Assassin’s Creed Odyssey یکی از بازی هایی که همه ما میدانیم که بازی خوبی است و همه ما از قبل از منتشر شدن این بازی هم میدانستیم که این بازی قرار است که یک بازی بزرگ و خوب از آب در بیاید، بازی ای که پس از موفقیت های بسیار زیاد نسخه قبلی یعنی Origins آمده تا موفقیت های دیگری را نیز برای این سری محبوب به ارمغان بیاورد، حالا انگار Ubisoft سر عقل آمده و میخواهد که سری محبوب Assassin’s Creed را دوباره به دوران اوج خود بازگرداند اما آیا این همه خیال پردازی به واقعیت میرسد؟ آیا این نسخه هم موفقیت آمیز خواهد بود؟ اگر پاسخ را میخواهید با ادامه نقد و بررسی بازی تازه منتشر شده ی Assassin’s Creed Odyssey از تیم نقد و بررسی IRG Review همراه ما باشید.
بگذارید از داستان بازی شروع کنیم، یعنی جایی که انگار Ubisoft تمام انرژی و وقا خود را برای آن صرف کرده است، بخش داستان این بازی بسیار خوب و قوی کار شده است اما بگذارید تا جایی که اسپویل نشود به شما بگوییم که داستان این بازی درباره چیست و قرار است که شما چه چیزی را تجربه کنید، Assassin’s Creed Odyssey داستان یک خانواده: پدر، مادر و فرزندان است. یوبیسافت اینبار دقیقتر زیر و بم داستانی را با تغییرات گیمپلی به شکلی مخلوط کرده که نتیجه، اوریجینزی کاملتر، بهتر و کمباگتر شده است.یک سال دوری مجموعه اساسینز کرید (Assassin’s Creed)، شرایطی را فراهم کرد که توسعهدهندگان در یوبیسافت بهتر به پیشینه بازیهای این مجموعه نگاهی بیاندازند و با بررسی امکانات در دسترسشان، به دنبال تغییر ماهیت اثری بروند که دیگر با بازیهایش شناسنامهای معتبر داشت. نتیجه بازی اساسینز کرید اوریجینز شد، اثری که ریشههای این مجموعه را با بایک، کند و کاش میکرد و در مصر باستان با نقشهای عظیم، نوید تغییرات بزرگ را میداد. با این حال، اوریجینز از برخی جهات دارای نقصانهای انکار ناپذیری بود و به ویژه در طراحی ماموریتها نوآوری چندانی نداشت. از طرفی عدم تغییر موتور گرافیکی یوبیسافت از زمان عرضه بازی اساسینز کرید یونیتی، باعث شد هرچند شاهد بهبودهای کلی در ظاهر محیط باشیم، اما انواع و اقسام باگها، گاه و بیگاه در مقابلمان ظاهر شوند. اکنون اما یک سال از ماجراجویی با بایک در مصر باستان میگذرد و به نظر میرسد که یوبیسافت موفقتر از گذشته توانسته در بازی جدید مجموعه اساسینز کرید، ایدههای خود را پیاده کند. اساسینز کرید Odyssey به سالها قبل از وقایع بایک، اولین اساسین میرود؛ زمانی که یونان باستان در اوج درگیریهای داخلی و البته خارجی به سر میبُرد و نبردهای خونینی میان اسپارتها و آتنیها در حال رخ دادن بود. اینبار دیگر خبری از هیدن بلید معروف الطائر، بایک یا اتزیو نیست و به جای آن از قهرمانی افسانهای میشنویم که به همراه سربازان خود به نبردی با ارتش امپراطوری بزرگ هخامنشیان رفت؛ نبردی که هرچند نتیجهای جز از دم تیغ رد شدن تمام اسپارتها نداشت، اما تاریخ نام آنها را با شجاعت و دلاوریشان بازگو کرد، اما ماجرا به همینجا ختم نمی شود و شما در این بازی شاهد مراحل فرعی و داستان های فرعی بسیار زیادی خواهید بود که همین امر باعث می شود تا شما هرچه بیشتر در این بازی غرق شوید و از بازی لذت ببرید، این بازی در مراحل فرعی سنگ تمام گذاشته است و کار نا تمام نسخه قبل را به اتمام رسانده است و حالا پر قدرت برگشته تا رقیب بازی های بزرگ تر از خودش شود.
اما عنصر بعدی که باید به سراغ آن برویم چرا که اصلا همه ما نام این سری را به این خاطر می شناسیم و آن را دوست داریم و این عنصر است که این سری را بسیار خاص تر از بقیه بازی ها میکند، گیم پلی آن است، در مورد گیم پلی بازی Assassin’s Creed: Odyssey که عنوانی اکشن نقش آفرینی محسوب می شود باید با یک نکته خیلی مهم شروع کنم که می تواند در همین چند خط اولیه، تکلیف شما را با کلیت گیم پلی و حتی کلیت بازی Assassin’s Creed: Odyssey اشنا کند و بدانید که با چه سطحی روبرو هستید. این را بدانید که “بعد از تمام کردن بازی Assassin’s Creed: Odyssey بعد از ساعت ها بازی کردن، کلی انگیزه و دلیل و شوق دارید برای آغاز مجدد آن و رقم زدن یک تجربه کاملا جدید از همه نظر نسبت به بار اول تجربه بازی” که همین نکته برای کل توضیحاتی که می خواهیم در مورد یک بازی در این سبک بدهیم کفایت می کند زیرا این “ارزش تکرار بسیار بالا” برای توضیح کیفیت یک اکشن نقش آفرینی کافی است. این که بازیباز بعد از ساعت ها بازی کردن و به پایان رساندن بازی، این کشش را در خود حس کند که می تواند بلافاصله بار دوم را شروع کند، تنها از یک اکشن نقش آفرینی بی نظیر و شاهکار ممکن است. در واقع هر چقدر توضیح از خوب بودن گیم پلی و المان های آن و .. بگوییم در نهایت می خواهیم برسیم به این که آیا فلان بازی از لحاظ گیم پلی می تواند با شما کاری کند که انگیزه شروع مجدد را بعد از ساعت ها داشته باشید؟ خوشبتانه جواب در مورد Assassin’s Creed: Odyssey صد در صد مثبت است و درست است که داستان چند شاخه و عواقب تصمیمات در این موضوع نقش مهمی ایفا می کند ولی نهایتا این گیم پلی است که باید شما را وادار کند دوباره ساعت ها وقتتان را پای بازی که یک بار تمام کرده اید بگذارید، حالا دیگر این سری از سبک بازی های خطی خارج شده است و شما میتوانید چندین بار بازی را بازی کنید تا با همه این عواقب تصمیم گیری ها مواجه شوید و حالا دیگر داستان بازی بسیار مهم تر شده است و دیگر باید با حواس بسیار بیشتری به پای سری اساسنز کرید بنشینید تا بتوانید خط داستانی خوبی را برای خود رقم بزنید.
اما ماجرای گیم پلی به همینجا ختم نمی شود، اصلا مگر میتوان از هسته اصلی این سری یعنی گیم پلی آن به همین سرعت بگذریم، بگذارید بیشتر وارد جزییات گیم پلی این بازی بشویم تا ببینیم که تیم سازنده دقیق تر در گیم پلی این بازی چه تغییرات مثبت و یا منفی ایجاد کرده است، نخستین نکته ای که در مورد گیم پلی بازی Assassin’s Creed: Odyssey باید اشاره کرد و البته واضح هم بود، اضافه شدن و تاکید خیلی بیشتر بر روی المان های نقش آفرینی در این بازی است و اگر قبلا شاهد وجود المان های آر پی جی در یک بازی اکشن ماجرایی بودیم، اکنون دیگر رسما و کاملا شاهد یک اکشن نقش آفرینی کامل هستیم که عمق بسیار بالاتری در گیم پلی داراست و خیلی هدفمندتر برای بازیباز دنبال می شود زیرا که بحث ارتقای شخصیت و ارتقای لول خیلی جدی دنبال می شود. تا پیش از Assassin’s Creed: Odyssey، سه بازی Assasin’s Creed 2 و Assassin’s Creed 4: Black Flag و Assassin’s Creed: Origins برترین بازی های این سری برای من بودند و بیشترین لذت را از آنها برده بودم اما حالا بعد از تجربه Assassin’s Creed: Odyssey این بازی خیلی سریع و در همان ۸–۱۰ ساعت اول جای آنها را گرفت و تبدیل به برترین بازی این سری برای من شد و “حتی”، “حتی” از بلک فلگ هم برای من سرگرم کننده تر بود. البته از قبل هم تقریبا می دانستم که برای من، یک Assasin’s Creed که نقش آفرینی هم باشد چه خواهد شد و حالا خیلی خوشحالم که سازندگان بازی این سری را که البته قبلا هم پر بود از المان های نقش آفرینی، دیگر رسما به این فرمت برده اند و عمق بسیار بالایی به بازی بخشیده اند تا اکنون با انگیزه لول زدن و بالابردن لول شخصیت و باز کردن مهارت ها و پرک های بیشتر، لحظه ای هم بازی برای ما تکراری نشود و حتی برخی ماموریت های تکراری فرعی هم برای ما عقلانی و هدفمند باشند و شاهد عنوانی باشیم که به شخصه برای من توانایی بیشتر از ۶۰ تا ۷۰ ساعت (و حتی خیلی بیشتر) سرگرم کردن را داراست تا مثل بلک فلگ و ویچر، حتی یک نقطه خیلی خیلی ریز هم در دنیای آن باقی نگذارم و از ذره ذره اش لذت ببرم و کیف کنم، این بازی حالا دیگر باید با بازی های بزرگ تری مانند Witcher مقایسه شود چرا که از همه نظر چه از نظر داستانی و چه از نظر گیم پلی خیلی گسترش یافته و حالا دیگر به یک بازی بسیار بزرگ تبدیل شده است که ساعات زیادی طول میکشد تا تازه شما بتوانید یکی از Ending های بازی را تجربه کنید که این بسیار خوب و خوشنود کننده می باشد.
اما سیستم دیالوگ های این نسخه بسیار فرق کرده است و حالا دیگر با سیستم دیالوگ جالب تری مواجه می شویم، قصه اساسینز کرید زیبا آغاز شده و با ریتم مناسب خودش تا انتها شما را تشنه فهمیدن سوالاتی که طی داستان متوجه آن شدهاید نگه میدارد. در این راه، با توجه به اضافه شدن امکان انتخاب دیالوگها توسط کاربر هم دست شما در گرفتن تصمیمات مهم باز است، با وجود آنکه سیستم دیالوگ گویی بازی شباخت زیادی به ویچر ۳ دارد، این بخش کار خودش را در جذاب نگه داشتن بازی به درستی انجام میدهد و حتی اگر از علاقهمندان بازیهای نقش آفرینی نباشید، آن حس و حال سر راست و به عبارتی اساسینز کریدی بودن قصه باعث میشود تا به هیچ عنوان مشکلی برای فهم داستان وجود نداشته باشد، این انتخابهای شما جدا از تاثیرات بزرگی که روی داستان اصلی بازی خواهند گذاشت، خیلی خوب خودشان را در قصههای ریزی که به عنوان ماموریتهای جانبی در آنها شرکت میکنید نشان میدهند. برای مثال ممکن است که طی یکی از ماموریتهای اصلی بازی، فردی را ملاقت کنید که دیدن او به طور کامل اختیاری است. اگر با انتخابهای خوب خودتان، نظر این فرد را به کاساندرا یا الکسیوس جلب کنید، ممکن است این شخص را در یکی دیگر از مناطق بازی ملاقات کرده و حتی بعضی از مدتی همین شخصیت به معشوقه شما یا یکی از اعضای اصلی کشتیتان تبدیل شود، این ریزهکاریهای جالب باعث میشوند که شما حساسیت بیشتری را حین بازدید خودتان از محیط به خرج بدهید و حتی برای مدتی به طور کل داستان اصلی بازی را فراموش کرده و چندساعتی درگیر حل و فصل همین خرده داستانهای جالب Assassin’s Creed Odyssey شوید، چیزی که در نسخه قبلی هم بود اما هنوز به این تکامل نرسیده بود اما حالا میبینیم که به تکامل خوبی رسیده است و میتوانیم به راحتی از این بازی لذت ببریم.
اما همیشه سری اساینز کرید دارای بهترین گرافیک در زمان خودش بود و همیشه از دیدن شخصیت ها در این بازی و یا از دیدن محیط ها و مناظر فوق العاده طبیعی و زیبای این سری نهایت لذت را می بردیم اما در این نسخه این قضیه به نهایت و اوج خود رسیده است، Assassin’s Creed: Odyssey با اختلاف برترین و قدرتمندترین و زیباترین بازی این سری از لحاظ بصری است و جزو چشم نوازترین بازی های نسل هشتم بوده و در کنار شاهکارهایی مثل ویچر ۳ قرار می گیرد که اتفاقا دنیای بازی هم خیلی به دنیای ویچر ۳ شبیه است و اصلا بدون هیچ توضیح خاصی هم کیفیت گرافیکی بازی از عکس هایی که برایتان از دل گیم پلی آورده ام همه چیز مشخص است. گرافیک همواره در سری بازی های Assassin’s Creed فوق العاده زیبا و جزو برترین های زمان خود بوده است، اما اکنون گرافیک در Assassin’s Creed: Odyssey به نقطه اوج و پیک خود رسیده است و شاهد یکی از خوش اب و رنگ ترین و زیباترین بازی های نسل هشتم از لحاظ گرافیکی هستیم که راستش را بخواهید دقایق خیلی زیادی از بازی را مدام فقط می ایستادم و دوربین را می چرخاندم و به دنیای بازی با شگفتی نگاه می کردم و اسکرین شات می گرفتم. در حقیقت باید گفت نکته مهمی که در بازی Assassin’s Creed: Odyssey از همان دقایق ابتدایی به چشم بازیباز می آید گرافیک چشم نواز و زیبای دنیای بازی در قالب یونان باستان و اسپارتان ها و… است که حال و هوایی کاملا واقعی به بازی بخشیده است. به معنای واقعی هر چیزی که در گرافیک و طراحی بصری بازی Assassin’s Creed: Odyssey می بینیم بی نهایت زیبا و مظهر گرافیک بالا در یک بازی است و یونان باستان را در حداکثر سطح زیبایی و جذابیت شاهد هستیم. عنوان قبلی سری یعنی اوریجینز هم از نظر گرافیکی فوق العاده بود ولی در Assassin’s Creed: Odyssey گرافیک حتی نسبت به آن بازی نیز پیشرفت کرده است و دنیای بسیار خوش آب و رنگ تری را شاهد هستیم و در واقع باید بگویم که رنگ بندی بی نظیر، یکی از اصلی ترین دلایل زیبایی بصری بازی Assassin’s Creed: Odyssey است. در مبحث فنی شاهد یک بازی کاملا با ثبات و روان هستیم ولی در طول تجربه چندین ساعته من چند بار شاهد باگ و مشکلات فنی بودم که هم شامل باگ های کوچک و انیمیشن های عجیب و غریب بود و هم یک بار بازی در افت فریم کاملا هنگ کرد و دیگر هیچ دکمه ای عمل نمی کرد و مجبور شدم که کلا از بازی خارج شوم. در واقع بازی از نظر فنی دارای مشکلاتی هست ولی تعداد این مشکلات خیلی کم است و اغلب هم باگ های ریزی هستند و آن مشکل بزرگی که برای شما گفتم باعث شد از بازی خارج شوم تنها یک بار در طول ۵۰ ساعت برای من رخ داد و به طور کلی نمی توان به این دلیل گرافیک فنی بازی را زیر سوال برد. بازی های این سری معمولا همواره مشکلات فنی از کوچک گرفته تا بزرگ را داشته اند ولی اکنون Assassin’s Creed: Odyssey تقریبا باثبات ترین این عناوین محسوب می شود و با این که باز هم مشکلات و باگ هایی دارد ولی کاملا در دسته عناوین دارای گرافیک فنی استوار که راحت و روان اجرا می شوند قرار می گیرد. باگ های بازی به قدری کم هستند که به راحتی میتوانیم از کنار آنها عبور کنیم و آنها را نادیده بگیریم، همچنین در این بازی گرافیک به قدری خوب و بالا می باشد که شاید پر گرافیک ترین بازی سال را به جرعت بتوانیم این بازی معرفی کنیم.
با توجه به اضافه شدن سیستم انتخاب دیالوگ، تقریبا هر شخصیتی که در بازی با آن روبرو میشوید، بر اساس کارهایی که برایش انجام داده یا ندادهاید، یک رابطه شخصی با شما خواهد داشت. طی ماجراجویی خود افراد متفاوتی را ملاقات خواهید کرد که بعضی از آنها دوست قدیمی شما هستند، بعضی از آنها طی سفر به دوست قدیمی شما تبدیل خواهند شد و بعضی دیگر نیز با همان حضور کوتاه خود، برای مدتی طولانی جایگاهی محکم در ذهنتان پیدا خواهند کرد، در بحث شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی بازی هم، همانطور که پیش از این در بررسی Assassin’s Creed Odyssey گفته بودیم، الکسیوس و کاساندرا تفاوتی آنچنانی با یکدیگر ندارد اما شاید بتوان گفت که چهره متفاوت کاساندرا و صدای جذابترش باعث می شوند که او کمی از الکسیوس گزینه بهتری باشد، در نهایت این بازی یک بازی بی نظیر به حساب می آید که از آن دسته از بازی هایی است که حتما قبل از مرگ باید تجربه کنید و اگر که خود را یک گیمر می نامید باید این بازی را حداقل برای یکبار تجربه کنید چرا که در این بازی ترکیبی از بازی های بزرگ مانند ویچر و سری اساسینز را میتوانید حس کنید و از آن لذت ببرید.
- گرافیک بی نظیر و چشم نواز بازی
- شخصیت پردازی بی نقص و فوق العاده بازی
- موسیقی های دلنشین و فوق العاده
- گیم پلی نرم و عالی
- سیستم ارتقا عالی
- نبود باگ های فنی زیاد
- داستان های فرعی بی نظیر
- تکراری شدن برخی از نقاط بازی