نقد و بررسی بازی The End of the Sun

گاهی اوقات در بازار بازیهای مستقل، عناوینی را پیدا می کنید که به معنای واقعی کلمه مانند یک جواهر می درخشند و بازی The End of the Sun نیز چنین مصداقی دارد، تا حدی که از همان ابتدای داستان، کاملاً من را به خود جذب کرد. از همان لحظات اول، خودم را در دنیای آن گم کردم و مشتاق بودم داستان را کشف کنم و ببینم چه اتفاقی می‌افتد. چشم اندازها و مناظر طبیعی بازی به گونه ای ساخته شده اند که قدم زدن در آنها حس بسیار آرامش بخشی را به شما می دهد و انگار وارد یک دنیای دیگر شده اید. برای مطالعه مقاله نقد و بررسی این بازی که از طرف تیم IRG Review تهیه شده، در ادامه ما را همراهی کنید.
در حال حاضر، بازی‌های شبیه ساز پیاده روی چندان محبوب نیستند، اما The End of the Sun چیزی برای ارائه دارد. این مانند بازی The Vanishing of Ethan Carter است که با اساطیر اسلاو ترکیب شده است. در دنیای بازیهای مستقل که اصالت می تواند کمیاب باشد، The End of the Sun متمایز می شود. این ماجراجویی روایی که تنها توسط دو خالق پرشور ساخته شده است، بازیکنان را در اساطیر اسلاو غرق می‌کند، جایی که فصول و دوران‌ها در اطراف آتش‌های مرموز در هم تنیده می‌شوند.

از لحاظ داستانی، بازی ارزش تلاش برای کامل کردن را دارد، زیرا هر کار تکمیل‌شده شما با پخش صحنه‌ای از داستان ساکنان دره پاداش داده می‌شود که به عنوان قلب تپنده The End of the Sun عمل می کند. در طول این کات سین ها می توانید حرکت کنید و از هر زاویه ای که می خواهید، تعامل شخصیت ها را تماشا کنید. اگر یک سری از کارهای مرتبط را به پایان برسانید، نه تنها احساس موفقیت خوبی خواهید داشت، بلکه از طریق نماهای هوایی شبیه به هواپیماهای بدون سرنشین، بینش جدیدی از خط داستانی کلی خواهید داشت.

مکانیک اصلی گیم پلی بازی حول حل معماها برای برافروختن مجدد آتش مقدس تمرکز دارد. هر آتش دانی که دوباره شعله‌ور می‌شود، بخشی از داستان را آشکار می‌کند و به شما اجازه می‌دهد تا به تدریج روایت را کنار هم بگذارید. این آتش‌ها همچنین به‌عنوان دریچه‌هایی به یک هاب مرکزی عمل می‌کنند و امکان سفر یکپارچه بین فصول مختلف را فراهم می‌کنند و آزادی را در کاوش در دنیای بازی با سرعت خود به ارمغان می‌آورند. ایجاد تغییرات در یک فصل ممکن است مسیرهای مسدود شده قبلی را در فصل دیگر باز کند، مانند اینکه یک سنگ تراشی را قادر می سازد تا پس از فروریختن پل چوبی در بهار، یک پل سنگی جدید بسازد تا بتوانید در تابستان به سمت دیگر بروید.

البته در طول بازی به دفعات زیادی دچار سرگردانی می شوید، همراه با مقدار زیادی عقبگرد برای یافتن یک آیتم در یک مکان برای استفاده در مکان دیگر. من سعی کردم در یک خط مستقیم از مکانی به مکان دیگر حرکت کنم، اما در نهایت مجبور شدم مسیرهای طولانی را طی کنم، زیرا در این بازی شما نمی توانید از ارتفاعات بالا بروید یا بپرید. موارد و اسناد زیادی برای بررسی در سفر شما وجود دارد که به صورت بصری با x های پررنگ کوچک نشان داده می شوند. اگر به اندازه کافی به آنها نزدیک شوید، اطلاعاتی در مورد آنها آشکار می شود. ممکن است بتوانید یکی را برای مشاهده دقیق‌تر انتخاب کنید، آن را بچرخانید تا از هر طرف آن را ببینید، یا شاید حتی آن را با خود ببرید.

با مشاهده محیط سه بعدی دوست داشتنی از دید اول شخص، شروع به بازی با ماوس و صفحه کلید کردم اما طولی نکشید که استفاده از یک کنترلر را ترجیح دادم، البته نه این که کنترل های بازی مشکل داشته باشند، بلکه این کار را به دلایل شخصی انجام دادم. بنابراین تنظیمات را طوری تغییر کردم تا از شر تاری حرکت خلاص شوم تا بتوانم تجربه ای روان تر داشته باشم. فکر می‌کنم به این دلیل بود که من در همه جا در بازی می‌دویدم (که مستلزم نگه داشتن مداوم دکمه run است)، زیرا سرعت پیاده‌روی معمولی بازی بسیار کند بود.

به نوبه خود، گوش های شما با آهنگ های محلی ملودی که از موسیقی باستانی الگوبرداری شده اند، اما تنظیم و خوانده می شوند تا حواس ش را پرت نکنند، با داستانی که در بازی گفته می شود ترکیب می شود و کاملاً آن را تکمیل می کند. همچنین بازی صداپیشگی فوق العاده ای دارد که توسط یک راوی بیان می شود. این باید قابل قدردانی باشد، به خصوص که امروزه بازی های لهستانی که توسط استودیوهای لهستانی ساخته شده اند، اغلب نسخه های زبان لهستانی ندارند، زیرا آنها به طور جاه طلبانه بازار جهانی را هدف قرار می دهند.

در مجموع، The End of the Sun یک بازی مستقل فوق العاده بوده که بسیار عاشقانه توسعه یافته است. چشم اندازهای زیبا با خانه های دنج و در پس زمینه فولکلور و اسطوره های اسلاو این بازی به سرعت شما را مجذوب خود می کند. در ابتدا ممکن است کاملاً برای شما مشخص نباشد که چه کاری باید انجام دهید یا هدف چیست، اما به تدریج همه چیز روشن می شود. سبک بازی بسیار آرامش بخش است و شما واقعا می توانید خود را در این دنیای بازی رویایی غوطه ور کنید. در اینجا واقعاً عشق زیادی در ساخت این بازی به کار رفته و من واقعاً از توسعه دهندگان آن قدردانی می کنم. اگر عاشق داستان سرایی همهجانبه، محیط های زیبا و لمس رمز و رازهای مختلف هستید، این یک بازی ضروری است.