود را نجات دهید.

تمام چیز ها در اتاق امن که همه چیز لازم برای تحقیق روی کیس را دارد، انجام می پذیرد. تلفنی برای ارتباط با متحدین و دشمنان، تبلتی برای هدایت رفقای خود به منظور انجام ماموریت ها و تخته عملیاتی برای پیوند دادن سرنخ ها  کاراکتر ها بهم دارید. بی پرده و آسان، بله درسته ولی تنها یک چیز را بهتر است بدانید. تنها 6 روز قبل از کشف خانه امن و کشته شدن فرصت دارید.

شما 4 عضو در اختیار دارید. Burmy، ستوان وفادار شما، به شما داده شده است ام در ابتدا می توانید 3 نفر از کاراکتر ها انتخاب کنید. در شروع فقط 3 نفر در دسترس می باشد اما هر بار که در بازی پیش می روید و وظایف نامشخص را انجام می دهید، شخصیت های بیشتری باز می شوند.نامشخص به این دلیل که بازی آنقدر زیاد وظایف در هر سری بازی کردن در اختیار شما می گذارد که به یاد داشتن چندین وظیفه و اینکه کدام تصمیم چه نتیجه ای بدنبال داشت کار مشکلی می باشد.

فشار زمان واقعاً سختی بازی را افزایش می دهد. رگباری از تماس ها و وظایف برای انجام دادن، محیطی بسیار استرس زا را ایجاد می کند. مشابه این سبک، بازی The Police می باشد، به عنوان رئیس پلیس لازم است شما جوخه ای برای جرایم مختلف اعزام کنید. با این حال آن بازی عمق داستانی بیشتری داشته و زمان بیشتری نیز برای بررسی گزینه ها دارد. اینجا هیچ شانسی برای اتخاذ یک تصمیم آگاهانه وجود ندارد و واقعاً نیاز به یک دکمه برای متوقف کردن زمان و اجازه دادن به شما برای فکر کردن روی اینکه چه وظیفه ای را در اولویت فرار بدهید و کدام را انجام بدهید دارد. این فشار و استرس قطعاً لازم است اما به طور کلی شما را فرا می گیرد.

چیز دیگری که این بازی نیاز دارد، اطلاعات پیش زمینه ای راجب داستان می باشد. شما می دانید که چه کسی هستید و برای چه در این موقعیت قرار دارید ولی وقتی سراغ اطلاعات راجب فرقه های مختلف و ارتباطات سابق با هر کدام آنها می رسد، همه چیز مبهم است. Koch به طور واضح اطلاعات بیشتری نسبت به شما دارد و اینکه شما به عنوان این شخصیت بازی می کنید، عدم ارتباط آزار دهنده ای را مشاهده می کنید.

من حس می کنم این بازی بعد از چند بار بازی کردند قابل فهم تر و منطقی تر می شود و این چیزی است که این بازی در نظر دارد. هر سری بازی تخته را با جاسوس ها، مغز متفکر ها و مراحل متفاوت بر می زند، با NPC هایی که در زمان های متفاوت ظاهر می شوند تا مطمئن شوند هیچ سری بازی ای مشابه نباشد. بسته به اینکه چه تصمیماتی می گیرید و چقدر در بازی زنده می مانید، به محدوده ای از پایان های مختلف نیز نزدیک می شوید، و با صرف زمان کمی برای پایانشان، پیش رفتن در بازی آسان تر می شود.

گرافیک و صدا چیز خاص و ویژه این نیست و برای یک بازی 11.99 دلاری چندان خوب نیست اما این اجازه را به بازیکن می دهد که بیشتر روی گیک پلی تمرکز کند تا از آن منحرف شود. ماهیت دو بعدی تصاویر استفاده شده حس کارتونی خوبی را می دهد و به خوبی با استایل بازی و شخصیت های کارتونی درگیر (شخصیت اصلی به معنای واقعی کلمه یک خوک انسان شده است) هماهنگ است، در حالی که استفاده محدود از اثرات صوتی و صداهای پس‌زمینه به احساس تنهایی می‌افزاید.

و شما واقعا حس تنهایی و ایزوله شدن را وقتی اولین بار بازی را اجرا می کنید دارید! هیچ گونه راهنمایی و توضیحی برای کنترل بازی و اینکه چگونه چیز ها کار می کنند وجود ندارد و شما از همان ابتدا سردرگم خواهید بود. خوشبختانه این مورد شهودی بوده و اگر از بازیکنان با تجربه Switch باشید، خیلی زود به کنترل های در نظر گرفته شده مسلط می شوید.