Overmorrow به عنوان اولین بازی توسعهدهنده انفرادی PixelManta، از نظر فلسفی واقعا جالب است، داستان آن به شکلی خاطرهانگیز نوشته شده است، حتی از نظر بصری نیز منحصر به فرد است و واضح است که کاملا با اشتیاق و عشق ساخته شده است. با این حال، مفهوم بازی کردن مجدد آن که شما به طور موثر باید آن را انجام دهید امری طولانی است و مشکلات زیادی در این عنوان مستقل کاملا ستودنی، نهفته است.
بازی Overmorrow شما را در جزیره ای به ظاهر متروک قرار می دهد که 30 روز فرصت دارید تا قبل از بازنشانی همه چیز، اسرار آن را کشف کنید. شما طلسم های جادویی عنصری به دست می آورید که محیط را دستکاری می کند که برای حل پازل ها و پیشرفت ضروری است. اما طلسمها را میتوان به مقدار بسیار محدودی در هر روز اجرا کرد و البته پس از یک استراحت شبانه در آتش کمپ قابل بازیابی است.
هر روز که می گذرد شما را به عذاب قریب الوقوع Overmorrow نزدیک تر می کند، پاک کردن ذخیره ای که به عنوان استعاره ای برای زودگذر بودن زندگی عمل می کند. به طور کلی مضامین زودگذر در نوشتههای خاطرهانگیز بازی به وفور یافت میشود و آن را با آثار نقش هنرمند Memento mori آغشته میکند. مطمئناً در پیام و الهامات این بازی زیبایی خاصی وجود دارد. با سبک هنری موزاییکی مثلثی شکل منحصر به فرد که مشابه آن را کمتر دیده اید و هیچ چیز دیگری کاملاً شبیه آن نیست. هر روز که می گذرد، سنگ قبرها در قبرستانی خوش منظره ظاهر می شود که ما را وادار می کند تا در مورد کسانی که در دنیای زیرزمین آرمیده اند، فکر کنیم. اما حقیقت سخت این است که چنین بازیای بر اساس اصول گیمپلی خود زندگی میکند یا میمیرد و البته در اینجا یکسری مشکلات اساسی وجود دارد.
مهمترین آنها این است که بازی حاوی باگی است که از تکمیل کمپین جلوگیری می کند. به همین علت نتوانستم داستان را کامل کنم و البته با این حال، زمان زیادی را با آن صرف کردم. من تا چهار ساعت برای هر یک از اجراهای خودم تلاش کردم تا همه چیز را ببینم، اما اگر بدانید چه کاری انجام میدهید، بازی را میتوان در حدود یک تا دو ساعت تکمیل کرد.
وجود حلقههای زمانی در بازیهایی مانند The Legend of Zelda: Majora’s Mask، Outer Wilds و Minit نیز وجود دارند که هرکدام به روشهای متفاوتی نیاز به مدیریت اقدامات شما در یک زمان معین دارند. عامل مشترک این عناوین تحسین شده خطر اتلاف وقت و از دست دادن پیشرفت در حین حفظ دانش به دست آمده از حلقه های قبلی است. در چنین بازی هایی، وجود یک پایه محکم ضروری است.
در حالی که بازی Overmorrow از این مکانیک ها الهام می گیرد، کاوش بدون هدایت آن از انتخاب های طراحی ناقصی رنج می برد که یک رویکرد آزمون و خطا را برای حل معماهای متعدد آن ضروری می کند. فرصت های محدودی برای حل معماهای اغلب مرموز آن و همچنین فرصت های زیادی برای مرگ های ناعادلانه وجود دارد. شانس تکمیل این بازی در اولین اجرای شما بدون استفاده از هرگونه راهنمایی تقریبا صفر است. به غیر از یک بخش خطی مختصر برای آشنایی شما با استفاده از جادو، توضیح کمی در مورد ماموریت ها یا نشانه گذاری نکات وجود دارد. اگر از احتمال حذف شدن بازی سیو خود ناامید شده اید، این بخشی از طراحی بازی است – انتظار نمی رود در اولین تلاش خود همه چیز را بفهمید و پیشرفت در جزیره بسیار سریع است. دانش جدید خود را همانطور که روش کار جزیره را یاد می گیرید.
شما از همان ابتدا آزاد هستید که جزیره را کاوش کنید و کریستال های جادویی بیابید که سهم روزانه شما از طلسم ها را افزایش می دهد، که با نگه داشتن دکمه شانه و فشار دادن “A”، “B”، “Y” یا “X” اجرا می شوند. متاسفانه Overmorrow همیشه به وضوح مشخص نمی کند که هر جادوی عنصری به کدام دکمه متصل است، که باعث ایجاد سردرگمی اولیه بی مورد زیادی برای شما می شود.
موسیقی متن این بازی توسط خواننده و ترانه سرای کانادایی “Jim Guthrie” ساخته شده است که روی بازی تحسین شده Superbrothers: Sword & Sworcery کار کرده است. موسیقی او مطمئناً بر اساس اتمسفر محیطهای مختلف بازی ساخته شده، اگرچه میتوانید انتظار داشته باشید که همان آهنگ را به دفعات زیاد بشنوید، مخصوا اگر در حل یک پازل خاص گیر کرده باشید. طراحی صدای بازی ممکن است گاهی اوقات کمی آشفته باشد، به خصوص در منطقه قارچ های جنگلی که در آن ملودی ناهماهنگ می تواند به طور ناگهانی بسته به جایی که راه می روید، از بین برود.
اگرچه نرخ فریم بازی روی نینتندو سوئیچ اغلب به طور محسوسی کاهش نمییابد، من حداقل یک کرش و دو باگ را تجربه کردم که مجبورم کرد بازی را مجددا راهاندازی کنم: یکی شامل این بود که شخصیت اصلی به دیواری چسبید و در آنجا گیر کرده بود و دیگری نیز موقعی بود که در بخش دیگر نقشه کاملاً ناپدید شد و سپس در یک صفحه آبی غیر قابل توصیف سرگردان مانده بودم.
در نهایت، Overmorrow سهم خود را در لحظات رضایت بخش جستجو و یافتن دارد و مفهومی رضایت بخش است. در حالی که یک هدف واقعی در پشت توسعه آن وجود دارد، می توانست از تنظیمات دقیق تر و بازپخش بیشتر سود ببرد. اگر باگ ها و مشکلات متعدد آن در نهایت برطرف شود و همچنین بهبودهای عناصر کیفیت زندگی اضافه شود، در واقع سفری ارزشمند برای بازیکنان علاقمند به داستان خود را ارائه می دهد، اما لازم است تاکید کنم خودتان را برای رویارویی با لحظات ناامیدکننده این بازی آماده کنید.
- ارائه لذت بخش اکتشاف در یک جزیره جذاب که حاوی معماهای روی هم چیده شده متنوعی است
- داستان تامل برانگیز و سبک نوشتار خاطره انگیز
- سبک هنری به سبک موزاییکی منحصر به فرد که گاهی اوقات بسیار زیبا به نظر می رسد
- طراحی یک دنیای پر جنب و جوش که حاوی پازل های محیطی هوشمندانه می باشد
- کرش های ناگهانی بازی و باگ هایی که از پیشرفت شما جلوگیری می کنند
- گیم پلی بیش از حد به عناصر آزمون و خطا متکی است، به خصوص در ابتدای بازی
- طرح کنترلی عجیب که فاقد هرگونه توضیح واضح است
- به طرز ناامیدکننده ای نمی تواند شما را در داستان غوطه ور که و این خیلی مکرر رخ می دهد
- قابلیت پخش مجدد زیادی ندارد