بسیاری از بازیهای مستقل، الهامات خود را به طور واضح آشکار میکنند، به این امید که با استفاده از آن منابع، بتوانند طرفداران بیشتری را به خود جذب کنند. این یک تاکتیک مفید برای ایجاد هیجان است که اخیرا زیاد به کار می رود و بازیهای مستقل به طور خاص میتوانند به طور تصادفی خود را در الهاماتشان رقیق کنند. تماشای این مورد یک الگوی غمانگیز است، به همین دلیل وقتی عنوانی مانند Bittersweet Birthday موفق میشود روی پای خود بایستد، بسیار طراوتبخش است.
در حالی که توضیحات استیم بازی، بارها و بارها سعی میکند سری Souls را به عنوان منبع اصلی الهام تداعی کند، من یک لحن متعادل جذاب مستقل با سبک هنری پیکسلی دوستداشتنی پیدا کردم که بیشتر مرا به یاد عناوین DS مانند Drawn To Life میانداخت. در این مقاله نقد و بررسی از وب سایت IRG Review بیایید عمیقتر بررسی کنیم تا ببینیم آیا Bittersweet Birthday گوهر بینظیری است که با سرد شدن هوا شما را گرم نگه میدارد یا خیر.
Bittersweet Birthday با یک سکانس واقعاً نگرانکننده آغاز میشود. سه شخصیت عجیب یک کیک تولد را احاطه کردهاند که نگاههایشان با جزئیات نگرانکنندهای همراه است. این اولین تجربه فوقالعاده از یکی از نقاط قوت بازی یعنی تسلط بر فرم آن، است. ترکیبی از شخصیتهای سادهتر در دنیای بازی و شخصیتهای دیالوگ دار بسیار دقیق، بافت بسیار زیادی به شخصیتها و دنیای بازی میدهد. این نشان از نیت استادانهی سازندگان بازی دارد. دانستن اینکه کجا باید جزئیات را افزایش یا کاهش دهید تا دقیقاً همان احساسی را که از بازیکن میخواهید، به او منتقل کنید، مهارتی است که به ندرت دیده میشود اما همیشه مورد استقبال قرار میگیرد و در اینجا به وفور نشان داده شده است.
این استفادهی درخشان از جزئیات، در ایجاد تعادل بین لحنهای دوپهلوی بازی، معجزه میکند. در طول سفر، شما بین کاوش در یک آزمایشگاه خطرناک و یک شهر دنج جابجا میشوید. هر دو پر از معما هستند، اما زمینهی پیرامون هر کدام، تابستان کاوش را از تقلا و تلاش ناامیدانه در یک مرکز سرد جدا میکند.
این موضوع به مبارزات نیز مربوط می شود که نکتهی اصلی بازاریابی بازی است. هر مبارزه به عنوان یک باس فایت در نظر گرفته می شود، با تمام خطراتی که انتظار دارید. از شما انتظار میرود که برای رسیدن به هدف، در جاخالی دادن از میان طوفانهای پرتابه که صفحه نمایش را میپوشانند، استاد شوید. این موضوع بیشتر از هر کار مستقیم FromSoftware مرا به یاد بازیهایی مانند Furi یا Titan Souls میاندازد. مجموعه مناسب این مبارزات از همان ابتدا تنظیم شده و از همان ابتدا مرا مجذوب خود کرد.

با رفتن به شهر، مبارزه را برای ماجراجوییهای ساده کنار میگذارید و کارهایی مانند گپ زدن با مردم شهر در مورد مشکلاتشان یا آخرین شایعات و مینی گیم هایی مانند دارت را انجام می دهید. شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) ماموریتهایی ارائه میدهند و مینیگیمها تنوعی را فراهم میکنند. این سرگرمیها جذابیت دارند اما فاقد محتوا هستند. حداقل هنر پیکسلی، با محیطها و طراحی شخصیتهایی که با شخصیت پر میشوند، گشت و گذار در شهر را دلپذیر میکند.
برای چیزی که به نظر میرسد اولین عنوان World Eater Games باشد، Bittersweet Birthday یک دستاورد واقعی است. با این اوصاف، چند لغزش وجود دارد که برای یک بازی اول قابل انتظار است. برخی از دیالوگها بیش از حد طولانی هستند و باعث میشوند صحنههای خاصی کمی طولانیتر از حد لازم شوند. در حالی که موسیقی در سراسر بازی به طرز فوقالعادهای مناسب است، سایر بخشهای صداگذاری میتوانند آزاردهنده شوند.
حتی برخی از جلوههای صوتی در طول مبارزات مرا مجبور کردند میزان صدا را پایین بیاورم، اگرچه این گزینه تا حد زیادی مشکل مذکور را برطرف میکند. در کل، تنها اشکالات واقعی که با Bittersweet Birthday پیدا کردم، ایراداتی بودند که به راحتی نادیده گرفته می شوند. هر مبارزه واقعاً منحصر به فرد به نظر میرسد، سیستم ارتقا به گونهای با روایت داستان ترکیب میشود که هر گزینه ارزش پیدا می کند و با وجود رمز و راز فراگیر، حتی زمانی که خودم شروع به کنار هم گذاشتن قطعات پازل کردم، مرا در تمام مدت درگیر خود نگه داشت.
در مجموع، با مبهم نگه داشتن برخی موارد برای حفظ رمز و راز واقعی که در پشت بازی نهفته است، Bittersweet Birthday یک الماس در دل خود دارد. تولد تلخ، که هم داستان بلوغ و هم مصائب آسیبهای دوران کودکی را تداعی میکند، به خاطر سفر زیبا و چالشبرانگیزش شایسته دیده شدن و قدردانی است. بازیها اغلب تلاش میکنند تا بازیکن را به طور معناداری در مکانیک و روایت خود درگیر کنند و خوشبختانه بازی Bittersweet Birthday این کار را به طرز شگفتانگیزی انجام میدهد.
اساساً، این یک بازی با هنر و داستان جذاب است. مبارزات فوقالعاده هستند، معماها متعادل هستند، بنابراین خیلی خستهکننده نیستند و داستان گاهی اوقات میتواند سنگین باشد، اما شما را به خواندن ادامه میدهد. این نوع بازی، که در آن میتوانید عشقی را که در آن وجود دارد ببینید، همان چیزی است که حمایت از بازیهای مستقل را تشویق میکند. این یک بازی سرگرمکننده است، گاهی اوقات ناامید میشوید، اما رضایتی که در پایان به دست میآورید بینظیر است.
- سبک هنری پیکسلی دوستداشتنیای دارد.
- اکثر مبارزات بازی واقعا همه جانبه و درگیرکننده هستند.
- معماها متعادل هستند و خیلی خستهکننده نیستند.
- در طول بازی با رمز و راز جذابی روبرو می شوید که شما را به حدس زدن وا میدارد.
- گاهی اوقات باید دیالوگهای زیادی را بخوانید.
- جلوههای بصری در حین مبارزات می تواند حواسپرتکننده باشد.
- بعد از شروع اولیه، کمی طول میکشد تا به کلیات بازی عادت کنید.
IRG Review Iran Game Review



