خانه / PC / نقد و بررسی Assassin’s Creed Syndicate

نقد و بررسی Assassin’s Creed Syndicate

شاید با دیدن نام این عنوان یعنی Assassin’s Creed Syndicate به فکر سری فوق العاده قوی و خوب Assassin’s Creed بیافتید و به یاد خاطرات خوب و قوی که از سری دارید بیافتید و فکر کنید که این نسخه هم میانند بسیاری از نسخه های قبلی قرار است تا یک شاهکار بی نظیر را به شما تحویل دهد اما شاید کمی هم با خودتان فکر کنید که نسخه های تازه منتشر شده این عنوان مشکلات زیادی را داشتند و نکند که در این نسخه هم شاهد این نشملات زیاد باشیم و این باعث خراب شدن این سری بشود؟ آیا جواب سوالاتتان را میخواید؟ پس با نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Syndicate از تیم IRG Review همراه ما باشید.

اما بگذارید برگردیم به زمان معرفی این بازی اگر که بادتان باشد این بازی یعنی بازی Assassin’s Creed: Syndicate با وعدههای پر سر و صدای یوبیسافت مبنی بر پیشرفت و بازگشت به ریشهها معرفی شد و حالا پس از گذشت چند ماه، شاهد انتشار این نسخه از سری محبوب Assassin’s Creed هستیم. خیلی زود فهمیدیم که ساخت بازی را برخلاف نسخههای قبلی، استودیویی به غیر از مونترال بر عهده دارد. آن هم نه یک استودیو، بلکه جمعی از استودیوهای یوبیسافت با مرکزیت استودیوی کبک مشغول ساخت این بازی شدند. این اولین پروژهی جدی و کامل استودیوی کبک بود. پروژهای که از همان ابتدا تصمیمی مبنی بر حذف بخش چندنفره در آن گرفته شد و دلیل این تصمیم، تمرکز کامل تیم سازنده روی بخش تک نفره و داستانی بود. با این تفاسیر، امیدواری نزد طرفدارها بیشتر شد تا شاید  Syndicate بتواند سری را به روزهای اوج خود بازگرداند، روز هایی که با شخصیت های دوست داشتنی در داستانی فوق العاده خوب و دوست داشتنی به سراغ آدم بد ها میرفتیم و خاطرات فوق العاده آن روز ها هنوز هم برایمان زنده است، کلا شرکت Ubisoft نقش موثری در ساخت خاطرات بی نظیر و خوب بازی های قدیمی که الان به بدترین شکل ممکن در آمده اند داشته است.

اما شرکت Ubisoft در این نسخه از این سری دست خالی هم نیامده است و با تغییرات فوق العاده و خوبی به میادین آمده است تا شاید توانست این سری را به روز های اوج خود بازگرداند و شاید توانست این بازی را دوباره زنده کند، Syndicate ویژگیهای کاملا جدیدی را ارایه میدهد که باعث تفاوت آن با نسخههای قبلی شده و سازنده سعی داشته تا بازی خود را به واسطهی این ویژگیها گسترش دهد. ورود به یک دورهی تاریخی مدرنتر، ناخوداگاه باعث میشود تغییرات بسیاری را در بازی ببینیم. این تغییرات گیمپلی بازی را تا حد زیادی تحت تاثیر خود قرار داده و از طرفی ایدهی کنترل دو شخصیت در بازی مطرح شده است. اتفاقی که اولین بار در سری رخ داده و در نوع خود جالب است. کمکم باید حضور یک شخصیت اصلی شمشیر به دست را فراموش کنیم و به دیدن چند شخصیت تفنگ به دست در راس بازیهای سری عادت کنیم. اما این به این معنی نیست که در Syndicate مبارزه نفر به نفر فراموش شده باشد و استفادهاز سلاحهای سرد رونق خود را از دست داده باشد. Syndicate شاید مقدمهای برای نسخههای بعدی سری باشد و به همین دلیل علاوه بر بعضی ویژگیهای نسخههای قبلی، شاهد اتفاقهای جدیدی در سراسر بازی هستیم که دید بهتری از نسخههای بعدی به ما میدهد. اما بحث ما بر سر این نسخه و بررسی آن است. در مطلب پیشرو سعی میکنیم کمتر به گذشته و حتی آیندهی سری اشاره کنیم. مقایسههای صورت گرفته در این مطلب (به جز پیشرفتها)، تاثیری روی ارزیابی نهایی ما از بازی نخواهد داشت و امیدواریم که این بازی توانسته باشد از آن خرابی هایی که نسخه پیشین درست کرد فرار کرده باشد و ما با بازی قوی و خوبی همراه باشیم.

بگذارید از شخصیت این بازی شروع کنیم، خب ما این سری را به شخصیت پردازی قوی و خوبش میشناختیم و بگذارید ببینیم که این نسخه در زمینه شخصیت پردازی چه کرده است و آیا توانسته است مانند قدیم خوب کار کند یا نه ، در این بازی ۲ شخصیت وجود دارد بگذارید از اولی شروع کنیم که نام او جیکوب می باشد، جیکوب به طور کلی، بسیار شبیه به قهرمانهای افسانهای هالیوود است! صحبتهای طنزی که در جدیترین مواقع بازی میکند، نشان دهنده شخصیت فانتزی و اسطوری اوست که ماندگاری در آن معنایی ندارد! او یک قهرمان فانتری است که دقیقاً در مواقعی که مثلا خانهای آتش میگیرد، از راه میرسد و یک تنه با فوت کردن آتش را خاموش میکند! اما به عنوان یک اساسین، همیشه گزینه خوبی برای پریدن از بالای ساختمانهاست! شاید بتوان Assassin’s Creed Syndicate را یکی از متفاوتترین نسخههای مجموعه دانست. کلاه کلاسیک و زیبایی که بر سر جیکوب فرای قرار دارد، شدیداً به حال و هوای لندن میخورد و نحوه راه رفتن و، خیابان های لندن را جارو میکشد. او فردی سادهلوح اما باهوش است (!) و در مبارزات و بازیهای هوشمندانه، مهارت خاصی دارد. علاوه بر اینکه پنجه بوکسش خیلی بدرد بخور نیست، در جذب کردن آدمها نیز مهارت جالبی ندارد، اما شخصیت جالبی دارد که در بسیاری از نقاط بازی باعث خندیدن شما خواهد شد چرا که یک شخصیت طنز ریز در وجود او وجود دارد که میتوان در گاهی اوقات آن را لمس کرد و احساس کرد اما با اینجال آنچنان شخصیت جذابی حداقل از نظر من نیست.

اما شخصیت بعدی که به نقد آن خواهیم پرداخت دومین شخصیت قابل کنترل بازی یعنی خواهر جیکوب میباشد، بنظر، ایوی شخصیتی به مراتب خوددارتر و منطقیتر از حیکوب دارد. او در مبارزات به خصوص به همراه عصای معروفش جذابتر و اصیلتر ظاهر میشود و البته تصمیمتاش همیشه قوی و قابل اعتماد است. او به عنوان خواهر جیکوب، نقش بزرگی در حرکت عظیمشان به سمت موفقیت در لندن داشته است. ایده تعویض بازیکن برای اولین بار در این نسخه از سری اضافه شد که با بازخوردهای مختلفی مواجه بود. اما مطمئنا برای این داستان، انتخاب خوبی بوده است، مخصوصاً با توجه به تناقضی که میان این دو هست، جیکوب و ایوی همیشه یکدیگر را کامل میکنند، این یکی از نکات خوب در شخصیت پردازی این بازی میباشد که دو شخصیت بازی میتوانند مکمل یک دیگر باشند و شما این سوال برایتان پیش نمی آید که چرا باید بازی دو شخصیت داشته باشد و این را یک نکته خوب و مثبت در این بازی میبینیم.

اما شخصیت پردازی در این بازی همانطور که خودتان هم میدانید به قدر کافی خوب نیست و نمیتواند جای خالی شخصیت های قدیمی این سری را برای ما یا حداقل برای من به شخصه پر کند، از مشکلاتی که می توان صراحتاً درباره بازی بیان کرد، عدم پرداختن کافی به شخصیتهای بازی است!  به همین دلیل است که اکنون تنها میتوانیم برایتان از دو شخصیت اصلی بازی بگوییم! در ادامه، شاهد حضور افرادی چون هنری (که یک اساسین از هند است)، چارلز دیکنز و داروین هستیم. حتی بعدتر، گراهام بل عزیز و گرامی نیز وارد جریان میشود!  البته با آنکه نقشی جز فراهم آوردن وسایل و مهمات مختلف ندارد، اما بازهم غرق شدن در چهره زیبایش خالی از لطف نیست، در کل شخصیت های اضافه زیادی در این بازی وجود دارد که خب حضور همه آنها در بازی الزامی نیست و این باعث شده است که شخصیت پردازی بازی برای شخصیت های فرعی به شدت بد باشد و جاهایی شما با خود بگویید که ای کاش نصف این شخصیت ها نبودند اما همان نصف دیگر شخصیت پردازی خوبی را دارا می بودند.

اما بگذارید به سراغ گیم پلی این بازی برویم، چیزی که همیشه در این سری حرف اول و آخر را میزند و این گیم پلی این سری است که بسیار خاص و منحصر به فرد است و هنوز بازی نیامده است که بتواند با گیم پلی این سری مبارزه کند، در نگاه اول باید گفت که گیم پلی سندیکا نسبت به دوسه نسخه ی قبلی خیلی بهتر شده و اگر هنوز از حرکاتی نظیر بالا رفتن از در و دیوار یا پریدن روی سر دشمنان خسته نشده باشد، هنوز احتمال زیادی وجود دارد که از تمام این کارها لذت ببرید. گیم پلی بازی خوش بختانه تا حدی روان تر از قبل شده و این بار می توان با سرعت بیش تر و به طرق گوناگون در محیط بسیار بزرگ بازی جا به جا شد، علاوه بر این که کاراکترهای اصلی سرعتی بسیار زیاد (و بعضا غیرمنطقی) در بالا رفتن از دیوار دارند، به لطف آیتم های جدیدی چون زیپ لاین، می توان به سرعت میان دو ساختمان طنابی متصل کرد و از میان آن ها جا به جا شد. در همین حال، خیابان های لندن هم به صورت عریض و طویل طراحی شده اند تا بتوانید به راحتی و با استفاده از وسیله ی نقلیه ی کالسکه، در شهر جولان دهید، اضافه شدن کالسکه تغییری نسبتا بزرگ و مثبت در گیم پلی به وجود آورده و چرخیدن با این کالسکه ها در شهر یا مبارزه روی آن ها و هنگام حرکت، گیم پلی را از خسته کنندگی بیش از حد نجات داده است. البته متاسفانه سازندگان ظاهرا به خوبی از پتانسیل های ایده ی جدیدشان باخبر نبوده اند و تنها در موارد معدودی از آن استفاده می شود؛ در حالی که به شخصه می توانستم زمان بیش تری را با استفاده از کالسکه سپری کنیم ولی باید پیاده بازی کنیم، خب این ها را میتوان به حساب بی تجربه بودن سازندگان بدانیم اما باز هم نمیتوان از منفی بودن این نکات صرف نظر کنیم چرا که این نکات همگی باعث آزرده خاطر شدن بازیکنان می شوند.

اما بگذارید اصلا به شما بگوییم که داستان بازی در چه زمانی رخ می دهد و درباره چیست، داستان بازی در دورهی ملکه ویکتوریا روایت میشود.دورهای که از آن باید به عنوان سالهای اوج انقلاب صنعتی یاد کرد. ویکتوریا ۶۴ سال بر انگلستان سلطنت کرد و در این مدت نه تنها انقلاب صنعتی، بلکه تاثیرات فرهنگی بسیاری در زندگی مردم به وجود آمد. جامعهی انگلستان در آن روزها پر از هرج و مرج بود و لندن جو آرام و سالمی نداشت. بحث مربوط به کودکان کار، شاید یکی از نمونههای جدی برای نشان دادن حال و هوای سنگین آن روزهای لندن باشد. طبق قوانینی که در اواسط قرن نوزدهم میلادی وضع شد، کودکان زیر ۹ سال نباید به کار گرفته میشدند . بسیاری از وقایع آن سالها در داستان چند ساعتهی بازی گنجانده شده تا بازیکن در کنار انجام ماموریتها و جلو رفتن در داستان، کمی هم در تاریخ گشت و گذار کند و حتی با چند شخصیت مهم تاریخی  ملاقات کند. حتی سعی شده تا جیکوب و ایوی در بعضی از مسائل جامعه دخیل شوند تا بازیکن در به ثمر نشستن بسیاری از اصلاحات و تغییرات به وجود آمده در جامعهی انگلستان دخیل شود. شما در مراحل فرعی علاوه بر مبارزه با باندهای خلافکاری، باید به داد کودکان مشغول به کار برسید و آنها را نجات دهید. بازی طوری روایت میشود که حس میکنید دو شخصیت اصلی بازی نقش بسیار زیادی در تاریخ انگلستان داشتهاند و اکنون نام آنها از تمامی کتابهای تاریخی حذف شده است! شاید این تنها راه برای به تصویر کشیدن تاریخ در سری AC باشد که البته به خوبی جواب داده و مورد استقبال قرار گرفته است، این یکی از تکنیک های جالب Ubisoft برای جا دادن شخصیت های ساختگی در این داستان است که واقعا هم تکنیک هوشمدانه و جالبی است ولی داستان بازی ضعف اصلی آن این است که ما شاهد داستان های فرعی زیادی در بازی نیستیم و همه چیز به داستان اصلی بازی بر میگردد که خب این از جزییات بازی میکاهد و این خودش میتواند یک نکته منفی و بد در این بازی باشد که میتواسنت خیلی بهتر باشد.

اما گرافیک این بازی هم مانند نسخه های قبل در وضع خوبی قرار دارد و میتواند مناظر چشم نوازی را برای شما ایجاد کند، همچنین خوش بختانه مثل همیشه طراحی محیط به بهترین شکل ممکن انجام شده و جزییات در متر به متر آن بیداد می کند. بسیاری از لوکیشن های معروف شهر لندن در بازی ساخته شده اند و بالا رفتن از بناهایی نظیر برج ساعت بیگ بن، لذتی وصف ناپذیر به همراه خواهد داشت، البته گرافیک فنی بازی هم چنان روند معروف یوبی سافت را حفظ کرده و با مشکلات محیرالعقول زیادی مواجه خواهید شد. جدا از این که آنتی آلیاسینگ هنوز از مشکلات جدی بازی محسوب می شود و تنوع چهره و انیمیشن های کاراکترهای جانبی خصوصا دشمنان بسیار کم است، کماکان با باگ های منحصر به فرد سری بازی اساسینز کرید مواجه خواهید شد و احتمالا با دوستان تان حسابی به آن ها خواهید خندید، البته این باگ ها در نسخه قبل هم حسابی باعث خنده ما شد اما در این نسخه بسیار کمتر شده و حالا بیشتر بهبود های خوب گرافیکی در بازی شاهد هستیم که خودش نکته خوب و مهمی است.

اما در نهایت ما میتوانیم به شما بگوییم که این بازی یکی از بازی های خوب این نسل به حساب می آید که شما میتوانید با بازی کردن آن ساعات و لحظات خوبی را داشته باشید، درسته که باگ های ریز و مشکلات کمی در بازی دیده می شود اما در نهایت با بازی بدی طرف نیستیم و این بازی همچنان میتواند یک بازی خوب و قوی به حساب بیاید که میتواند یک سرگرمی بسیار خوب برای شما باشد.

5

5

مزایا

  • گرافیک خوب بازی
  • جزییات بالا در گرافیک فنی و هنری بازی
  • دو شخصیت بازی یکدیگر را کامل میکنند
  • شهر بازی واقعا زیباست
  • سینماتیک های بازی بسیار خوب کارگردانی شده اند
معایب

  • ضعف در موسیقی های بازی
  • داستان اصلی بازی ضعف هایی دارد
  • داستان بازی جزییات کمی دارد
  • شخصیت پردازی بازی میتوانست بهتر باشد

0

0

0

0

0

گرافیک - 8.5
گیم پلی - 8
موسیقی - 7.5
داستان - 8

8

User Rating: Be the first one !

همچنین ببینید

نقد و بررسی بازی Rogue Flight

در میان بازیهای مستقل، به ندرت پیش می‌آید که بازی‌ای را ببینم که اهدافش را …