نقد و بررسی Radio Squid

سلام به تمامی دوستان و همراهان عزیز وب سایت IRG Review امروز با نقد و بررسی بازی بسیار جذاب Radio Squidدر خدمت شما دوستان عزیز هستیم پس در ادامه ی مطالب همراه ما باشید.

این بازی در تاریخ 16 ژون 2020 به دست شرکت Pixelteriyaki برنامه نویسی و ساخته شد و سپس به دست شرکت Ratalaika Games منتشر و وارد بازار شد و به دلیل ساخت کلاسیک بازی مورد استقبال خوبی قرار گرفت این بازی هم اکنون برای پلتفرم های Playstation4 ، Xbox one ، Nintendo Switch و PC در دسترس و قابل خریداری است. و اما بریم سراغ بررسی بازی.

خب در ابتدا به شما دوستان عزیز بگویم که بازی Radio Squid جزو آن دسته از بازی هایی است که در طول بازی باید به صدا های درون بازی توجه بسیاری کنید ، پس فکر این که این بازی را با حالت بی صدا بازی کنید از ذهنتان بیرون کنید. بازی به گونه ای شروع میشود که شما در یک صفحه ی سیاه قرار دارید و صدای آژیر در اطراف شما پخش میشود و شما باید راه رفتن به اتاقی که در آن صدای آژیر پخش میشود را پیدا کنید ، بازی به خوبی طراحی شده به گونه ای که شما در تمامی مراحل با چالش رو به رو هستید چرا که شما در درون هزار تویی هستید که باید راه پیدا کردن به آژیر را پیدا کنید.

همانجور که متوجه شدید بازی داستان قویی ندارد و کلیت بازی حول محور گیم پلی می چرخد ، بازی گیم پلی ساده ای دارد که گاهی بسیار هیجان انگیز می شود به صورت هایی که در گوشه گوشه ی این هزار تو و اتاق ها دشمنانی وجود دارند که مانع شما میشوند تا به اتاق و آژیر برسید در این جا است که شما باید با آن ها مبارزه کنید و بازی به شما این امکان را می دهد که با شلیک گلوله هایی دشمنان خود را از سر راه بردارید ، مانند خیلی از بازی های دیگر جمع آوری پول در این بازی نیز مهم است، هنگامی که شما دشمنانتان را با شلیک گلوله از پا در می آورید هنگامی که نابود میشود تبدیل به سکه میشوند و شما با خوردن این سکه ها پول جمع آوری می کنید.

جالب است بدانید که بازی از مکانیزم جالب و همچنان عجیبی برخوردار است که بازیرا برای شما سخت تر و هیجان انگیز می کند در مورد این مکانیزم باید به شما بگویم که اگر در قسمتی از بازی موسیقی و یا صدای آژیر وجود داشته باشد تیر ها شلیک نمی شوند و شما باید برای این مه دشمنانتان را از سر راه بردارید به قسمتی بروید که صدای موسیقی در بازی ضعیف تر می شود ، در جایی درست که دیواری جلو و روبه روی شما نباشد بایستید و از مسافت طولانی و دور به سمت دشمن شلیک کنید تا راهتان باز شود و به اتاق ها بروید ، ممکن است این کار کمی سخت به نظر برسد و از نظر شما کمی نسخره باشد اما این جزو هیجان بازی به حساب می آید و شما باید با آن کنار بیایید.

بازی به صورت دانای کل برگذار می شود و شما کاملا به صفحه ی نمایش بازی مشرف هستید و تمامی اتاق ها و دشمنان را از بالا می بینید ، این که بازی را از بالا می بینید و تجربه می کنید این اجازه را به شما می دهد که راحت تر راهتان را پیدا کنید و متوجه شوید که کجا بروید و همچنین می توانید جای دشمنان را تشخیص دهید و در جای درست بایستید و به سمت آن ها تیر اندازی کنید ، گرافیک بازی به گونه ای است که شما و دشمنانتان موجوداتی در رنگ های سفید و آبی کم رنگ هستید که در یک بک گراند مشکی قرار دارید ، در بازی جزئیات زیادی وجود ندارد اما طراحی بسیار زیبا و کلاسیک است و شما را یاد بازی های آتاری می اندازد اما این اطمینان را به شما می دهم که از گرافیک بازی خسته نمی شوید و چرا که در عین حالی که محیط و فضایی کلاسیک دارد بسیار نوین و قوی طراحی شده ، در گرافیک از رنگ های زیادی استفاده نشده است و شاید این مورد یکی از دلایلی باشد که کمی بازی را برای بازی کن خسته کننده و یک دست کند.

موسیقی در بازی با هوش و زکاوت دقیقی استفاده شده است به گونه ای که تمامی بازی به موسیقی و صدا های اطراف وابسته است ، موسیقی و صدا های موجود در بازی برای شما یک نوع نقشه محسوب می شوند و شما با توجه کردن به صدا است که تشخیص می دهید به کدام قسمت هزار تو بروید و متوجه شوید که کدام راه درست است حتی همانجور که در بالا تر به شما گفتم این موسیقی است که در بازی برای شما چالش درست می کند خوش بختانه می توانم بگویم طراحان بازی بسیار خوب در این قسمت عمل کرده اند و امتیاز بالایی از طرف منتقدین به خود اختصاص داده اند. این بازی به دلیل طراحی کلاسیک و سبک جالبی که در طراحی دارد ارزش تجربه و  تکرار را  دارد

ممنون که در این نقد و بررسی هم همراه ما بودید.