خانه / Reviews / نقد و بررسی بازی The Cecil: The Journey Begins

نقد و بررسی بازی The Cecil: The Journey Begins

به هتل سیسیل خوش آمدید، جایی که فضای ترسناک و خارق‌العاده ای دارد که به خوبی حس ترس را در مخاطب را ایجاد می کند. The Cecil: The Journey Begins یک بازی پازل اشاره و کلیک اول شخص لذت‌بخش و سریع با المان های جنگی است که توسط استودیوی Genie Interactive Games ساخته شده و در 3 آوریل 2025 برای رایانه های شخصی منتشر شده است. با اینکه عمده نظر من در مورد این عنوان مستقل، مثبت است، اما هر چه بیشتر در مورد آن فکر می‌کردم، چند نقص را پیدا کردم که مانع از تحقق کامل پتانسیل های بازی شده اند.

داستان بازی با بیدار شدن شما در یک سلول زندان، در جستجوی همسر گمشده‌تان، سارا، آغاز می‌شود. فرار از این سلول به طرز چشمگیری آسان است: فقط کافیست لوله بازکن را بردارید و در توالت فرو کنید، میله فلزی را بگیرید، آجرها را بتراشید، ابزار باز کردن قفل را پیدا کنید و درب را باز کنید! فقط موضوعی که در اینجا قابل بحث است، اینکه با وجود چنین شرایطی، چرا تیم طراحی بازی، اصلاً زحمت قرار دادن ما در سلول زندان را به خود داده اند؟

وقتی از زندان بیرون آمدید، کمی داستان پس‌زمینه انتزاعی جمع‌آوری می‌کنید و به سمت هتل می‌روید. لحن داستان بازی وهم‌آور و شوم است – اتفاقات بدی اینجا افتاده است و احتمالاً تا آخر بازی ادامه خواهند داشت. اما کاوش و اتمسفر بازی، نقش کلیدی را ایفا می کنند. در حالی که داستان مهم است، تا زمانی که کاوش نکنید، پیشرفتی نخواهید داشت: فقط به اطراف نگاه می کنید، سوئیچ‌ها را می زنید، درپوش‌ها را برمی دارید.روایت بازی The Cecil: The Journey Begins لحظات ترسناکی را به نمایش می‌گذارد، مانند گوش دادن به یک رادیوی قدیمی و خش‌دار کلاسیک.

وقتی به هتل می‌رسید، یک سیگنال صوتی و کات سریع به یک مجسمه شوم، واقعاً مرا به وجد آورد و اینجا بود که توسعه‌دهندگان را تحسین کردم. حی مضمون اصلی “همسرتان را پیدا کنید” نیز ساده است. اما حتی برای یک چنین بازی کوتاهی، چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد. گاهی اوقات، تقریباً احساس می‌شود که جستجوی شما برای سارا یک اندیشه فرعی است (نگران نباشید، خود جان هنوز به این موضوع اهمیت می‌دهد). اما ابتدا، باید تاریخچه و راز هتل را کشف کنید.

از نظر گیم پلی، The Cecil: The Journey Begins یک بازی ساده است. شما باید در هتل قدم بزنید، با آیتم‌های پیشنهادی تعامل داشته باشید و ببینید چه چیزی می‌توانید پیدا کنید یا یاد بگیرید. ماوس و کیبورد به خوبی و با ظرافت کار می‌کنند، با حرکت روان در اتاق و کنتراست واضح، کاوش را آسان می‌کند. حتی خود معماها نیز سخت نیستند، اما نمی توان آنها را آسان نامید. به نظرم این عنوان خیلی کمتر از بازی‌های مشابه دیگر خسته‌کننده بودند. مطمئناً، پیدا کردن گلدان مناسب از بین هشت گلدان موجود برای پیدا کردن کلید کمی خسته‌کننده بود، اما حداقل مجبور نبودم از سه حلقه دیگر بپرم یا درب گلدان‌ها را به ترتیب نامعلومی بردارم. نه، فقط چند تا از آنها را نگاه کردم تا اینکه کلید را پیدا کردم و توانستم به جلو بروم.


به طور کلی، این بازی طوری طراحی شده که انگار یک نقشه باز است. با این حال، روایت و گیم‌پلی به طرز فریبنده‌ای خطی است. فضاهای باز وسیع و آیتم‌های فراوان برای جابه‌جایی، این واقعیت را پنهان می‌کنند که به معنای واقعی کلمه یک مسیر رو به جلو وجود دارد و تا زمانی که آنچه را که به دنبالش هستید در اتاق فعلی پیدا نکنید، نمی‌توانید به آنجا برسید. بدیهی است که با باز کردن مناطق جدید، این ساختار «جهان باز» وسیع‌تر می‌شود زیرا می‌توانید در حین تلاش برای یافتن سرنخ منطقه بعدی، به مکان‌هایی که قبلاً بازدید کرده‌اید برگردید.

در طول سفرتان، یک تپانچه قدیمی پیدا می‌کنید که از آن برای از بین بردن هیولاهای پراکنده‌ای که در هتل پنهان شده‌اند استفاده می‌کنید. مشکل اینجاست که باید به آنها شلیک کنید… اما خیلی زیاد! خوشبختانه، گلوله‌های زیادی وجود دارد و دشمنان بسیار آهسته حرکت می‌کنند. برای من، این عناصر مبارزه یک فرصت خوب بود اما به نظر می‌رسید که به طرز نامناسبی ضعیف کار شده است. بازی چیز جدیدی را ارائه نمی‌دهد. اینها معماهایی هستند که قبلاً حل کرده‌ایم، گیم‌پلی‌ای که همه به آن عادت داریم به همراه جامپ اسکرهای کلاسیک که البته اثرگذاری زیادی دارند.

از نظر بصری، دنیای بازی The Cecil: The Journey Begins تاریک اما خیره‌کننده است. اتاق‌ها کمی بیش از حد منحصر به فرد هستند و باعث سرگیجه من می‌شدند. اما هر اتاق با دقت و تلاش طراحی شده است. جلوه‌های ترسناک خون آلود، گوشه‌ و کنارهای تاریک، طراحی‌های نگران‌کننده دشمنان… همه اینها برای این است که شما را در حین جستجوی همسرتان مضطرب نگه دارد. موسیقی نیز به خوبی حال و هوای بازی را تنظیم می‌کند اما اغلب در پس‌زمینه گم می شود. طراحی صدا عالی است، هرچند نشانه‌های صوتی و صداهای تعاملی، جستجو را جالب نگه می‌دارند. وقتی موسیقی وجود دارد، مؤثر است. چون بیشتر اوقات در پس‌زمینه است، بسیار فراموش‌شدنی نیز هست.

البته طراحی صوتی بازی واقعا عالی است. هر آیتم صدای مناسبی تولید می‌کند که مرا در بازی غرق می‌کند. صدای تق‌تق و چکاچاک، صداهای وهم‌آور، صدای ساییده شدن یک مجسمه سنگی روی قفسه چوبی. نمی‌توانم به اندازه کافی در مورد اینکه صدا کاملاً با گرافیک و محیط مطابقت دارد، صحبت کنم.

در مجموع، The Cecil: The Journey Begins بازی خوبی بود. نه بیش از حد جذاب بود و نه با سختی مصنوعی خود، مرا ناامید کرد. محیط، به خصوص صدا، مرا در طول بازی درگیر نگه داشت و به خودی خود ارزش توصیه من را دارد. طرح داستان پیچ و تاب کمی دارد و نکات داستانی را معرفی می‌کند که به نظر می‌رسد جنبه پر کردنی دارند، زیرا نکته اصلی داستان پیدا کردن همسرتان بود. اما، این پر کردنی‌ها به شکلی سرگرم‌کننده نمایش داده شدند. همانطور که در بالا گفتم، بیش از حد مورد استقبال قرار نگرفت. این بخش‌های پر کردنی با توجه به اینکه می‌توانید در صورت تصمیم‌گیری درست، بازی را در کمی بیش از سه ساعت به پایان برسانید، چندان بد نبودند. بیشتر شبیه تماشای یک فیلم تعاملی با چند درگیری مسلحانه است. تجربه این بازی را به خصوص به کسانی که تریلر آن را جذاب می‌دانند، توصیه می‌کنم.

5

5

مزایا

  • لحظات گشت و گذار در هتل طراحی عالی دارند
  • معماها به اندازه‌ی کافی چالش‌برانگیز هستند
  • جامپ اسکرها در القای حس ترس به مخاطب، عملکرد فوق العاده ای دارند
معایب

  • وجود برخی مضامین بیهوده
  • نوآوری زیادی در بازی وجود ندارد
  • مبارزات بازی چندان جالب نیستند

0

0

0

0

0

گرافیک - 8
گیم پلی - 7
داستان - 7.5
موسیقی - 7.5

7.5

User Rating: Be the first one !

همچنین ببینید

نقد و بررسی بازی Leila

اگر از من بپرسید، با اطمینان می گویم Leila در یکی از دسته‌های بازی‌های مورد …