توله سگهای گمشده، ستارههای افتاده و یک دوست کوچک آتشین، یک روز طوفانی را به یک ماجراجویی خیرهکننده تبدیل میکنند. بازی Asfalia: Panic at the Mansion دومین نسخه از مجموعه عجیب و غریب Asfalia است که توسط Funtomata توسعه و منتشر شده است. پس از انتشار در رایانه شخصی از طریق Steam در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۵، در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۵ برای نینتندو سوییچ نیز منتشر شد و دنیای رنگارنگ داستانمحور خود را به یک پلتفرم دستی مناسب برای خانوادهها آورد.
این دنباله، درست مانند نسخه قبلی خود، Asfalia: The Cranky Volcano، طنز ملایم، حل معماهای سبک و مکانیکهای اشاره و کلیک قابل دسترس را با داستانی که برای کودکان و والدین طنینانداز میشود، ترکیب میکند. اگرچه این دنباله دارای نواقصی است، اما از بازی اول جذابتر است و ماجراجویی جذابی، هرچند گاهی ناهموار، را برای خانوادهها ارائه میدهد.
داستان بازی Asfalia: Panic at the Mansion با چارلی، شخصیت اصلی جوان بازگشته به این مجموعه، آغاز میشود که با خوشحالی با توله سگها در پارک بازی میکند. طوفانی ناگهانی حیوانات را به جنگل میراند و چارلی را به تعقیبی دیوانهوار سوق میدهد که بار دیگر او را در سرزمین جادویی آسفالیا فرود میآورد. این بار، خود ستارهها در حال خاموش شدن هستند و چارلی باید در کنار شعلهای کوچک به نام Lily که از یک ستاره افتاده متولد شده است، همکاری کند.
ماموریت شما بازگرداندن نور به سرزمین، تشویق لیلی به درخشش درخشان و ردیابی توله سگهای گمشده است. محیط بازی زیبا و متناسب با سن است و دوستی بین چارل و لیلی به آن گرما میبخشد، اگرچه روایت، مانند بازی اول، گاهی اوقات برای حفظ یک خط سیر واضح تلاش میکند. ماموریتهایی مانند بازسازی مجسمه یک گربه، پیدا کردن یک عصای یخی یا حتی انجام بازیهای ویدیویی با چاقوی سخنگو، بدون شک احمقانه هستند، اما جذابیت آنها باعث میشود که این سفر ارزش دنبال کردن داشته باشد.
در این نسخه، چارلی نسبت به بازی اول، پختهتر به نظر میرسد. او این بار کمتر غر میزند و نقش حمایتی و دلگرمکنندهتری را ایفا میکند که او را به یک راهنمای دوستداشتنی برای بازیکنان تبدیل میکند. در ترکیب با بازیگران فرعی پر جنب و جوش و جرقه شخصیت Lily، وحشت در عمارت در کل شخصیتمحورتر به نظر میرسد، حتی اگر طرح کلی گاهی اوقات تمرکز خود را از دست بدهد.

در حالی که لحظات گیمپلی در نسخه قبلی یعنی بازی The Cranky Volcano گاهی اوقات کماهمیت به نظر میرسید، Asfalia: Panic at the Mansion به شیوههای خوشایندی آنها را گسترش میدهد. این بار، شما میتوانید با استفاده از گزینههای دیالوگ متعدد با شخصیتها صحبت کنید، بدون نیاز به تعامل مستقیم، گشت و گذار NPCها در جهان را تماشا کنید و برای انجام وظایف اختیاری مانند تعمیر رباتهای پرنده زیبا، به مناطق قبلی بازگردید. این نکات باعث میشود جهان زندهتر و به هم پیوستهتر به نظر برسد و راهحلهای معماها اغلب ارگانیکتر از قبل آشکار میشوند. همراه جدید آتش، لیلی، نه تنها داستان را پیش میبرد، بلکه در طول مسیر، جناسهای سبک و تشویقی را نیز به همراه دارد که به درگیر نگه داشتن بازیکنان جوانتر کمک میکند. جمعآوری استیکرها به عنوان یک سیستم پاداش، با یک دفترچه استیکر جذابتر که کاوش و ماموریتهای جانبی را تشویق میکند، بازگشته است.
اگر بخواهم از دیدگاه محتوا، این بازی را بررسی کنم، باید بگویم که کاملاً خانوادگی است. معماها سرراست و فاقد هر گونه مجازات هستند آنها را حتی برای کودکان هفت ساله قابل درک میکنند، اما دیالوگهای شوخطبعانه و اشارات فرهنگی پراکنده در سراسر بازی تضمین میکند که بازیکنان بزرگتر احساس طرد شدن نکنند. مضامین ترس و شجاعت به روشهایی ارائه میشوند که درک آنها برای کودکان آسان است و آنها را تشویق میکند تا با شجاعت به جای اجتناب با چالشها روبرو شوند. حتی صحنههای ترسناکتر، مانند قبرستانها یا شخصیتهای شبحمانند، به جای ترسناک بودن، بازیگوشانه هستند و ایدههای بالقوه ترسناک را به فرصتهایی برای طنز و اطمینانبخشی تبدیل میکنند.
ارزش تکرار بازی متوسط است و تمام کردن آن، قفل قابلیت انتخاب مراحل را باز میکند که به شما اجازه میدهد بخشهایی از داستان را دوباره مرور کنید، اگرچه در اینجا برخلاف بازی اول، جمعآوری استیکرها را دنبال نمیکند یا پاداش اضافی ارائه نمیدهد. از جنبه مثبت، میتوان مینیگیمها را پس از اتمام داستان از منوی اصلی دوباره بازی کرد و به بچهها این فرصت را میدهد که بدون تکرار کل ماجراجویی، به بخشهای مورد علاقه خود بازگردند.
از نظر بصری، بازی Asfalia: Panic at the Mansion به زیباییشناسی متمایز نقاشیشده با دست این مجموعه پایبند است. به نظر میرسد که یک کتاب داستان زنده شده است، پر از محیطهای رنگارنگ و جزئیات عجیب و غریب که الهاماتی مانند آلیس در سرزمین عجایب را تداعی میکند. طراحی شخصیتها به سمت جنبههای احمقانهتر متمایل شده، چه یک چاقوی عاشق پنیر باشد و چه یک مارکی شیفته تمیزکاری، که به دنیای بازی شخصیت زیادی میبخشد. جلوه های صدا نیز به تکمیل لحن بازی کمک میکند، با صداپیشگی پرانرژی و موسیقی متن که مکمل فضای شاد بازی است. با این حال، فقدان برخی خطوط صوتی یا بیصدا میتوانند منجر به مکثهای ناخوشایند شوند و موسیقی، در حالی که دلپذیر است، همیشه تأثیر ماندگاری از خود به جا نمیگذارد.
خلاصه اینکه به عنوان یک نسخه دنباله، Asfalia: Panic at the Mansion در ادامه دادن به پایههای عناوین قبلی خود موفق عمل میکند. این بازی تعامل بیشتر، محتوای جانبی غنیتر، ماجراجویی طولانیتر و حس غوطهوری بیشتری در دنیای عجیب و غریب خود ارائه میدهد. با این حال، مشکلات فنی، داستانسرایی ناهموار و فقدان جوایز معنادار پس از بازی، مانع از درخشش کامل آن میشود. با این حال، برای خانوادهها، این معایب در مقایسه با لذت کاوش در محیطهای تخیلی Asfalia، ملاقات با شخصیتهای عجیب و غریب آن و حل معماهای ملایم آن با هم، ناچیز است.
- از یک گرافیک هنری خیره کننده استفاده می کند که یادآور کتاب های مصور کارتونی است.
- مملو از شخصیتهای عجیب و غریب است که هر کدام دیالوگ های طنزگونه دارند.
- صداپیشگی فوق العاده و موسیقی متن شنیدنی بازی را تحسین می کنم.
- معماها طراحی خلاقانه و واضحی دارند.
- فهم و درک داستان بازی، نسبتا دشوار است.
- در بعضی مکان ها، مکثهای ناخوشایندی را شاهد هستیم که جلوه های صوتی را تحت تاثیر قرار می دهند.
- از لحاظ فنی با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند.
IRG Review Iran Game Review



