نقد و بررسی Even The Ocean

سلام به تمامی دوستان و همراهان عزیز و دوست داشتنی وب سایت IRG Review امروز با نقد و بررسی بازی بسیار جالب و جذاب Even The Ocean در خدمت شما دوستان عزیز هستیم ، پس در ادامه ی این مطلب با ما همراه باشید تا با یکدیگر ببینیم این بازی چگونه است.

این بازی در  ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ توسط شرکت های Melos Han-Tani  ، Analgesic Productions LLC ، Marina Kittaka و Ratalaika Games ساخته و برنامه نویسی شده استو سپس به دست شرکت های Analgesic Productions و Analgesic Productions LLC منتشر و وارد بازار شد و با توجه به سبک جذاب بازی مورد استقبال خوبی قرار گرفت این بازی به صورت تک نفره اجرا می شود ، این بازی هم اکنون برای پلتفرم های Playstation4 ، Xbox one ، Nintendo Switch و PC و سیستم عامل های MAC OS و Linux در دسترس و قابل خریداری است.

خب در ابتدا باید بگویم که این بازی برگرفته از داستان فیلم Young است در این فیلم یک جوان مو سفید در سفر برای نجات شخصی به نام Briar از تاریکی مرموز شروع به سفر می کند در حقیقت ، آنودین یک سفر روانشناختی در مناطق کاملاً انتزاعی بود که هر کدام مضمون و نگاه خاص خود را داشتند ، که توسط یک جهان توپی بزرگ و شبیه به Zelda به هم گره خورده بودند. سه سال بعد ، توسعه دهندگان Anodyne ، Joni Kittaka و Sean Hogan با یک بازی جدید بازگشتند که در حالی که این داستان در سطح خارجی محسوس تر است چونبه همان اندازه شباهت دارد.

در بازی Even The Ocean داستان درمورد یک کارگر نیروگاه که در یک محیط علمی-تخیلی و معروف به شهر Whiteforge زندگی می کند است. در این شهر دو نوع انرژی وجود دارد ، سبک و تاریک ، Whiteforge انرژی نور از این سیاره را برای به قدرت رسیدن شهر مهار می کند ، اما اگر شخصی انرژی زیادی از نور یا تاریکی جذب کند ، می میرد. پس از یک سفر معمول برای تعمیر و نگهداری موفق شده است شهردار وایتفورگ را تحت تأثیر قرار دهد ، که وظیفه تحقیق در مورد ناآرامی های قطع نیروگاه ها در سراسر قاره را به عهده دارد. آنچه به عنوان یک تکلیف ساده شروع می شود بسیار ناچیزتر از آن است ، و ممکن است سرنوشت بشر را درگیر کند.

به صورت کلی نمی توان گفت که داستان ها با هم مو نمی زنند و می توان گفت داستان بازی به خاطر وجود گیم پلی جذاب بازی تا حدودی جالب تر و جذاب تر است چرا که آنودین کمتر شبیه یک روایت عینی و بیشتر شبیه وسیله ای برای توسعه دهندگان Kittaka و Hogan در مورد فلسفه شخصی خود از طریق پیامدهای اساسی جهان و جهان صحبت کنند و حتی می توانگفت در این بازی یک تغییر مشخص به سمت ارائه یک داستان با شخصیت هایی وجود دارد که به وضوح مشخص هستند تعریف شده است. در بعضی مواقع ، مکالمات بین شخصیت ها ممکن است احساس کمتری مانند افراد واقعی داشته باشد و بیشتر مانند فلسفه صریح بازیکن را بیان کنند ، و جلوه آن خسته کننده است.

این بازی یک بازی در سبک platformer است که در درجه اول حول و حوش یک مکانیک مستقر است که مهم ترین آن دقت کردن به نیمه ی روشن و تاریک در بازی است اشیاء مختلفی بسته به رنگ آنها باعث افزایش نور یا قسمت تاریک می شوند. اگر نوار فقط با یک رنگ پر شود ، می میری. افزودن این مکانیک منحصر به فرد به این معنی است که چیزی مانع یا تقویت سلامتی است کاملاً به زمینه بستگی دارد. هم چنین در بازی معما های جالب و جذاب بسیاری وجود دارد که با حل کردن این معما ها روش های جالب می تواند با این مکانیک بازی کند و به پیشرفت شما کمک کند.

پیزی که در این بازی من بسیار از آن لذت بردم طراحی تصاویر بازی بود چرا که گرافیک بازی به صورت پیکسلی کار شده بود و شما هم زمان می توانستید یک بازی مدرن را در یک دنیای سبتا کلاسیک تجربه کنید که به نظرم بسیار نصاویر جالبی را به وجود آرده بود و من از نگاه کردن به آن ها بسیار لذت می بردم ،از رنگ ها در تصاویر به بهترین شکل ممکن استفاده شده است که می تون گفت ترکیب های بسیار جالب و چشم نوازی را در گرافیک بازی درست کرده است.موسیقی بازی نیز بسیار خوب و متناسب با فضا و اتمسفر بازی ساخته و طراحی شده بود که به جرات می گویم فضای جالبی ر در بازی ایجاد کرده بود. افکت های صوتی نیز بسیار دیقی هستند و با تصاویر هم خوانی خوبی دارند.